رهبران غایب

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 127
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 42
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 13
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 4
    آي پي امروز آي پي امروز : 42
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 14
    بازدید هفته بازدید هفته : 402
    بازدید ماه بازدید ماه : 2376
    بازدید سال بازدید سال : 26479
    بازدید کلی بازدید کلی : 279936

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.235.68.180
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

رهبران غایب

رهبران غایب

 

 

تحقیقات نشان می‌دهد که رهبری غایب، شایع‌ترین شکل رهبری ناشایسته و بی‌کفایت است.

 

رهبران غایب، افرادی هستند که نقش رهبری را به عهده‌ دارند اما به لحاظ روان‌شناختی، از این مسئله غافل‌اند. آن‌ها از اینکه به مقام مدیریت ارتقاء یافته‌اند خوشحالند و از مزایای آن لذت می‌برند، اما همکاری هدفمندی با تیم خود ندارند. رهبران غایب مصداق مفهوم «درآمد ناشی از اجاره» در علم اقتصاد هستند: آن‌ها بدون اینکه ارزشی به یک سازمان اضافه کنند، از مزایا و ارزش آن سازمان بهره‌مند می‌شوند. به‌بیان‌دیگر، سبک مدیریتی آن‌ها زیرمجموعه‌ای از سبک «عدم دخالت» محسوب می‌شود؛ ولی دستاورد آن ویرانی است.

 

کار کردن برای رئیسی که به شما اجازه می‌دهد آن‌طور که خوشحال‌ترید عمل کنید، شاید ایده‌آل به نظر برسد. مخصوصاً اگر پیش‌ازاین همکاری با یک رئیس آزاردهنده را تجربه کرده باشید. بااین‌حال یک نظرسنجی سالیانه از بین هزار کارمند نشان می‌داد هشت مورد از ۹ شکایتی از مدیران وجود داشت، در مورد رهبران غایب بود. درواقع کارمندان نگران کارهایی بودند که رهبر تیم انجام نمی‌داد. واضح است که از دید کارمندان، رهبری غایب یک معضل جدی به شمار می‌رود و حتی از سایر گروه‌های رهبران بی‌کفایت نیز نامطلوب‌تر است.

 

در این بین موضوع مهمتر این است که اغلب سازمان‌ها با رهبری غایب برخورد شدیدی نمی‌کنند، زیرا هم‌زمان با رهبران دیگری روبرو هستند که بدرفتاری‌های آشکاری را از خود بروز می‌دهند. ازآنجاکه رهبران غایب، برخلاف قوانین عمل نمی‌کنند، تشخیص تأثیرات منفی آن‌ها بر سازمان به‌راحتی قابل‌ تشخیص نیست و حتی زمانی که تشخیص داده می‌شود، به‌عنوان موضوعی کم‌اهمیت مطرح می‌شود. به‌این‌ترتیب رهبران غایب، قاتلان مخفی سازمان هستند.

 

اگر سازمان شما از معدود شرکت‌هایی است که از روش‌های ارزیابی و ارتقاأ مؤثر کارکنان استفاده می‌کند، ممکن است بتوانید رهبران سازنده و مخرب را شناسایی کنید. حتی اگر شرکت شما در شناخت استعدادها عالی عمل نمی‌کند، بازهم برخی از نتایج قابل پیش‌بینی سازمانی نشانگر حضور این رهبران در محیط کار است. رهبر سازنده تعامل و بهره‌وری تیم را بالا می‌برد؛ درحالی‌که رهبر مخرب، باعث کاهش تعامل و بهره‌وری تیم می‌شود. بااین‌حال به‌احتمال‌ زیاد شرکت شما از وجود رهبران غایب بی‌خبر است، زیرا رفتار آن‌ها زیاد جلب‌ توجه نمی‌کند و تأثیرات منفی آن‌ها، به‌آرامی و پنهانی به سازمان آسیب می‌رساند.

 


تاریخ ارسال پست: 5 / 8 / 1398 ساعت: 1:13 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رهبری انطابقی چیست؟

رهبری انطابقی چیست؟

 


ران هیفتز (Ron Heifetz)، استاد دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۹۴ در کتاب خود تحت عنوان “Leadership Without Easy Answers”، بیان می‌کند که رهبریِ انطباقی مجموعه ای از استراتژی‌ها و اقداماتی است که می‌توان از آنها برای غلبه بر موانع و مشکلات، ایجاد تغییرات قابل توجه و سازگاری و انطباق با محیط‌های پیچیده و چالش برانگیز استفاده کرد. هیفتز تئوری خود را بر پایه‌ی زیست شناسی تکاملی و شواهدی که نشان می‌دهند که گیاهان و حیوانات همواره خود را با تغییر شرایط وفق می‌دهند، بنا کرده است. حیوانات و گیاهان آنچه که برای زنده ماندن لازم دارند را نگه می‌دارند و آنچه که لازم ندارند را دور می‌اندازند و به این ترتیب گونه‌های گیاهی و جانوری تکامل می‌یابند. به همین ترتیب، رهبران در رویکرد انطباقی از میان دانش‌ها، مهارت‌ها و ارزش‌هایی که در موقعیت قبلی داشته‌اند مفیدترین و مناسب‌ترین آنها را نگه می‌دارند و در شرایط آینده از آنها بهره می‌برند.

 

هیفتز بیان می‌کند که فرآیند رهبری انطباقی دارای سه مرحله است که عبارتند از:

 

مشاهده و زیر نظر گرفتن رویدادها و الگوها
تفسیر و توسعه‌ی فرضیه‌ها
طراحی اقدامات و مداخلات لازم

 

این مراحل به صورت مداوم تکرار می‌شوند به این ترتیب که هنگامی که یکبار همه‌ی آنها را انجام دادید، مجددا فرآیند را از اول تکرار می‌کنید و مشاهدات، فرضیه‌ها و مداخلات خود را اصلاح می‌کنید تا در نهایت به راه حل رضایت‌بخشی برسید.


تاریخ ارسال پست: 5 / 8 / 1398 ساعت: 12:27 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چه چیزی باعث اعتماد کارمند به رئیسش می‌شود؟

چه چیزی باعث اعتماد کارمند به رئیسش می‌شود؟

 

 

من در یکی از مطالعاتم به نام «چگونه باید در محیط کار اعتماد ایجاد کرد؟» از بیش از ۷هزار نفر درباره اینکه چرا به رهبران‌شان اعتماد می‌کنند یا به آنها اعتماد ندارند نظرسنجی کردم. اولین چیزی که با آن برخورد کردم این بود که تقریبا ۳۴‌درصد وفاداری کارکنان در نتیجه احساس اعتماد نسبت به رئیس‌شان ایجاد می‌شود. بنابراین پرواضح است که اعتماد کارکنان نسبت به رئیس‌شان اهمیت زیادی دارد.

 

ما در تحقیقاتمان به این نتیجه رسیدیم که مهمترین محرکی که باعث می‌شود کارمند به رئیس‌اش اعتماد کند این است که کارمندان هنگام طرح مشکل‌شان چقدر احساس می‌کنند رئیس‌شان به نحو موثری به آن پاسخ می‌دهد.


تحقیقات نشان داده است که تنها ۳۳‌درصد از افراد بر این باورند که هنگام طرح مشکل با رئیس‌شان پاسخ سازنده دریافت می‌کنند، درحالی‌که ۱۷‌درصد عقیده دارند رئیس‌شان هیچ‌وقت پاسخ سازنده‌ای به آنها نمی‌دهد.

 

چرا این مساله اهمیت زیادی دارد؟ یک دلیل این است که اگر کسی بگوید هنگام طرح مشکل رهبرش همیشه پاسخی سازنده دارد، ۱۲ برابر احتمال بیشتری دارد که این شخص از آن سازمان با عنوان کارفرمایی بی‌نظیر یاد کند.
بنابراین، چطور می‌شود وقتی کارکنان مشکلاتشان را مطرح می‌کنند با سرعت به آنها پاسخ سازنده‌ای داد؟

 

اول اینکه باید کاری کنید که کارمندان‌تان مشکلاتشان را با شما مطرح کنند. پس برای این کار دیگر نپرسید «اوضاع در چه حال است؟». این پرسش به نظر بی‌ضرر می‌آید. هدف پرسش به دست آوردن اطلاعات است اما وقتی از بیشتر آدم‌ها می‌پرسیم «اوضاع در چه حال است؟» پاسخ استاندارد این است: «همه‌چیز رو به راه است.»


پس باید چه پرسید؟ سعی کنید پرسش‌هایی از این دست از افرادتان بپرسید: «اخیرا مشکلی سر راه‌‌‌تان بوده؟»، « با چه موانعی رو به رو هستید؟» یا حتی « آیا اخیرا سر کار چیزی باعث کلافگی‌تان شده؟»

 

واضح و مبرهن است که اگر کارمندان هنگام طرح مشکل، آنها را با شما در میان نگذارند شما نمی‌توانید پاسخ سازنده‌ای به آن بدهید.
همین‌که متوجه وجود مشکلی بشوید قدم بعدی‌ این خواهد بود که به این مشکلات پاسخ سازنده بدهید. واضح است که دلتان نمی‌خواهد طوری پاسخ بدهید که انگار موضع دفاعی گرفته‌اید. اگر بتوانید خودتان را مجبور کنید که به انتقاد کارمندان‌تان با عبارت «ممنون که مشکل را با من در میان گذاشتید» پاسخ دهید، آن‌وقت می‌شود گفت در راه درستی برای دادن پاسخ سازنده قرار گرفته‌اید.

 

همچنین قدم نهایی برای ارائه‌ پاسخ سازنده، شتاب برای «رفع» مشکل احتمالیِ کارمندان‌تان نیست. اگر کارمند وارد دفتر شود و بگوید: «بخش حسابداری اطلاعات را به موقع در اختیار من قرار نمی‌دهد» واکنش بسیاری از رهبران این است که گوشی تلفن را بردارند، با بخش حسابداری تماس بگیرند و این‌طور مشکل را حل کنند. اما بیشتر وقت‌ها، هنگامی که کارمندان مشکلات‌شان را مطرح می‌کنند به دنبال گوش شنوا و تایید هستند.
سعی کنید بجای این کار از کارمندهایتان سوال‌هایی از این دست بپرسید: «من چگونه می‌توانم کمکتان کنم؟»، «تا حالا به چه راه‌حل‌هایی دست پیدا کرده‌اید؟»، «فکر می‌کنید بهترین راه برای حل این مشکل چیست؟»

 

بخشی از پاسخ سازنده دادن این است که وقتی کارمندتان با شما مشکلی را مطرح می‌کند بیشتر مثل یک مربی پاسخ دهید و کمتر مثل یک مدیر. وقتی از کارمندهای‌تان سوال می‌پرسید به آنها شانس آموختن و به اشتراک‌گذاری ایده‌هایشان را می‌دهید. شما با این کار تاکید می‌کنید که به آنها اعتماد دارید و رابطه‌ای را بنا می‌کنید که بیشتر مثل رابطه هم‌رده‌هاست تا رابطه رئیس و مرئوس.

 

نویسنده: Mark Murphy

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 2 / 5 / 1397 ساعت: 11:31 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رهبر (Leader) کیست؟

"رهبر (Leader) کیست؟"

 

 

یک مدیر بدون داشتن چیزی برای اداره کردن، به هیچ تبدیل میشود، ولی یک رهبر حتی هنگامی که زمام قدرت را در دست ندارد، همچنان بر پیروانش فرمان میراند.

 

رهبران بزرگ هم دوست داشته میشوند و هم مورد نفرت قرار میگیرند؛ بندرت پیش می آید که مردم نسبت به رهبران بی اعتنا باشند.



رهبران را همواره رؤیایی به پیش میبرد و آنها نیز، مردم را با همان رؤیا به پیش میرانند.

 

همه رهبران نیرومند، هوشمند و زیرک، برخوردار از نظم و انضباطی استوار، کاری و سختکوش و در حد اعلی، متکی به نفس هستند.

 

رهبر، ضمن اینکه پیشاپیش و جلوتر از مردم حرکت میکند، آنها را نیز با خود همراه میکند؛ احمقانه است اگر کسی شیپور حمله را به صدا در آورد و سپس به پشت سر خود بنگرد و ببیند هیچ کسی در پی او نیست!!!

 

رهبر باید مردم را متقاعد سازد، تحریک و تشویق کند و برانگیزاند.

 

رهبر باید رضایت و حمایت پیروانش را نسبت به چشم انداز و اهداف و آرمان هایش جلب کند.

 

رهبر باید توانایی انتخاب افراد خوب و شایسته را داشته باشد.

 

رهبران بزرگ، کتابخوان های حریصی هستند.

 

مدیریت نثر است و رهبری شعر

 

رهبران بزرگ از باختن نمیترسند. آنها همه چیز را برای رسیدن به همه چیز به خطر می اندازند.

 

 

منبع: کتاب "رهبران" اثر نیکسون - رئیس جمهور اسبق امریکا

باز نشر از کانال دکتر بهزاد ابوالعلایی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 2 / 2 / 1397 ساعت: 4:49 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

کمتر مدیریت کنید! بیشتر رهبری کنید

"کمتر مدیریت کنید! بیشتر رهبری کنید!"

 

 

بسیاری از صاحبنظران، "جک ولش" را بزرگترین و موفق ترین مدیر عامل قرن بیستم میدانند. توصیه های او خطاب به مدیران و رهبران، توصیه هایی ناب و ارزشمند و برآمده از تجارب کم نظیری است که سخاوتمندانه در اختیار ما قرار گرفته است.

 

در یک بررسی گسترده روی افکار و ایده های او که با تمرکز روی آخرین کتابش (the winning) انجام شده است، عصاره این تجارب در قالب 25 توصیه ارائه شده است که بعضی از آنها به شرح زیر میباشد:

 



چشم اندازتان را دقیق و شفاف کنید.


کارها را ساده کنید و کمتر رسمی باشید.


سازمان را از شر بروکراسی های مزاحم خلاص کنید.


مرزهای درون سازمان را حذف و سازمان را بدون مرز کنید.


از ارزش ها به هیچ وجه کوتاه نیایید.


رهبران مورد نیاز سازمان را پرورش دهید.


یادگیری را به فرهنگ تبدیل کنید.


کارکنان را در اداره امور مشارکت دهید.


اعتماد را ایجاد و در سازمانتان تزریق کنید.


به کارکنان انرژی بدهید.


بیشتر رهبری کنید و کمتر مدیریت کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 28 / 12 / 1396 ساعت: 8:27 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چهار سبک رهبری

چهار سبک رهبری

 

 

1   سبک اوّل :هدایت گرانه Directive

رهنمون و هدایت زیاد –حمایت کم

در این سبکِ رهبری، رهبر برای دستیابی به هدف دستورات و راهنمایی های لازم را به فرد می دهد و شیوه ی درست انجام کار را بروشنی به او نشان می دهد.

مدیر بر عملکردِ کارمند نظارت می کند تا او بتواند بطور مرتب نتایج و پیشرفت کار را ارزیابی کند.

 

 

2  سبک دوّم : مربی گرانه Coaching

هدایت و رهنمون زیاد- حمایت زیاد

در این شیوه ، رهبر درباره شیوه ی دستیابی به هدف و چگونگی انجام تکلیف از سوی رهبر ارائه می شود. در این سبک رهبر درباره ی چگونگی انجام کار توضیحاتی به زیر دست خود می دهد ولی نظرات او را هم می پرسد و بتدریج او را وارد فرایند تصمیم گیری می¬کند.

 

 

3  سبک سوّم: پشتیبانی/حمایت گرانه Supportive

هدایت کم- حمایت زیاد

در این سبک رهبری، رهبر و فردِ زیردست باهم در فرایند تصمیم گیری فعال هستند.

کار اصلی رهبر در این شیوه تسهیل_گری، گوش دادن به اظهار نظرات فرد زیردست ،طرح سئوالات مناسب برای شناسایی افکار و احساسات او و تشویق و دلگرمی اوست.

 

 

4 سبک چهارم: تفویض اختیار

هدایتِ کم – حمایتِ کم

در این سبک رهبر فقط از توانایی و اقدامات فردِ زیر دست قدرشناسی می کند و از پیشرفت و اقدامات رشدمند او که نتیجه اش شکوفایی توانمندی هایش خواهد بود حمایت می کند. فردِ زیردست بدون نیاز به رهبر خودش می تواند تصمیم بگیرد و اقدام کند.

 

دکتر علی صاحبی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 20 / 12 / 1396 ساعت: 7:46 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه به رئیس خود کمک کنید تا مدیریت ذره بینی بر شما را کنار بگذارد؟

چگونه به رئیس خود کمک کنید تا مدیریت ذره بینی بر شما را کنار بگذارد؟

 

 

طبق گزارشی 80 درصد از کارمندان آمریکا معتقدند فرصت انجام کاری که در آن بهترین هستند را در محل کار ندارند. متاسفانه یکی از دلایل رایج آن اینست که رئیس آنها بسیار مشغول انجام این کار برای آنهاست.
رهبرانی که مدیریت ذره بینی داشته و پایین تر از سطح خود نقش ایفا می کنند باعث احساس محدودیت کارکنان و رضایت شغلی کمتر آنها می شوند و کارکنان مجبور می شوند تا در سطحی کمتر از نقش محوله کار کنند.

 

اگر شما هم احساس می کنید که رئیستان بیش از خودتان درگیر کار شماست، قطعاً تنها نیستید. توضیحات مختلفی می تواند برای مدیریت ذره بینی رئیستان وجود داشته باشد. در اینجا به پنج موردی اشاره می شود که می توانید از طریق آنها به رئیستان کمک کنید تا شما را در انجام کارهایتان راحت بگذارد.

 

آگاهی را با روشن کردن انتظارات آزمایش کنید

از رئیس خود بخواهید کمکی را که از شما انتظار دارد با شما در میان بگذارد و از او راجع به حیطۀ نقش خود سؤال کنید.
اگر پاسخ های او با دیدگاه شما در یک راستا بود، متوجه می شوید که از درگیری بیش از حد خود در کار شما آگاه نیست. اما اگر پاسخ هایش به نوعی سطح درگیری او را توجیه می کرد، آنگاه مکالمه ای که باید آغاز کنید باید راجع به انتظارات نامنطبق راجع به کار واقعی شما باشد.

 

بگذارید بداند که این میزان دخالت او چه احساسی به شما می دهد. راجع به مثال های خاصی صحبت کنید که به نظرتان در آن زمینه ها بیش از حد خود را درگیر کار شما کرده است و چرا احساس می کردید که انجام آن کار وظیفۀ شما بوده است.
اگر راجع به حیطۀ نقشتان دارای توافق نبودید، احساستان را از اینکه چرا تعریف محدودتر او از نقشتان به شما اجازۀ رشد نداده و رضایت کاملتان را فراهم نمی آورد، با او در میان بگذارید.

 

بپرسید که آیا از عملکردتان راضی نیست؟

دخالت بیش از حد رئیستان در کار شما می تواند نوعی بازخورد پنهان باشد. بپرسید که آیا از منظر او در شیوۀ انجام کارتان نقصی وجود دارد؟
از دیگر سو، اگر رئیستان علناً می گوید که از عملکرد شما ناراضی است، می توانید راجع به آن صحبت کنید. بگذارید بداند که می خواهید کار را به بهترین نحو انجام دهید و از اینکه او تنها راه انجام کار را در این می بیند که خودش آن را انجام دهد، معذب هستید. از رئیستان بخواهید تا هرگاه کار شما انتظارات او را برآورده نمی سازد، به شما بازخورد داده و راهنمایی تان کند نه اینکه مداخله کرده و خودش آن را انجام دهد.

 

به عواقب ناخواسته اشاره کنید

دخالت های نابجای رئیس شما می تواند عواقبی بیش از آنچه وی تصور می کند داشته باشد و باعث بدجلوه کردن هردوی شما بشود.
مداخلۀ بیش از حد رئیستان در شغل شما نشان می دهد که او به جای کار خود باید کار شما را انجام دهد و باعث می شود اینگونه به نظر برسد که گویی به شما اعتماد ندارد. گرچه ممکن است نیت او خیر باشد، ولی عواقب ناخواستۀ این کار بسیار بیشتر از «کمکی» است که ارائه می کند.

 


به کمک هم راه حلهای جایگزین بیابید

به رئیستان کمک کنید تا به درک روشنی از هدف اصلی مشارکت خود دست یابد.
ممکن است از کار شما بیش از کار خود لذت ببرد، خصوصاً اگر کار قبلی او بوده باشد؛ یا ممکن است فکر کند که این کار را بهتر از شما انجام می دهد. به همین دلیل ممکن است بترسد که کار شما باعث بد جلوه کردن او شود. ممکن است بخواهد احساس کند که به عنوان یک رئیس مورد نیاز هست، به همین خاطر مداخله کردن را به عنوان شیوه ای برای احساس مفید بودن برای زیردستانش می بیند.
هریک از این نیازها بنیانی درست دارند، اما حد متناسبی از دخالت برای مدیران وجود دارد. به عنوان مثال آنها می توانند پیشنهادهایی جهت تقویت نتایج ارائه دهند. با مذاکره کردن با مدیرتان سطح مشخصی از دخالت را پیدا کنید که منطقی بوده، برای طرفین رضایت بخش باشد و نیازهای هر دو طرف را مورد توجه قرار دهد.

 

منتظر نمانید

جمع شدن رنجش و خشم سمی در درونتان می تواند بسیار خطرناک باشد. هرچه بیشتر صبر کنید، احتمال اینکه انگیزه هایی را به رئیستان نسبت بدهید و دلایلی را برای توضیح رفتار او بتراشید بیشتر می شود.
ممکن است به درجه ای از خشم برسید که به دفتر رئیستان بروید و بر سر او فریاد بزنید: "چرا من را اینجا نگه داشته ای؟ اگر می خواهی خودت این پست لعنتی را داشته باشی، خوب داشته باش! ولی من را با آن «پیشنهادات» انفعالی که همه می دانند برای تصحیح کار من هست، تحقیر نکن." !

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 15 / 10 / 1396 ساعت: 8:42 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 عامل سازنده برندهای بزرگ

7 عامل سازنده برندهای بزرگ:

با هجمه رقابتی موجود در بسیاری از صنایع، تمایز و ایجاد هویتی منحصربفرد از طریق برندینگ استراتژیک اهمیت بیشتری از پیش یافته است. هرچند که ارادئه خدمات و محصولات باکیفیت یک اصل بدیهی است، اما برندسازی اثربخش میتواند موتور محرک و قلب توسعه سازمانها باشد.
برخی برندها قادرند بصورت کامل بازار هدف خود را قبضه کنند. اما چه ویژگیهایی این امر را محقق میکند؟ در ادامه یادداشت عوامل ایجادکننده برندهای اثرگذار را مرور میکنیم:

۱. رهبر
پشت هر برند موفقی، نیرویی محرک و پشتیبان، یعنی یک تیم رهبری مستعد وجود دارد.

برترین برندهای بازار برخوردار از رهبر و یا تیمی از رهبران مستعد، با بینشی متعالی و استراتژیک و آینده نگر برای توسعه بازار هستند که امیدشان در دست گرفتن و تسخیر بازار هدفشان است.

آنها به نحو احسن انگیزه میبخشند و می‌دانند چگونه همه‌ی منابع مورد نیاز برای توسعه را در اختیار تیم‌شان قرار دهند و جاده صاف کن موفقیت خانواده کاری باشند.

۲.رقابت‌پذیری و انگیزه پیشرفت
انگیزه پیشرفت مداوم و اراده خودارزیابی مستمر، کلید موفقیت یک برند است. یک برند عالی باید بر خط رقابت توسعه یابد و نسبت به آن مشتاق باشد.

انتظار منفعلانه برای آنکه مصرف‌کنندگان بازار را تغییر دهند، در قاموس برندهای بزرگ نیست. در عوض، آنها همواره در حال نوآوری و ابداع، و یافتن فرصتها و روش‌هایی برای دگرگون کردن بازار پیش از رقبایشان هستند.

۳.شناخت مخاطب
شناخت مخاطب مقدمه ایجاد هویتی متمایز برای یک برند است.
شما باید بدانید مخاطبان‌تان چه می‌خواهند، و محصول‌تان چگونه نیازهای‌شان را برآورده خواهد کرد، و چگونه می‌توانید بگونه ای خودتان را در بازار موقعیت گذاری کنید که مخاطبان برندتان را به خاطر بسپارند.

۴.فرهنگ سازمانی سازنده و سالم
برندهای فوق‌العاده به جهت آنکه ارزش‌های فوق‌العاده‌ای دارند، خیره کننده هستند.
برترین برندها ارزش‌هایی دارند که مورد تحسین مشتریان و مراجعان‌شان است.

بهترین برندها سابقه ای قوی در خدمات رسانی به مشتری و ارائه‌ی خدمات دارند و هم‌چنین به‌طور فزاینده‌ای بر اساس ارزش‌ها و اخلاق رهبری می‌شوند.

۵.منحصر به‌فرد بودن
برندهای برتر منحصر به‌فرد هستند که البته منحصر بفرد بودن به معنی اولین بودن نیست.
هرچند ممکن است برندتان نخستین برند در آن حوزه نباشد، اما شاید جذابیتی زیبایی‌شناختی یا محبوب داشته‌باشد که این یعنی افراد تمایل دارند آن را بخرند.
رویهم رفته، آن‌چه بهترین برندها نیاز دارند یک هویت متمایز است. در مجموع مادامی که پیامتان درست بوده و موقعیت روشنی در ارتباط با مخاطبان داشته باشید، دیگر مهم نیست که فقط یک محصول اصلی داشته باشید.

۶. شناساندن
تعریف من پرویز درگی از بازاریابی این است: شناسایی، شناساندن و خشنودی. در واقع امروزه بیش‌تر از هر زمان دیگری، این فرصت را داریم که تا جای ممکن برند خود را بشناسانیم.
البته شرکت‌های بزرگ‌تر شاید در این خصوص مزیت بیشتری داشته باشیم چرا که این دست برندها از موقعیت بهتری برای شناساندن برند خود به بیش‌ترین افراد ممکن برخوردارند.
هرچند که امروزه با وجود رسانه‌های اجتماعی به عنوان یکی از مولفه‌ های کلیدی کمپینهای تبلیغاتی و بازاریابی، این امکان وجود دارد که برندهای کوچک‌تر این شکاف را کم‌‌تر کنند.

۷. بردباری
شما باید با برندتان همچون یک نوزاد رفتار کنید، و این موضوع را درک کنید که یک برند برای شکوفایی حقیقی و تبدیل شدن به برندی به‌یادماندنی و سودآور تبدیل شود، به صبر و مراقبت نیازمند است.

توسعه بازار باید با توجه و مراقبت صورت گیرد و نباید در این خصوص کندروی شده و یا شتابزده عمل کرد. تمرکز روی پیام اصلی و خلق یک برند اصیل وابسته به این است که به خودتان وقت و فضا بدهید تا همه‌چیز را در مسر درست قرار دهید.

برندهای تجاری که نامشان مترادف با نام ژنریک محصولات شد

ا BandAid در واقع یک برند پانسمان و چسب زخم است که در ۱۹۲۰ توسط شرکت تجهیزات پزشکی جانسون‌اند جانسون معرفی شد اما در کشورهای مختلف همچنان پانسمان را با نام باند میشناسند.

زیراکس نیز یکی از برندهای شناخته شده در زمینه تولید دستگاههای کپی است، که در سال ۱۹۳۸ ساخته شد و امروز نام آن معادل رونوشت گرفتن استو

مدتهاست که ماشین‌های اسپرت و آفرود شاسی‌بلند با عنوان جیپ شناخته می‌شوند. کرایسلر توانست با تولید برند جیپ بازار را قبضه کند.

جکوزی مترادف وان آب داغ شده‌است، هرچند این شرکت دوش و توالت هم می‌سازد.

کلینکس که در ابتدا به عنوان جایگزینی برای حوله‌ی صورت به بازار عرضه شد، اکنون به عنوان دستمال کاغذی‌ای که میلیون‌ها نفر آن را انتخاب می‌کنند مشهور است.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 10 / 3 / 1396 ساعت: 6:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۷ جمله الهام بخش از استیو جابز که در دنیا محبوب شد

۷ جمله الهام بخش از استیو جابز که در دنیا محبوب شد

✔️ زمان شما محدود است، پس این زمان محدود را با زندگی بر اساس اهداف و دغدغه‌های دیگران هدر ندهید

✔️ وجه تمایز یک رهبر، نوع آوری و خلاقیت است

✔️ کار بخش مهمی از زندگی‌ شماست. پس به دنبال کار مورد علاقه خود بروید و تا پیدا کردن آن آرام نشینید

✔️ وقتی کار بزرگ و متمایزی انجام می‌دهید، به تماشای آن ننشینید. بلافاصله کار شگفت انگیز بعدی خود را شروع کنید

✔️ کارآفرینی یعنی پشتکار و تلاش بی حد و مرز. چیزی که کارآفرین‌های ناموفق آن را ندارند

✔️ حریص باش، دیوانه باش

✔️ این را به خاطر بسپارید در آخر بزرگترین افسوس ما بابت کارهایی است که دوست داشته‌ایم انجام دهیم و هرگز انجام نداده‌ایم


تاریخ ارسال پست: 30 / 9 / 1395 ساعت: 7:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

بیش از آنچه از شما می خواهند انجام دهید

امروزه در صورتی موفقیت آسان خواهد بود و رقابتی وجود نخواهد داشت که بتوانید درمسیر زندگی گام های اضافی بردارید.درمسافت های اضافی رقابتی وجود ندارد.آیا شما راضی به انجام کاری بیشتر از آن چه که به شما سپرده شده است،هستید؟چند نفر می شناسید که حاضرند کاری بیشتر از آن چه به آن ها محول شده،انجام دهند؟به سختی همه حاضرند چنین کاری بکنند.غالب مردم حاضر نیستندکاری فراتر از آن چه که به آن ها محول شده به انجام رسانند و دسته ی دومی نیز وجود دارند که فقط آن چه را که کافی می دانند انجام می دهند.تعداد کمی نیز وجود دارند که راضی به انجام بیشتر از آن چه که از آن ها خواسته می شود هستند.چرا آن ها کار بیشتری انجام می دهند؟

مزایای انجام کار بیشتر از آن چه که خواسته می شود عبارت است از:

*علی رغم این که  چه چیزی انجام دهید و کجا کارکنید،شما خود راارزشمند خواهید یافت.

*این کار به شما اطمینان خاطر بیشتری می دهد

*مردم به شما به عنوان یک رهبر خواهند نگریست

*دیگران به شما اعتماد خواهند کرد

*مافوق ها به شما احترام خواهند گذاشت

*این کار موجب مشارکت و همکاری می شود.

 

اگر شما برای انسانی کار می کنید،تورابه خدا برای او کارکنید     (کیم هابارد)

 

یک چنین افرادی درهرزمان و مکانی علی رغم سن،تجربه یا تحصیلات شان؛افرادی سخت کوش هستند وبدون این که کسی بالای سرشان باشد به کار خود ادامه می دهند؛افرادی وقت شناس و با ملاحظه هستند؛افرادی هستند که به دقت گوش فرا می دهند و درآموزش ها به درستی عمل می کنند؛افرادی هستند که حرف راست می زنند؛افرادی هستند که وقتی در یک موقعیت اضطراری از ان ها طلب کمک می شود اخم نمی کنند؛این افراد بیشتر از آن که تکلیف مدار باشند نتیجه مدار هستند و مردم دل شاد و مودبی هستند.

همیشه به این موضوع فکر کنید که شما درروابط با یک مشتری،دوستان،همسرتان،والدین و فرزندان خود چه قدر می توانید به آن ها نفع برسانید.هرزمان که کاری را انجام می دهید،از خود سوال کنید((چگونه می توانم این کاری را که انجام می دهم به نحو احسن انجام دهم؟))یا((من چه قدر می توانم به دیگران سود برسانم؟))


کلید موفقیت درچهار کلمه نهفته است:((وعلاوه بر آن اندکی بیشتر)).برنده ها کاری را که به آن ها سپرده شده است انجام می دهند-وعلاوه برآن اندکی بیشتر.برنده ها وظیفه شان را انجام می دهند-وعلاوه برآن اندکی بیشتر.برنده ها مودب و بخشنده هستند-وعلاوه بر آن اندکی بیشتر.روی برنده ها می توان حساب کرد-و علاوه بر آن اندکی بیشتر.برنده ها 100درصد تلاش می کنند-وعلاوه بر آن اندکی بیشتر.

توانایی،بدون قابل اعتماد بودن،مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری به درد نخور است.

 


چرا بعضی افراد بسیار باهوش و باسابقه ی تحصیلی درخشان،درزندگی شکست می خورند ویا این که به جای بهترین عملکرد در حد متوسط عمل می کنند؟به خاطر این که آن ها درچیزی مهارت کسب کرده اند که به درد نمی خورد واین امر باعث انباشت انرژی های منفی می شود.آن ها نمی خواهند آن چه را که به آن ها محول شده به انجام برسانند ویااین که فقط در حدی که از آن ها خواسته شده،کارمی کنند.تعجبی هم نیست که آن ها درزندگی شکست خواهند خورد.زمانی که ماچیزی فراتر از آن چه موظف به انجام دادنش هستیم،انجام می دهیم.ما مسابقه رابه پایان می رسانیم.درواقع،ماخود حریف خود می شویم یک چنین نگرشی بسیار مهم تر از هوش و تحصیلات است.

 

 


تاریخ ارسال پست: 23 / 5 / 1395 ساعت: 7:5 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد