وارن بافت :زندگينامه ثروتمند ترين مرد جهان

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 20609
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 51850
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 2061
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 5185
    آي پي امروز آي پي امروز : 6870
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 17283
    بازدید هفته بازدید هفته : 76791
    بازدید ماه بازدید ماه : 92534
    بازدید سال بازدید سال : 1157260
    بازدید کلی بازدید کلی : 1410717

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.190.219.178
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

وارن بافت :زندگينامه ثروتمند ترين مرد جهان

وارن بافت :زندگينامه ثروتمند ترين مرد جهان

 

چکيده:

ثروتمند ترين شخص جهان، كسي جز وارن ادوارد بافت نيست، كه جالب ترين سرگذشت را ميان ثروتمندان دنيا از نظر نحوه زندگي، ثروتمند شدن و تفكرات اقتصادي دارد. او بسيار علاقمند است كه عموم مردم از منافعي كه ايجاد مي كند، استفاده كنند

 

 

زندگينامه ثروتمند ترين مرد جهان؛ وارن بافت

ثروتمند ترين شخص جهان، كسي جز وارن ادوارد بافت نيست، كه جالب ترين سرگذشت را ميان ثروتمندان دنيا از نظر نحوه زندگي، ثروتمند شدن و تفكرات اقتصادي دارد. او بسيار علاقمند است كه عموم مردم از منافعي كه ايجاد مي كند، استفاده كنند و آنها را از تفكرات اقتصادي درست آگاه سازد. وارن ادوار بافت، مشهور به دانشمند اوما ها، در 30 آگوست 1930 در اوهاماي ايالت نبراسكا در ايالت متحده ي آمريكا متولد شد. پدرش هاوارد ، در ابتدا دلال سهام شركت ها بود و بعد نماينده گنگره شد. او تنها پسر خانواده و دومين فرزند از سه فرزند بود.او در كودكي در زمينه ي پول و تجارت استعداد شگفت انگيزي از خود نشان داد. سوابق او و توانايي هايش در محاسبه ي دقيق اعداد در ذهن خود، هنوز هم همكاران تجاري اش را متحير مي كند. بافت در6 سالگي، شش جعبه ي كوكا كولا به قيمت 25 سنت از مغازه ي پدر بزرگش خريد و هر بطري را به ازاي يك سكه ي پنج سنتي فروخت؛ در حالي كه كودكان هم سن و سال او بر روي چمن لي لي و بولينگ بازي مي كردند.

در 11 سالگي بافت سه سهم شركت citesservice را به قيمت هر سهم 38 دلار، براي خود و خواهر بزرگش به نام دوريز خريد. در مدت كوتاهي بعد از خريد سهام، قيمت هر سهم به 27 دلار كاهش يافت. وارن ترسيده بود اما هيچ اقدامي نكرد تا اينكه هر سهم به 40 دلار رسيد ، او خيلي سريع آنها را فروخت و بعد خيلي زود از اين كار پشيمان شد، چون سهام citesservice  پس از مدت كوتاهي به 200 دلار رسيد.

اين تجربه درس بزرگي به اوداد؛ اينكه يكي از اصول مهم سرمايه گذاري، صبر و شكيبايي است .

در سال 1943 ،بافت به اداره ماليات به دليل گرفتن ماليات 35 دلاري براي دوچرخه اش، اعتراض كرد و سرانجام موفق شد ماليات 35 دلاري دوچرخه اش را حذف كند.در سال 1947 در 17 سالگي از دبيرستان وودرو ويلسون در واشنگتن D.C فارغ التحصيل شد. در دوران دانش آموزي اش 500 دلار روزنامه توزيع كرد. ( اين مقدار معادل 081/261/4 دلار در سال 2000 است ) پدرش تمايل زيادي داشت تا وارن براي ادامه تحصيل به دانشكده علوم اداري و بازرگاني دانشگاه پنسيلوانيا برود.بافت دو سال به دانشگاه نرفت و عقيده داشت بيشتر از استادها مي داند! وقتي پدرش هاوارد در مبارزات مجلس شكست خورد، وارن به خانه يشان در اوما ها برگشت و براي ادامه تحصيل به دانشگاه نبراسكا رفت. با وجود كار تمام وقت ، تنها در مدت سه سال موفق شد دوره ليسانس را در اين دانشگاه بگذراند و فارغ التحصيل شود.

با وجود سرسختي و مقاومت زياد، بالاخره راضي شد تا در سال 1951 وارد دانشكده علوم اداري و بازرگاني شود، ولي دانشگاه به دليل سن كم بافت او را نپذيرفت و او مجبور شد براي دوره فوق ليسانس رشته اقتصاد، به دانشگاه كلمبيا برود.

آنجا سرمايه گذاران مشهوري همچون بن گراهام ، كه بافت زندگي و موقعيت هاي اقتصادي آينده خود را مديون او مي داند، و ديويد دود، تدريس مي كردند؛ تجربه اي كه زندگي بافت را براي هميشه تغيير داد.

بن گراهام در طول دهه ي1920 به دليل داشتن تفكرات نو در زمينه بازار سهام، خيلي زود به عنوان يك سرمايه گذار وتحليل گر بزرگ معروف شد . او به دليل بي خطر بودن سهام هاي ارزان، به دنبال آنها بود.

بافت در طول تحصيلاتش در كلمبيا، تنها دانشجويي بود كه در كلاس درس بن گراهام نمرهA + گرفت . بعد از دوره ي فارغ التحصيلي ، بافت تصميم گرفت تا براي گراهام بطور رايگان كار كند، ولي بن نپذيرفت.

او بعد از رد شدن پيشنهاد كار توسط گراهام، در وال استريت به عنوان دلال سهام مشغول به كار شد. او با استفاده از در آمد كم اين دوران ، پمپ بنزين سينكلاير را خريد؛ اما چنان كه انتظار مي رفت، پمپ بنزين باز دهي نداشت . بافت به خانه در اوماها برگشت ودر بنگاه پدرش مشغول به كار شد . در آنجا با دختري به نام سوزان تامپسون آشنا شد ودر آوريل 1952 با هم ازدواج كردند.

آنها يك آپارتمان سه خوابه به مبلغ ماهيانه 65 دلار اجاره كردند. آن خانه، مخروبه و پر از موش بود.

در سال 1953 فرزند اول بافت ، به نام سوزي متولد شد. براي صرفه جويي از يك كشوي خراب لباس براي او تخت درست كردند.

در آن سالها سرمايه گذاري وارن به ايستگاه Texaco و چند مشاور املاك محدود بود كه هيچكدام براي وارن موفقيتي كسب نكرد . در اين دوران او براي كسب در آمد ، در دانشگاه اوماها شروع به تدريس كرد.

قبل از شروع تدريس، بافت براي غلبه بر ترس حرف زدن در جمع و مكانهاي عمومي ، يك دوره آموزش با ديل كارنگي گذراند. بافت در دانشگاه براي دانشجوياني كه ميانگين سن آنها دو برابر سن خودش بود ؛ اصول سرمايه گذاري را تدريس مي كرد.

همه چيز تغيير كرد. در سال 1954؛ بن گراهام ، استاد دانشگاه بافت و سرمايه گذار مشهور، از او دعوت كرد تا با حقوق سالانه 12000 دلار براي گراهام كار كند. وارن بافت بعد از مدتها انتظار به آنچه مي خواست رسيد.

بافت و همسرش در حومه ي شهر نيويورك خانه اي اجاره كردند . بافت روزها به تجزيه و تحليل گزارشات و تحقيق در زمينه هاي موفقيت در سرمايه گذاري مي پرداخت. در طول اين دوران تفاوتهايي بين روند كار گراهام و بافت آشكار شد. بافت مي خواست بداند كه چگونه يك شركت در بين رقبا به برتري دست مي يابد و بن به دنبال اعداد و ارقام بود. همچنين وارن مديريت شركت را عاملي مهم در سرمايه گذاري مي دانست ؛ اما گراهام صرفا به تراز نامه و صورت در آمدو سود و زيان شركت اهميت مي داد و به نوع رهبري و مديريت شركت كمتر توجه مي كرد. بين سالهاي 1950تا 1956 وارن سرمايه ي شخصي خويش را از 800/9 دلار به 000/140 دلار رساند. در سال 1954 دومين فرزند بافت به هاوارد گراهام به دنيا آمد.

در سال 1956 بافت با داشتن تجربه اي مناسب و همچنين تجارب ارزنده ي گراهام و با تمام سرمايه ي خود به اوماها برگشت و موسسه ي سرمايه گذاري بافت را تاسيس كرد.

در اوايل مي 1956 او با خواهرش دوريز و عمه آليس به سرمايه اي به ارزش 000/ 105 دلار شريك شد. او 100 هزار دلار در  Buffet Association Ltdسرمايه گذاري كرد. قبل از پايان سال سرمايه وي به 000/300 دلار رسي و يك خانه ي گچ كاري شده با 5 اتاق خواب به قيمت 500/31 دلار در خيابان فارنام خريداري كرد كه آن را حماقت بافت ناميد. در همان سال سومين فرزند او به نام پيتربه دنيا آمد . بافت جلساتش را با شركاي خود در آن خانه برگزار مي كرد . در آن هنگام زندگي او شكل ديگري گرفت . بافت سه فرزند، يك زن زيبا و تجارت خيلي موفقي داشت. در سال 1957 او مالك سه شركت شد.در سال 1958 موسسه ي سرمايه گذاري بافت صاحب 7 شركت شد.

تمامي شركت ها را در يك شركت منسوجات به نام برك شاير هات ويتلفيق كرد در ژانويه 1966سرمايه شركت بافت به ارزش 500/178/7 دلار بودكه بيش از 00/025/1 دلار متعلق به او بود.

درسال1966 شركاي بافت، سهام برك شايرهايت وي را به ارزش هر سهم 86/14 دلار خريدند.او در اواخر سال 1966، پذيرش سهامدار جديد را در شركت ممنوع كرد.

بافت در سال 1967 براي برك شاير يك فروشگاه خرده فروشي خصوصي در بالتيمور خريد كه مسوليت رياست هيات مديره آنرا برعهده گرفت. برك شاير در سال 1967 به ازاي هر سهم ، 10 سنت سود داد.

او در سال 1970 براي اولين بار رئيس برك شايرهات وي شد و نامه اي با اين عنوان به سهامداران نوشت.

 

در اواخر همان سال او فرصت پيدا كرد تا شركتي به نام seescandy به مبلغ 25 ميليون دلار بخرد.اين خريد بزرگترين سرمايه گذاري برك شايرهات وي بود.

 

بعد از چندين سرمايه گذاري دارايي خالص او افزايش پيدا كرد در فاصله ي سالهاي 1965 تا 1975 ارزش هر سهم برك شاير، از 20 دلار به 95 دلار رسيد. در طول اين دوره بافت كه صاحب 29 درصد از سهام برك شاير بود;  توانست 14 درصد ديگر از سهام شركت را بخرد و سهام او و همسرش كه 3 درصد از سهام را داشت به 46 درصد رسيد.درسال 1973 بافت سهام شركت واشنگتن پست را خريد.اين كار او سبب شد تا كاترين گراهام سرپرست روزنامه و نشريات شركت و همچنين عضو هيئت مديره شود.

 

با وجود اينكه اصول سرمايه گذاري بن گراهام ساده بود ; او در دوران 21 سالگي وارن بافت , به شكل يك اسطوره درآمد. بافت با خواندن كتاب گراهام به نام (( چه كسي مي تواند مشاور خود را پيدا كند)) در تجارت خود تحولي ايجاد كرد. او قصد خريد و سرمايه گذاري در يك شركت بيمه را داشت. در يك صبح دلپذير يكشنبه بافت سوار ترن شد و به دفتر مركزي شركت بيمه GEICO رفت. وقتي به آنجا رسيد درها بسته بودند ولي او منصرف نشد و بي وقفه و محكم در را كوبيد تا سرايدار آمد و در را باز كرد. از سرايدار پرسيد: (( كسي در ساختمان نيست؟ )) شانس به بافت روآورد. او به طبقه ششم رفت و در آنجا هنوز مردي كار مي كرد.

 

او به سرعت در مورد شركت و فعاليتهاي تجاي اش از مرد سوالاتي پرسيد. صحبت هاي آنها چهار ساعت طول كشيد. آن شخص كسي نبود جز لوري ديويد سون, معاون مالي شركت. اين تجربه بزرگ بافت در اصرار بر انجام فعاليت خود سبب شد تا برك شايرهات وي تمامي شركت GEICO را تصاحب كند.

 

درسال 1983, بافت از شركت GEICO و با ارائه بيمه ي بيماران, ميليون ها دلار سود بدست آورد. در سپتامبر همان سال بنجامين گراهام, اسطوره بافت درگذشت و او را با تمام خاطرات و نصايحش تنها گذاشت.

 

بافت شركت برك شاير هات وي را توسعه داد و همچنين در صنايع مختلف سرمايه گذاري كرد. در سال 1979 او با دارايي 140 ميليون دلار برك شاير در ABC سهام خريد. هر سهم به قيمت 290 دلار بود. برك شاير پس از مدت كوتاهي, فروش سهام در ABC را با قيمت هر سهم 775 دلار , شروع كرد و با 310 , 1 دلار پايان داد.ثروت خالص بافت , به 620 ميليون دلار رسيد و براي اولين بار, نام او در مجله فوربس به عنوان يكي از 400 ثروتمند دنيا معرفي شد.

 

در سال 1998، بافت بيش از 7 درصد سهام شركت كوكاكولا را به قيمت 20/1 ميليارد دلار خريد. او در 1989، به مبلغ 7/9 ميليون دلار هواپيماي جتي براي شركت خريد اما به دليل انتقادهايي كه خود او در گذشته از مدير عاملان شركت هاي ديگر براي چنين خريدهايي كرده بود؛ اين عمل را توجيه ناپذير دانست. در سال 1969 گروه كارسون، بافت را به عنوان پول دارترين مدير قرن بيستم معرفي كردند.او همچنين در سال 2002،11 ميليارد دلار در براي قراردادهاي سلف سرمايه گذاري كرد تا دلار آمريكا را در برابر ديگر پول هاي در گردش نجات دهد. سود بافت از اين معامله ها 2 ميليارد دلار بود. او موفق شد با سرمايه گذاري در شركت هايي كه سهام آنها به ارزش واقعي خود نرسيده بودند، هر روز به ثروت خود بيفزايد و لقب يكي از ثروتمندترين مردان تاريخ را از آن خود كند. كه با اتكاء به توانايي هاي خود به اينجا رسيده است. در ژوئن 2006 بافت اعلام كرد كه بيش از 70 درصد ثروت خود، يعني 37 ميليارد دلار از 52 ميليارد دارايي خويش ، را به صورت كمك هاي سالانه به بزرگترين مؤسسه ي خيريه ي جهان، مؤسسه ي بيل و ملينداگتس مي بخشد تا در امور خيريه صرف شود.

در سال 2004 سوزان همسر بافت فوت كرد. او در سال 2006 با آستريدمنكس ازدواج كرد.

رستوران مورد علاقه ي بافت در اوماها، خانه ي استيك گورات است و غذاي مورد علاقه ي بافت ، استيك استخوان دار ، خوراك گوشت و سبزي خرد شده است. او يك ماشين كاديلاك DTS دارد، در ضمن ايميل و كامپيوتر شخصي روي ميز كار خود ندارد.

او هنوز در خانه اي كه به مبلغ 31.500 دلار خريده بود و آن را حماقت بافت ناميده بود، زندگي مي كند. اين خانه در حال حاضر 700.000 دلار ارزش دارد.

فلسفه ي او براي سرمايه گذاري در تجارت، اصلاح روش ارزشمند سرمايه گذاري استاد خويش، يعني بنجامين گراهام است. گراهام شركت هايي را مي خريد كه در مقايسه با ارز ش ذاتي آنها، ارزان بودند. او بر اين باور بود در مدتي كه بازار ، اين شركت ها را كم ارزش بداند، مي تواند سرمايه زيادي بدست آورد. او دليل مي آورد كه سرانجام بازار ، متوجه ارزش كم و غير عادي اين شركت ها مي شود و بدون توجه به نوع كار آنها، جهت خويش را اصلاح مي كند. به علاوه، گراهام عقيده داشت در كنار تجارت خوب بايد يك اقتصاد قوي وجود داشته باشد.

بافت به زمان خريد هم توجه دارد. او نمي خواهد در كارهايي كه ارزش مشخصي ندارند، سرمايه گذاري كند.او منتظر كسادي و اصلاح بازار مي ماند تا كالاهاي مطمئن وهمچنين سهام شركت هاي مطمئن را با قيمت منطقي(پايين) خريداري كند زيرا كسادي و ركود بازار سهام ، فرصت خريد ايجاد مي كند.

هر گاه در بازار، احتكار رايج باشد، بافت محافظه كار مي شود و هر گاه سايرين نگران سرمايه ي خود باشند؛ بافت پر تكاپو مي شود. اين استراژي دوگانه و متضاد، سبب شده تا شركت بافت به پيشرفت جهاني برسد و خسارت مهم قابل توجهي به اين شركت وارد نشود.البته انتقادهايي نيز وجود داردكه برك شايردر طول اين دوران فرصت هاي خوبي را از دست داده است .   بافت معتقد است كه سرمايه گذار در خريد سهام بايد به گونه اي آن شركت را مورد بررسي قرار دهد كه گويي مي خواهد تمامي شركت را بخرد.

او خود مي گويد كه در سال 2006، تنها 18 درصد از درامدش را صرف پرداخت ماليات كرده است در حاليكه كارمندان او با وجود درآمدكمتر 32 درصد، ماليات پرداخت كردند. بافت هميشه سيستم و روند خود را تحسين مي كند كه سبب شده تا او به نسبت كمتر از يك منشي ماليات پرداخت كند. وارن بافت بر اين باور است كه دلار آمريكا، در يك دوره ي طولاني مدت بي ارزش مي شود. او عقيده دارد كه روند رو به افزايش ركود و كمبود معامله در آمريكا ، هشداري است به اين معنا كه داراييها و دلار آمريكا بي ارزش مي شود، در نتيجه ي اين عمل بخش بزرگي از دارايي هاي ايالات متحده در دستان خارجي ها قرار مي گيرد. اين موضوع او را وادار كرد تا براي نخستين بار در سال 2002 وارد بازار پول خارجي شود. بافت نسبت به دلار بدبين است. او مي گويد كه در جستجوي شركت هايي است كه درآمد خويش را از خارج ايالات متحده بدست مي آورند. بافت در شركت پتروچين سرمايه گذاري كرد و در وب سايت برك شاير هات وي موضوع را مورد بحث قرار داد كه چرا بر خلاف بحث هاي موجود درباره ي اين شركت، از آن چشم پوشي نمي كند و هم اكنون سرمايه هاي كلاني در زمينه هاي مختلف از جمله بيمه، توليد انرژي، بازار قالي، جواهرات و مبلمان دارد. از جمله شركت هاي معروفي كه بافت سهامداران آن است علاوه بر كوكا كولا، آمريكن اسپرس و ژيلت است. به دليل تركيب نظرات شوخي و جدي بافت در زمينه تجارت سخنان او معروف هستند.

حال با توجه به تجربيات گرانبها و موفقيت هاي وي و زندگي سراسرموفقيت اين مرد بزرگ اقتصاد و تجارت دنيا به گوشه اي از نصايح اقتصادي و نظرات و اعتقادات بسيار جذاب و مفيد وارن بافت كه در نامه ها و سخنرانيها و مقالات خود بيان كرده اشاره مي كنيم:

-          سالها پيش اسحاق نيوتن سه قانون حركت را كشف كرد كه بسياري از پيشرفتهاي دنيا در تكنولوژي و صنعت مديون آن است و از بهترين كارهاي او است اما هيچ كس روي هوش و استعداد نيوتن سرمايه گذاري نكرد! ما ميتوانيم حركت ستاره ها را محاسبه كنيم اما ديوانگي انسانها را هرگز. اسحاق دچار سانحه شد و در كشف قانون چهارم ناكام ماند. به نظر سرمايه گذاران , افزايش حركت با كاهش سود همراه است.

-          اگر تنها 1 درصد انسانها خوش شانس باشند, شما حتما خود را در 99 درصد باقيمانده قرار مي دهيد.

 

-          هميشه مي دانستم كه ثروتمند مي شوم , حتي يك لحظه هم به آن شك نكردم

 

-    اكثر مردم جذب سهام هايي مي شوند كه ديگران آنرا مي خواهند اما بايد به دنبال سهامي باشيد كه كسي آن را نمي خواهد. نمي توانيد چيزي را كه همه به دنبال آن هستند , بخريد و بخواهيد تا خوب عمل كند.

 

-          بازار كوتاه مدت مانند زندان است و مكان امني ندارد و كار دراين بازار كودكانه است.

 

-          همانطور كه سرمايه برك شاير به شدت رشد مي كند , جهان سرمايه گذاري با همان سرعت مي تواند برنتايج كار ما اثر گذارد پس بررسي بيشتري نياز داريم و بايد با استفاده از هوشمندي , برنامه و نقشه اي طرح كنيم , البته استفاده از هوش و تفكر زياد , نه فقط چند لحظه تفكر , پس هر سال مي توانيم يك طرح خوب اجرا كنيم. ( اين تفاوت من است.)

 

-          رايج ترين دليل پايين بودن قيمت سهام شركت ها اين است: بدبيني عام و خاص به شركت يا صنعت. قصد داريم تا تجارت را در چنين محيطي انجام دهيم; البته نه به خاطر طرفداري از بدبيني بلكه به دليل علاقه به چنين قيمت هايي. بدبيني , يكي از دشمنان يك خريدار منطقي است.

 

-          بدست آوردن موفقيت در سرمايه گذاري به ضريب هوش بستگي ندارد, پس براي بررسي مباحثي كه مردم در طول سرمايه گذاري با ان روبرو مي شوند , با ضريب هوشي بالاي 25 درصد يا متوسط هم تنها به يك روحيه عالي نياز دارد.

 

-          زمان,دشمن تجارت ضعيف و دوست تجارت قوي است.چنانچه شما 20 الي 25 درصد سود از سرمايه خويش بدست آوريد; زمان دوست شماست اما اگر بازده تجارت شما پايين تر بود, زمان دشمن شماست.

 

-          دنبال سرمايه گذاري در بزرگترين تجارت هاي جهان هستم.موفقيت ازآن من است.اگر موقعيت آن برسد,بايد جاي خود بايستيد و منتظر پرتاب به نقطه اي باشيد كه انرا دوست داريد.ممكن است كه بقيه ي رقبا در خواب باشند,در آن هنگام مي توانيد در راستاي هدف خويش راحت گام برداريد.

 

-          بازار سهام يك بازي بيسبال و بولينگ نيست; نبايدبر همه چيزي چيره شويد. مي توانيد منتظر پرتاب باشيد.مشكل اساسي مربوط به زماني است كه شما مدير مالي هستيد,يعني زماني كه طرفداران داد مي زنند: ((پرتاب كن)) و شما در اين هنگام بايد محكم و استوار و بدون دخالت احساس,كار خود را انجام دهيد.

 

-          چنانچه تمامي تجارت و آينده ي تجاري را بشناسيد , به ندرت به اين روش روي مي آوريد. آسيب پذيرترين تجارت , آن است كه در آن سرمايه گذاران به امنيت زيادي نياز مند باشند.

 

-          اگر بازارها هميشه موثر باشند , پس من حالا مي بايست يك ولگرد كاسه به دست باشم.

 

-          قانون شماره 1 هرگز از سرمايه كم نكن. قانون شماره 2 قانون اول را هرگز فراموش نكن.

 

-          خريد سهام يك شركت معمولي با قيمت نسبتا پايين بهتر از خريد يك شركت متوسط با قيمت بالا است.

 

-          در صورت شناخته نشدن ارزش جواهرات , جواهرساز هم شناخته نمي شود .

 

-          اگراينطور تصور مي كنيد كه در طول 10 سال به آساني نمي توانيد به يكسري از اهدافتان برسيد پس حتي 10 دقيقه هم به اين اهداف فكر نكنيد.

 

-          در انسان ويژگيهاي فاسدي وجود دارد كه كارهاي آسان را سخت جلوه مي دهند. هدف فرد بايد به گونه اي باشد كه بتواند آن كار را به درستي , تمام و كمال انجام دهد.مشكل شما با گذشت زمان حل نمي شود.

-          نظرات عموم در انديشه ما جايي ندارند

-          باوجود بيمه هيچ محدوديتي براي حماقت و اشتباه وجود ندارد.

 

-          اگر تجارت يك شركت خوب عمل كند. به دنبال آن سهام شركت نيز از آن پيروي مي كند .

-          مهم ترين ويژگي براي سرمايه گذاري , رفتارشخصي است نه هوش , شما به رفتار و كردار خوبي نياز داريد كه در صورت بودن كنار مردم رويارويي آنان براي شما لذت بخش باشد.

 

-          براي بدست آوردن شهرت به 20 سال زمان نياز است و براي تخريب آن تنها 5 دقيقه زمان لازم است.

 

-          هرگاه از بافت سوال شده است كه چگونه در زمينه سرمايه گذاري موفق شدي ؟ او پاسخ داده است : هر سال صدها و صدها گزارش سالانه شركت ها را خوانده ام.

 

-          هر گز چيزي نمي خرم مگر اينكه بتوانم بر اساس استدلال و منطق خويش قيمت درست را پرداخت كنم.با وجود آگاهي از اشتباه خويش راه حل آن را مي دانم . در حال حاضر 32 ميليارد دلار به شر كت كوكاكولا پرداخت كرده ام به اين دليل كه..... ؟ اگر نتوانيد به اين سوال پاسخ دهيد پس قادر به خريد آن نيستيد و اگر توانستيد در طول چند دقيقه از عهده آن برآييد مي توانيد.

 

-          بايد بتوانيد توضيح دهيد كه چرا كار مي كنيد ؟ چرا سرمايه گذاري مي كنيد؟ هرچه است بايد روي كاغذ آوريد و در صورت عدم ارائه يك پاسخ درست و هوشمندانه نبايد شغلي انتخاب كرده و سرمايه گذاري كنيد.

 

-          زندگي خويش را واقعا دوست دارم و آن را به گونه اي ترتيب داده ام تا آنچه را مي خواهم , انجام داده و به آن برسم. به خاطر اينكه زماني خاص عده اي از مردم درختاني با طول عمر زياد كاشته اند; الان برخي در سايه آن مي نشينند.

 

-          من با هوش هستم و روش هاي را كه منطقي است و برروي آن شناخت دارم اگرچه سختي هايي داشته باشند, رها نمي كنم. اگر روشي آسان به من ارائه شود كه اصلا شناختي درباره آن نداشته باشم , در اين مسير موفق نمي شوم و سرمايه خود را از دست مي دهم .

 

 

-          به دنبال يك چيز واهي نيستم كه در من اميد ايجاد كند ; مثل يك سال خوب و پر شانس و هرگز نمي خواهم با پول ديگران به شانس برسم ; با محيط بازار شارژ نمي شوم و نمي خواهم وارد بازي شوم كه در مورد آن شناخت ندارم تنها به دليل اينكه يك قهرمان را شكست دهم.

 

 

 

-   نوع جنگ من برنده شدن است و ديگر هيچ .


تاریخ ارسال پست: 17 / 1 / 1399 ساعت: 6:26 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه پولدار شويم؟(بخش اول)

چگونه پولدار شويم؟

بخش اول

جیم بیلند راجرز (متولد ۱۹ اکتبر ۱۹۴۲-اهل دموپولیس ایالت آلاباما) یک سرمایه‌گذار آمریکایی و مفسر مالی موفق است که در حال حاضر در سنگاپور زندگی می‌کند. او یکی از پدیدآورندگان کوانتوم فاند (quantum fund)،استاد دانشگاه، نویسنده، مفسر اقتصادی است.نشریاتی چون تایم، واشینگتن پست و نیویورک تایمز، بارونز فوربز، فورچون، وال استریت جورنال، فایننشال تایمز و بسیاری دیگر از نشریاتی که در زمینه اقتصاد یا فاینانس به فعالیت می‌پردازند به طور مستمر مقالاتی در مورد وی به چاپ رسانده‌اند. وی خود را پیرو مکتب اتریشی در اقتصاد می‌داند.

 

- آیا هیچ وقت فکر می‌کردید که روزی به جایی که‌امروز هستید خواهید رسید
خیر، من هم مثل تمامی افرادی که به چنین موقعیتی دست یافته‌اند، غافلگیر شده‌ام. من مطمئنا می‌خواستم که در زندگی به جای خوبی برسم و حاضر بودم که برای آن به سختی کار کنم. من همیشه می‌خواستم که زود بازنشسته شوم، ولی هیچ وقت فکر نمی‌کردم که این اتفاق قبل از چهل سالگی‌ام به وقوع بپیوندد.

 

- وقتی متوجه شدید که اولین میلیون ثروت خود را به دست آورده‌اید آیا وسوسه شدید که کمی کندتر به کارتان ادامه دهید؟
به روشنی روزی را که ارزش خالص دارایی‌ام به‌ یک میلیون دلار رسید، به یاد دارم، نوامبر ۱۹۷۷٫ آن موقع ۳۵ سال داشتم، و می‌دانستم که برای انجام کاری که می‌خواستم در ۳۷ سالگی – سنی که تصمیم گرفته بودم در آن برای ماجراجویی دست از کار بکشم – انجام دهم.به بیشتر از اینها نیاز دارم.

 

- رمز موفقیت شما در چیست؟
من اصلا باهوش‌تر از قسمت اعظمی از مردم نیستم، بلکه انگیزه‌ام برای کار و تحمل سختی، از آنها بیشتر بود. من آماده بودم تا عقل سلیم را بیازمایم. اگر همه‌ یک جور فکر کنند باز هم دلیل نمی‌شود که اشتباه نکنند و اگر بتوانید بفهمید که همه دارند اشتباه می‌کنند، به راحتی می‌توانید مقدار زیادی پول درآورید.



پولدار شدن,راه های پولدار شدن,کسب موفقیت

- استراتژی سرمایه‌گذاری شما چیست؟
ارزان می‌خرم و گران می‌فروشم. من سعی می‌کنم کالایی را پیدا کنم که ارزان باشد و یک تغییر مثبت در حال اتفاق افتادن باشد. سپس به قدری مطالعه و پژوهش می‌کنم که قانع شوم درست فکر می‌کردم. البته آن کالا هم باید به قدری ارزان باشد که اگر هم اشتباه کرده باشم خیلی ضرر نکنم. معمولا هر باری که اشتباه می‌کنم به این دلیل است که به‌اندازه‌ کافی بررسی و مطالعه نکرده‌ام.هیچ وقت ارزش «انجام مسوولیت» را دست کم نگیرید. در دهه‌ ۱۹۶۰، جنرال موتورز موفق‌ترین شرکت جهان بود. یک روز، یک تحلیلگر جنرال موتورز به جلسه‌ هیات مدیره رفت و این پیغام را به آنها داد: «ژاپنی‌ها دارند می‌آیند.» آنها این حرف وی را جدی نگرفتند. ولی سرمایه‌گذارانی که مطالعه و بررسی‌های خودشان را درست و دقیق انجام می‌دادند سهام جنرال موتورز خود را فروختند و به جایش سهام تویوتا خریدند.من در حال حاضر به دنبال خرید هیچ سهامی نیستم. ولی اگر چیزهایی وجود داشته باشند که در حال حاضر از لحاظ ارزشی دست کم گرفته شده باشند، برخی کالاهای اولیه و برخی از ارزها هستند.

 

- بهترین سودی که کردید کی و چگونه بود؟
کوانتوم فاند. وقتی در سال ۱۹۷۰ شرکت را تاسیس کردیم، من تنها ۶۰۰دلار ته جیبم داشتم. بعد از ۱۰ سال دارایی ما ۴۲۰۰ برابر شده بود.

- آیا می‌خواهید آنقدر ادامه دهید تا بالاخره سقوط کنید؟
خیر. این روزها من ساعات بسیار کمی از روز را صرف کار می‌کنم، چرا که دو دختر کوچک دارم و می‌خواهم بیشترین وقت ممکن را با آنها بگذرانم.هر دو دختر ما دایه‌‌ای چینی دارند و زبان چینی را به خوبی صحبت می‌کنند. برای نسل آنها، انگلیسی و چینی مهم‌ترین زبان‌ها خواهند بود.

- آیا هیچ حقوق بازنشستگی دارید؟
من حقوق بازنشستگی ندارم و امیدوارم که نیازی به آن نداشته باشم. من دارایی‌هایم را جمع کرده‌ام و با استفاده از آنها زندگی می‌کنم.

- آیا اهل ولخرجی و افراط هستید؟
من دوبار به دور دنیا سفر کرده‌ام. بار اول سال ۱۹۹۰ حرکت کردم و با موتور سیکلت در۲۲ ماه ۶ قاره را در نوردیدم. بار دوم که در سال ۱۹۹۹ شروع شد، من و همسرم در ۳ سال، به ۱۱۶ کشور دنیا سفر کردیم.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1396 ساعت: 12:54 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه پولدار شويم؟(بخش دوم)

چگونه پولدار شويم؟

 بخش دوم

- آیا می‌خواهید ثروتتان را به بچه‌هایتان انتقال دهید؟
اگر شما خیلی به بچه‌هایتان پول بدهید، آنها را لوس می‌کنید. من وصیت نامه‌ام را طوری تنظیم کرده‌ام که تا سن سی سالگی شان چیز زیادی بهشان نرسد.من به دانشگاه‌هایی چون ییل و آکسفورد رفته‌ام و تعداد زیادی از بچه‌های افراد ثروتمند را دیده‌ام که هیچ‌وقت نیازی به کار و سختی کشیدن نداشته‌اند. من می‌خواهم که بچه‌هایم تحصیلات خوبی داشته باشند و محیط کار را تجربه کرده باشند.تحصیلات و لزوم به کار کردن زندگی مرا عوض کرد و مرا از مرداب آلاباما به اقیانوس جهان پرتاب کرد.

 

- در هنگام رکود مردم با پول‌هایشان باید چه کار کنند؟
روی چیزهایی سرمایه‌گذاری کنید که از آنها سر در می‌آورید. اشتباهی که بیشتر مردم مرتکب می‌شوند این است که بنا به حرف مجلات و برنامه‌های تلویزیونی سرمایه‌گذاری می‌کنند.بسیاری از مردم در مورد چیزهایی اطلاعات زیادی دارند و باید روی همان چیزها سرمایه‌گذاری کنند. این شیوه‌‌ای است که آدم را ثروتمند می‌کند.شما با سرمایه‌گذاری روی چیزهایی که هیچ در مورد آنها نمی‌دانید، هیچ سودی نخواهید کرد.

 

بعد از خواندن مصاحبه این مرد سرمایه دار بهتر است قدری هم در مورد چگونگی پس انداز کردن بیاموزید.

 

پس انداز چیست؟
معمولا اولین چیزی که با شنیدن واژه پس انداز به ذهن اکثر ما ایرانی ها می رسد، بانک است. از نظر ما ایرانی ها، پس انداز یعنی پول هایی که در بانک می گذاریم تا در روز مبادا از آن استفاده کنیم.اما پس انداز یا همان saving در واقع " درآمد خرج نشده یا مصرف معوق است." یعنی میزانی از درآمد که ما آن را خرج نمی کنیم یا اموالی که برای مصرف بعد از این کنار می گذاریم.پس می توان نتیجه گرفت که پس انداز فقط نقدی نیست، بدین معنا که هر نوع صرفه جویی ما در هزینه ها هم می تواند پس انداز باشد و چه بسا این نوع پس انداز بتواند گره های بیشتری از زندگی ما را باز کند.



کسب موفقیت,پولدار شدن,راه های پولدار شدن

اما، می توان پا را از این هم می توان فراتر گذاشت، به این معنا که پس انداز فقط برای روز مبادا نباشد و حتی از این راه هم بتوان پولدار شد. احتمالا در نگاه اول محال و غیرممکن به نظر می رسد، اما کمی که فکر کنیم می بینیم شدنی است.

رعایت نکاتی که روزانه در زندگی با آن سرو کار داریم و خیلی راحت از کنارشان می گذریم، می تواند در این راه به ما کمک کند.

 

1.ولخرجی نکنید
ولخرجی یعنی هزینه های اضافی که خودمان به خودمان تحمیل می کنیم. خرید کردن هایی که مازاد میزان مصرف شما هستند، نمونه ای بارز از ولخرجی های بی موردی است که نتیجه اش فقط به باد دادن پولتان است. پس نگذارید پول هایتان را باد با خود ببرد.

 

2.سقف خرید تعیین کنید
فروشگاه های بزرگ معمولا بهترین جا برای خرید کردن هستند. می توانید با تنها یکبار مراجعه به این نوع فروشگاه ها همه خریدهایتان را انجام دهید. اما خطر هم شما را یا بهتر بگوییم پولتان را تهدید می کند. برای اینکه وسوسه به سراغتان نیاید، حتما یا لیستی از خریدهایتان تهیه کنید یا سقفی برای پولی که می خواهید خرج کنید، تخمین بزنید.

 

3.فروش فوق العاده و حراج را از دست ندهید
یکی از بهترین مسیرهای پس انداز است. حراج های فصلی و فروش های فوق العاده برای شما فرصتی است که هم جنس خوب بخرید و هم پول زیادی نپردازید و این یعنی پس انداز.

 

4.در برابر غذاهای بیرون خویشتن دار باشید
یکی از بزرگترین تفریحات ایرانی ها بیرون غذا خوردن است. غذای بیرون خوردن تفریح خوبی است به شرطی که به این دو نکته توجه کنید. اول اینکه غذاهایی را که می توانید در خانه آماده و نوش جان کنید از رستوران نگیرید. دوم اینکه سعی نکنید به زور همه غذایتان را میل کنید. می توانید اضافه غذای خود را به خانه ببرید و یک وعده دیگر هم از آن استفاده کنید.به این ترتیب هم از خوردن غذای بیرون لذت می برید و هم پول پس انداز می کنید.

 

5.خرج و مخارجتان را یادداشت کنید
افرادی را می شناسم که با نوشتن تمام هزینه های خود از کوچکترین خرید های روزانه گرفته تا بزرگترین خرج های عمده، هزینه هایشان را کنترل و مدیریت می کنند.اگر به دنبال کنترل هزینه هایتان هستید، از همین امروز دفترچه ای را به این کار اختصاص دهید و همه خرج هایتان را بنویسید. مقایسه ماهیانه این هزینه ها شما را در کنترل هزینه ها موفق تر خواهد کرد.

 

6.دنبال پاسخ چراها باشید
اگر روزی با دیدن قبوض خدماتی یامسائلی از این دست برق از سرتان پرید و متوجه شدید، بیشتر از حد مجاز خرج روی دستتان گذاشته، دنبال دلیلش باشید تا دیگر شوکه نشوید و اوضاع دوباره برایتان عادی شود.
رعایت همین نکات بسیار ساده می تواند صفرهای پول های خارج از بانک شما را از صفرهای پول هایی که در بانک دارید بیشتر کند، یا به عبارت دیگر با پس انداز پولدار شوید. امتحان کنید، امتحانش ضرری ندارد.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 11 / 3 / 1396 ساعت: 12:48 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

21راز موفقیت میلیونرهای خودساخته-برایان تریسی

کتاب 21راز موفقیت میلیونرهای خودساخته-برایان تریسی به همه نشان می دهد که چگونه می توانند میلیونر شوند،فرقی نمی کند که در این لحظه در کجا زندگی می کنند.توصیه این کتاب براساس ده ها تحلیل دقیق عادات و اعمال صدها میلیونر خود ساخته که توسط برایان تریسی صورت گرفته استوار است.به عقیده ی برایان تریسی،افراد موفق افراد عادی هستند که به این 21 راز موفقیت عمل می کنند.

 

برای دریافت کتاب کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 15 / 9 / 1395 ساعت: 10:20 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۱۱ قدم برای اینکه قبل از 29 سالگی تبدیل به یک میلیاردر شویم

1. دنبال پول باشید : در اوضاع اقتصادی امروز نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری پول درآوردن سخت و نگه داشتن آن سخت تر است. اما شما برای اینکه میلیاردر شوید باید این اصل را رعایت کنید و تمرکزتان را بر روی افزایش درآمدتان قرار دهید. اجازه ندهید درآمد شما بر روی شما کنترل داشته باشد بلکه شما باید بر روی درآمدتان کنترل داشته باشید.

اگر اوایل کار کمی دشوار بود کاملا طبیعی است اما از لحظه ای که شروع کنید بر روی درآمدتان تمرکز کنید و سطح رضایتتان را بالا ببرید به طرز عجیبی درآمدتان نیز بیشتر خواهد شد.



2. نقش میلیاردر ها را بازی نکنید؛ خود میلیاردر باشید : قبل از اینکه کسب و کارتان را راه اندازی کنید و از درآمد ماهیانه ثابت آن خیالتان راحت باشد لازم نیست پول هنگفتی را برای بدست کردن ساعت های گران قیمت لوکس کنید و یا تمام پولتان را که قرار است وارد کارتان کنید بدهید تا یک ماشین خوب سوار شوید تا به دیگران نشان دهید شما میلیاردر هستید.

شما باید اول میلیاردر باشید و بعد آنرا نشان دهید. اگر “نشان دادن” بر “بودن” تقدم پیدا کند قطعا شما هم مانند قشر متوسط جامعه هیچوقت نخواهید توانست از این مخمصه بیرون بیایید.

3. پس انداز کنید که سرمایه گذاری کنید؛ برای پس انداز کردن پس انداز نکنید : تنها دلیل پس انداز پولتان باید سرمایه گذاری باشد. پولتان را هرچقدر که باشد در حسابی امن و دور از دسترستان قرار دهید و از آن هرگز استفاده نکنید – حتی روز مبادا (تا باعث شود اصل اول تقویت شود).
اگر فعلا جایی برای سرمایه گذاری پیدا نمیکنید بهتر از در بانک پس انداز کنید؛ مرتب و بدون برداشت.
(توصیه میشود این مطلب را بخوانید : 12 توصیه قدرتمند سرمایه گذاری از نفر شماره یک سرمایه گذاری دنیا : وارن بافت)
4. از بدهی هایی که برایتان پولساز نیستند دور باشید : این اصل میتواند تفاوت شما (یک میلیاردر) با افراد عادی باشد. اگر دقت کنید تمام افراد سطح متوسط جامعه پولشان را صرف خرید وسایل گران قیمت خانگی میکنند : تلوزیون، ماشین و … اما افراد ثروتمند ابتدا پولشان را سرمایه گذاری میکنند و بعد با درآمد آن پول شروع به خرید میکنند.

قبل از آنکه بخواهید پولی خرج کنید و یا قرض بگیرید از خودتان بپرسید : آیا با خرج/قرض کردن این پول، قرار است پول بیشتری بدست آورم؟ یا قرار است پول از دست بدهم؟

5. خسیس باشید : افراد عادی آرزو میکنند میلیونر شوند اما افراد میلیاردر آنرا در اولویت خودشان قرار داده اند… اگر میخواهید میلیاردر شوید و میلیاردر بمانید باید یاد بگیرید آنرا در اولویت خودتان قرار دهید. باید پول درآوردن و خرج کردن آن حساب شده باشد. فکر و ذکرتان در مورد سرمایه گذاری و کارآفرینی باشد.

اگر به پولتان اهمیت ندید و ولخرجی کنید؛ تعجبی ندارد که پول هم به شما اهمیت نمیدهد زیرا قدرش را نمیدانید.
6. پول تعطیلی ندارد : پول ،نه میداند خواب چیست، نه مسافرت و تفریح میرود و نه بیکار مینشیند (شما هم همینطور) پول عاشق آدم هایی است که کار میکنند. ازینکه 2 ساعت بیشتر کار کنید هراس نداشته باشید. شما اگر میخواهید میلیاردر باشید باید خیلی از کارهایی را که قبلا انجام میدادید را انجام ندهید(12 ساعت خوابیدن) و خیلی از کارهایی را که قبلا انجام نمیدادید انجام دهید (حداکثر 6 ساعت خواب)

اگر کمتر بخوابید (طوری که به سلامتی تان ضرر نرساند) و بیشتر کار کنید بدون شک شما جلوتر از دیگران برای رسیدن به موفقیت و ثروت هستید.


7. فقیر بودن هیچ افتخاری ندارد : یکی از جملات معروف بیل گیتس : اگر شما فقیر به دنیا آمدید؛ این تقصیر شما نیست. اما اگر فقیر از دنیا بروید قطعا شما مقصر هستید.

اگر فقیر باشید هیچ افتخاری ندارد.
همه میتوانند فقیر باشند اما افراد خیلی معدودی میتوانند میلیاردر شوند. شما تا میتوانید باید از فقر و زندگی با درآمد ناچیز دور بمانید. سعی کنید مانند میلیاردر ها زندگی و کار کنید. به قول معروف به جای اینکه چایی کم مصرف کنید تا صرفه جویی کنید اصل 1 را رعایت کنید و مانند ثروتمندان دست و دلباز برای خودتان چایی درست کنید.

8. یک مشاور میلیاردر داشته باشید : اگر این نوشته را میخوانید احتمالا اوضاع مالی میلیاردی ندارید و میخواهید داشته باشید پس بهتر است این اصل را حتما رعایت کنید.

شما نیاز به فردی دارید که میلیاردر است تا از او تقلید کنید. به همین سادگی. باید افکار، رفتار و نصیحت های یک میلیاردر را بشناسید. مهم نیست آیا راهی که به شما برای میلیاردر شدن توصیه میکند درست است یا نه شما میخواهید به طرز فکر و رفتار این افراد آشنا شوید. شاید راهی که او رفته راه شما نباشد اما رفتار و شخصیتی که در این راه داشته با دیگر میلیاردر ها حتما مشترک است.

9.پولتان را بفرستید باشگاه بدنسازی : شما باید یاد بگیرید چطور کاری کنید که پولتان برای شما کار کند. شما باید پول دربیاورید، آنرا سرمایه گذاری کنید تا پولتان برای شما کار کند و شما راحت تر پول بیشتری برای سرمایه گذاری بدست آورید.

برای مثال اگر پولی بدست آورده اید از پس انداز و یا … آنرا اگر در بانک قرار دهید. ماهیانه مقداری به پول شما اضافه میشود. این مثال ساده کار کردن پولتان است.



10. برای ماهیانه 1 میلیارد برنامه ریزی کنید؛ نه 1 میلیون : بزرگ فکر کنید. از فکر کردن به رویاهای بزرگ نترسید. اگر رویاهایتان شما را نمی ترساند پس به اندازه کافی بزرگ نیستند.

اگر کاری را میخواهید شروع کنید خیلی کوچیک و گام به گام شروع کنید به تکمیل آن اما اگر میخواهید آینده کسب و کارتان را تصور کنید بزرگ فکر کنید. بزرگ فکر کردن باعث میشود در ضمیر ناخودآگاه شما تصویری از آینده کاری که میخواهید انجام دهید شکل بگیرد و ناخودآگاه شما را به آن سمت ببرد.



11. کارآفرینی کنید : اگر میخواهید میلیاردر شوید باید کارآفرین شوید. هیچ راه دیگری ندارد. شما اگر کارمند باشید تا آخر عمرتان هم پولتان را پس انداز کنید هیچوقت نمیتوانید میلیاردر شوید. راه میلیاردر شدن چنین است : کارمندی -> خوداشتغالی -> کارآفرینی -> سرمایه گذاری


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1395 ساعت: 3:15 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چه کار کنیم یک ذهن ثروتمند داشته باشیم

کتاب ذهن ثروتمند به شما می گوید که باید چه کار کنید تا فکر شما به ثروت نزدیک تر شود و بتوانید راحت تر پولدار بشوید

 

برای دریافت کتاب کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 30 / 8 / 1395 ساعت: 3:45 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راه هایی برای پولدارشدن زنان

۱-ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺴﻞ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﺣﻖ ﺭﺍﯼ ﺩﺍﺩﻥ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟

ﺁﯾﺎ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻧﺰﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺩﻟﯿﻞ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﯽ ﺟﻨﺲ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﯾﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟

ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ. ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﻭ ﺍﺻﻮﻻ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﯾﮏ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺭﺍﯾﺞ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺻﺪﻕ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

ﺩﺭ ﮔﺎﻡ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﻭﻉ ﯾﮏ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪﺳﺎﺯ ﻫﯿﭻ ﻣﺤﺪﻭﺩﯾﺘﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻫﻮﺷﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺧﺮﺍﻓﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮐﻪ «ﺯﻧﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭﺁﻣﺪﺯﺍﯾﯽ ﮐﻨﻨﺪ» ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ

۲-ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎﻟﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻭﺝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺩﺧﻞ ﻭ ﺧﺮﺝ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ، ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻗﺒﻮﺽ ﯾﺎ ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺳﺘﻪ ﭼﮏ ﻫﺎﯼ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﻣﺎ ﺁﯾﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﻣﻬﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺷﺎﻥ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ؟

ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺯﻧﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ؟ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﯾﺪ ﭼﻄﻮﺭ؟ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ؟

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎﻟﯽ ﻧﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﺍﻥ ﺯﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻤﺘﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﺎﻟﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﻭ ﻣﺠﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺭ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ، ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺗﺒﻂ، ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭﺳﻤﯿﻨﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺟﺴﺖ ﻭﺟﻮ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺗﺎﻥ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺁﻣﺪﺯﺍﯾﯽ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﮐﻨﯿﺪ. ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﺎﺷﯿﺪ

۳-ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻋﻼﻗﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺣﻮﺯﻩ ﺑﮕﺮﺩﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﺧﻮﺏ ﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﺑﺪ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﺧﻮﺏ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﮐﻤﮏ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ.

ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﻭﻝ ﺍﺻﺮﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺗﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﮔﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺍﺯ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺘﺮﺳﯿﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎﻥ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻓﺮﺽ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻫﺮ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.

ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﯾﮏ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺩﺭﺟﺎ ﺯﺩﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ.


تاریخ ارسال پست: 29 / 5 / 1395 ساعت: 2:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد