موسسا ت تامين سرمايه در ايران

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 14718
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 51850
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 1472
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 5185
    آي پي امروز آي پي امروز : 4906
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 17283
    بازدید هفته بازدید هفته : 70900
    بازدید ماه بازدید ماه : 86643
    بازدید سال بازدید سال : 1151369
    بازدید کلی بازدید کلی : 1404826

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.224.52.54
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تصادفی

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

موسسا ت تامين سرمايه در ايران

موسسا ت تامين سرمايه در ايران

 

چکيده:

موسسات تامين سرمايه نه يك شركت سرمايه‌گذاري هستند، نه يك بانك؛ بلكه فعاليت آنها بيشتر مربوط به تامين مالي شركت‌ها است

 

شيوه‌هاي مختلفي براي تامين مالي وجود دارد كه موسسات تامين سرمايه از طريق آن منابع مورد نياز براي نقدينگي و سرمايه در گردش طرح‌ها را تجهيز مي‌كنند كه از جمله مي‌توان به تامين مالي از روش فروش سهام و اوراق بهادار ديگر اشاره كرد. موسسات تامين سرمايه در مقابل بانك‌هاي تجاري قرار مي‌گيرند.

بانك‌هاي تجاري از طريق سپرده‌گذاران و مشتريان و حساب‌هاي پس‌انداز اقدام به اعطاي تسهيلات مي‌كنند، در حالي كه موسسات تامين سرمايه  فاقد نقدينگي براي اعطاي وام‌هاي نقدي هستند. اين موسسات به عنوان واسطه عمل مي‌كنند و فروشندگان سهام را به خريداران آن متصل مي‌كنند. در واقع، شركت‌هايي كه مي‌خواهند به غير از اخذ وام از روشي ديگر تامين مالي كنند به سراغ اين موسسات مي‌آيند.  به همين دليل نقش اين موسسات در اقتصاد، بسيار حائز اهميت است.

با تاسيس موسسات تامين سرمايه در ايران، اين گمان نمي‌رفت كه اين موسسات بتوانند تمام فعاليت‌هاي مربوط به وظايف اصلي خود را به جز چند مورد انجام دهند. بر اين اساس، موسسات تامين سرمايه در ايران هنوز داراي نقايص و محدوديت‌هايي هستند. در اين نوشتار سعي شده است علاوه بر بيان اين محدوديت‌ها و نقايص، پيشنهادهايي هم براي بهبود وضعيت اين موسسات بيان شود كه بعضي از آنها به شرح ذيل هستند:

1- پذيره‌نويسي سهام يكي از وظايف اصلي اين موسسات است؛ ولي اين  فعاليت هنوز در ايران به صورت گسترده‌اي انجام نمي‌شود (يكي از دلايل پذيره‌نويسي سهم،  شفاف‌سازي قيمت آن است). شركت‌هايي كه موفق نمي‌شوند سهامشان را به فروش برسانند، از طريق اين موسسات آن را مي‌فروشند كه اين فعاليت به نوبه خود منجر به بهبود وضعيت بازار سرمايه و در نتيجه رونق اقتصادي مي‌شود. علاوه بر پذيره‌نويسي سهام، اوراق مشاركت و ساير ابزارهاي مالي نيز توسط اين موسسات پذيره‌نويسي مي‌شود.

2- فعاليت اين موسسات در حوزه تملك و ادغام و همچنين ساختار دهي مجدد شركت‌ها در ايران هنوز مطرح نيست و كمتر به آن توجه مي‌شود، در صورتي كه اين كار يكي از فعاليت‌هاي اصلي اين موسسات است و در بيشتر كشورها به عنوان مهم‌ترين فعاليتشان تلقي مي‌شود.

3- نگرش بورس به اين موسسات در ايران با نگرش بورس‌هاي جهان به اين موسسات متفاوت است.  در واقع، در ايران اين دو نهاد حرف يكديگر را درست درك نمي‌كنند و به سختي مي‌توانند فعاليت خود را با هم هماهنگ كنند كه اين نيز يكي از نقايص و محدوديت‌هاي اين موسسات است كه بايد اين دو به ميزان قابل‌توجهي به هم نزديك شوند. اين نزديك شدن، خود منجر به  رونق هرچه بيشتر اين موسسات و همچنين رونق بازار سرمايه مي‌شود.

4- تعداد اين موسسات در ايران بسيار كم است.  اين نيز يكي از عواملي است كه باعث شده  اين شركت‌ها نتوانند تا حدودي نقايص و محدوديت‌هاي خود را رفع كنند، زيرا افزايش تعداد اين موسسات، منجر به افزايش رقابت بين آنها شده و در نتيجه كيفيت كار اين موسسات  بالا مي‌رود. اين كيفيت هم به نوبه خود منجر به كارآيي و بهبود وضعيت بازار، به خصوص بازار سرمايه مي‌شود و در نتيجه رونق اقتصادي را به همراه خواهد داشت؛ بنابراين دولت براي رسيدن به اهداف اقتصادي خود بايد به اين موسسات بيشتر توجه كند.

5- ارتباطات بين‌المللي در موسسات تامين سرمايه در ايران ضعيف است كه خود دلايل مختلفي دارد كه يكي از دلايل آن ناشي از روابط سياسي است. به دليل تاثير بازارهاي جهاني بر يكديگر و همچنين نزديك بودن آنها به‌هم، بايد اين ارتباطات به نوبه خود قوي شود؛ يا اين‌ كه حداقل با كشورهايي كه قوانين آنها شبيه قوانين ايران است، به خصوص  كشورهاي اسلامي، اين ارتباطات گسترش يابد.

6- در فرآيند اجراي اصل 44 قانون اساسي، اين موسسات مي‌توانند راهگشا باشند. اين احساس وجود دارد كه بخش خصوصي براي خريد شركت‌هاي قابل‌واگذاري با كمبود منابع مالي مواجه است و سيستم بانكي ايران آن‌گونه كه بايد از بخش خصوصي حمايت نمي‌كند؛ بنابراين اين موسسات مي‌توانند با كمك به بخش خصوصي، فرآيند واگذاري شركت‌هاي دولتي را تسهيل و تسريع كنند.

در نتيجه بهتر است توجه دولت به اين موسسات افزون‌تر شود.

7- فرآيند شكل‌گيري و ايجاد يك نهاد يا ابزار جديد مالي در ايران كند و مشكل است. در واقع، يك ابزار جديد براي اينكه فعاليت خود را آغاز كند، نياز به گذشت زمان بسيار است و اين نيز يكي از عواملي است كه باعث شده است اين موسسات در ايران نسبت به ديگر كشور‌ها عقب تر باشند.

در واقع بايد فيلترها و بوروكراسي حاكم براي فعال شدن ابزار جديد كمتر شده تا فعاليت اين موسسات تسهيل و تسريع شود.يكي از دلايل اين موضوع، كمبود قوانين و مقررات، به خصوص در حوزه مسائل مالياتي، ابزارها و نهادهاي جديد است كه با تصويب قانون «توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراي سياست‌هاي كلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي» به نظر مي‌رسد روند توسعه ابزارها سريع‌تر شود.

8- اين موسسات هنوز توسط تعدادي از نهادها و سازمان‌ها مورد پذيرش قرار نگرفته‌اند. براي مثال، سازمان خصوصي‌سازي نقش اين موسسات را آن‌گونه كه بايد قبول نكرده است. در صورتي كه فعاليت اين دو نهاد مكمل يكديگر است و مي‌تواند در بسياري از زمينه‌ها واگذاري شركت‌هاي دولتي به بخش خصوصي، راهگشا باشد.

9- بانك مركزي به بورس و ساير موسساتي كه با بورس رابطه نزديك دارند به عنوان يك رقيب نگاه مي‌كند؛ بنابراين تمايل زيادي به ورود ابزارهاي جديدي كه به بازار پول مربوط مي‌شوند ندارد. اين نيز به نوبه خود موجب محدوديت و عدم‌رشد مناسب اين موسسات مي‌شود.

10- عدم‌آشنايي و آگاهي سرمايه‌گذاران و شركت‌هايي كه به تامين مالي نياز دارند با اين موسسات از يك طرف و عدم‌سابقه طولاني اين موسسات از طرف ديگر، سبب شده است كه اين موسسات نتوانند رونق و رشد مناسبي داشته باشند. بديهي است تلاش در جهت حل و فصل اين مشكلات و توجه به پيشنهاداتي كه ارائه شده است منجر به تقويت هرچه بيشتر نقش موسسات تامين مالي در بازار سرمايه كشورمان خواهد شد.

* مدرس دانشگاه - حسابدار رسمي


تاریخ ارسال پست: 13 / 8 / 1399 ساعت: 11:21 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

با چه سرمايه‌اي بايد وارد بورس اوراق بهادار شويم؟

با چه سرمايه‌اي بايد وارد بورس اوراق بهادار شويم؟

بر اساس اين گزارش آگاهي از اينكه چه مبلغي بايد در بازار سهام سرمايه گذاري كنيد‏، به شكل باور نكردني در تعيين مسير مالي و سرمايه گذاري شما مهم است، همه ما بر اساس ويژگي شخصي، ثروت خالص، و ريسك پذيري متفاوت هستيم.

يك پيشنهاد ساده اين است كه "50 درصد ثروت خالص خود را در بازار سهام سرمايه گذاري كنيد ". اين پيشنهاد براي كسي كه قصد آغاز فعاليت در اين مسير را دارد بسيار مبهم و نامعين است.

اين نوشتار سعي مي كند به شما نشان دهد كه زماني كه مي خواهيد تصميم بگيريد چقدر پول در بازار اوراق بهادار سرمايه گذاري كنيد‏، چه عواملي مهم است . سرانجام فقط شما تصميم خواهيد گرفت كه چه ميزان سرمايه را به بازار سهام بياوريد، با اين حال اينها عوامل مهمي هستند كه شما بدان نياز داريد.

 

*سن شما:

جوانترها پشتكار بيشتري دارند و مي توانند بيشتر در بازار حضور داشته باشند چون كه وقت بيشتر براي بدست آوردن پولي كه شايد در بازار از دست داده اند، را دارند. سرمايه گذاران و كساني كه نزديك به سن بازنشستگي هستند اين نعمت را ندارند و مجبورند به سرمايه گذاري محتاطانه روي آورند، زيرا اشخاص بازنشسته در وضعيت استاندارد زندگي خودشان معمولاً به سود پول سرمايه‌گذاري شده خود متكي هستند. آنها احتياج دارند كه كمتر سرمايه گذاري كنند تا خطرشان هم كاهش پيدا كند.

 

- مي خواهيد چقدر فعال باشيد؟

به طور كلي، پذيرش ريسك بيشتر، انتظار از نفع و زيان را بالا مي برد، به عبارت ديگر با سرمايه گذاري بيشتر ريسك بيشتري مي پذيريد.(حتي اگر در سهام كم خطر سرمايه گذاري كنيد)، بنابراين از خودتان درباره اهداف فعلي و بلندمدت بپرسيد و تعيين كنيد كه به چه ميزان مي توانيد در يك دوره زماني فعال باشيد.

 

- در بورس به خود چه نمره اي مي دهيد؟

 

من فقط 25درصد دارايي خالص خود را در بورس سرمايه گذاري مي كنم. با وجود اين فكر مي كنم براي سالهاي باقيمانده، بايد ريسك بيشتري را بپذيرم،زيرا دانش، مهارت و تجربه بيشتري كسب خواهم كرد. شما هم ببينيد كه در حال حاضر به خود چه نمره اي در سرمايه گذاري مي دهيد.

 

- پولي كه براي معيشت به آن نياز داريد را سرمايه گذاري نكنيد.

 

پولي كه به سادگي نمي توانيد به دست آوريد را سرمايه گذاري نكنيد، پولي را كه در بازار سهام، سرمايه گذاري مي كنيد هرگز، هرگز، هرگز از پولي نباشد كه نمي توانيد از عهده از دست دادن آن برآييد. صرفنظر از اينكه چه مقدار سرمايه گذاري شده ، اگر پولي كه به آن در زندگي خود نياز داريد، سرمايه گذاري كنيد، خطر و فشار زيادي را به خودتان تحميل كرده ايد.

 

- فقط به اندازه اي سرمايه گذاري كنيد كه به راحتي تحمل از دست دادن آنرا داشته باشيد:

 

تا زماني كه همه ما اميدواريم در سرمايه گذاري خود موفق مي شويم، فرض اينكه كه احتمالاً نمي توانيم هر مبلغي را كه سرمايه گذاري كرده ايم از دست بدهيم، غيرواقعي است. پس زماني كه از خود مي پرسيد "چقدر بايد سرمايه گذاري كنم؟ " به ياد داشته باشيد كه احتياج به درك اين واقعيت داريد كه در چه آستانه اي اگر همه پولي را كه سرمايه گذاري كرده ايد از دست رود، راحت هستيد. نه فقط اين مطلب به شما در تعيين سطح خطري كه مي پذيريد كمك خواهد كرد، بلكه شما را درباره سرمايه گذاريتان حساس نخواهد كرد. با تمام اين مفروضات كه بدان اشاره شد، شما بايد يك برآورد دقيق از اين كه چه مقدار پول بايد سرمايه گذاري شود، داشته باشيد.

 

- افسانه هاي متداول درباره بازار سرمايه:

 

من به عنوان سرمايه گذاري كه در بازار سرمايه فعاليت مي كند، تعداد زيادي باورهاي كاملاً غلط و غيرواقعي راجع به بازار سرمايه شنيده ام.گاهي اوقات باورهاي مضر و عقايد نادرست موجب دادن نظرهاي غلط و مخرب در قبال سبد سرمايه گذاري شما مي شود. در ادامه به چند نمونه از اين افسانه ها در بازار آمريكا اشاره مي شود.

 

1- فروش استقرضي سهام (Short Selling) يك فعاليت ضد آمريكايي است

 

عقيده آن است كه زمانيكه شما اقدام به فروش استقراضي مي كنيد، در واقع اعتقاد داريد كه در آينده شركت عملكرد ضعيف تري خواهد داشت و شما منفعت كسب مي كنيد. با اين كار شما اقتصاد را به سمت شكست و سقوط پيش مي بريد در حاليكه واقعيت آن است كه فروش استقراضي سهام هيچ تفاوتي با خريد سهام زماني كه وقت مناسبي براي خريد است‏‌، ندارد. واقعيت اين است كه شركت هايي كه نقطه درخشاني در اقتصاد ما ندارند و در تقديرشان شكست نوشته شده است، آيا فروش استقراضي يا خريد سهام به عمليات شركت مي تواند كمك كند؟

 

2- كسب پول توسط گروهي‏، به معني آن است كه گروه ديگر پول خود را از دست داده اند.

اين عقيده وجود دارد كه بازار سرمايه بازاري با مجموع صفر (zero-sun) است و يا به عبارت ديگر برد يكي، باخت ديگري را به همراه دارد. در حقيقت طرفداران اين عقيده باور دارند كه پول هرگز در بورس اوراق بهادار زياد نمي شود، بلكه به سادگي از يك سرمايه گذار نادان به يك سرمايه گذار زرنگ منتقل مي شود در حاليكه اين يك عقيده و باور نيرنگ آميز بازار سرمايه است كه در بعضي مواقع مي تواند درست باشد؛ اما به طور كلي بازار سرمايه، بازاري با بازي مجموع صفر نيست. چيزي كه اجازه مي دهد بازار سرمايه بر خلاف اين عقيده حركت كند اين است كه تا زماني كه بازار روند صعودي دارد، همه سرمايه گذاراني كه سرمايه گذاري بلندمدت دارند سود مي برند، بنابراين حتي اگر سرمايه گذاري در سال جاري زيان كند، ممكن است با خريد سهام ديگر سود كند و در مجموع مي توان گفت كه در بلندمدت همه سرمايه گذاران سود خواهند كرد؛ البته اگر بازار روند صعودي داشته باشد. فقط در يك مرحله كوتاه مدت و گذرا مي توان فرض كرد كه بازار سرمايه مانند بازي zero-sun است، جايي كه يك سرمايه گذار سرمايه خود را از دست مي دهد و ديگري بدست مي آورد.

 

3- خريد و نگهداري بهترين راهبرد است.

عقيده آن است كه بهترين راه براي افزايش ثروت اين است سهامي را كه دوست داريد، پيدا كنيد و تا زماني كه مي توانيد به پاي آنها بنشينيد؛ زيرا شما نمي توانيد از بازار سرمايه پيشي بگيريد و فقط مي توانيد براي مدت طولاني منتظر آن بمانيد.

متاسفانه اين اصل به عنوان يك اصل درست و از سالها قبل استفاده مي شود، اما حقيقت آن است كه استراتژي خريد و نگهداري سهام، نه تنها امروزه و بلكه در دوران عمر بازار سهام يك راهبرد شديداً ضعيف است.

 

4- شما نمي توانيد از بازار سرمايه پيشي بگيريد.

پيشي گرفتن از عملكرد بازار سرمايه ممكن نيست و كساني كه واقعاً اين شاهكار را انجام داده اند، اقبال آنها تا زمان طولاني دوام نخواهد داشت. براي پيشي گرفتن از بازار سرمايه خود را به زحمت نيندازيد؛ فقط بپذيريد كه نمي توانيد بر ميليونها سرمايه گذار ديگر كه معتقدند بازار سهام غير قابل غلبه است، پيشي بگيريد،اما واقعيت اين است كه بازار سهام مي تواند در دوره هايي نسبت به برخي سرمايه گذاران بازدهي كمتري داشته باشد، سرمايه گذاراني هستند كه اين كار را هر ساله انجام مي دهند و بعضي ها هر ساله از بازار پيشي مي گيرند. از آنجاكه انجام آن آسان نيست، امكان آن بسيار كم است. با چيزي كه گفته شد، بيشتر سرمايه گذاران به سادگي زمان زيادي ندارند تا فعالانه سبد سرمايه گذاري خود را مديريت كنند تا بتوانند نسبت به بازار عملكرد بهتري داشته باشند.

 

* "داستان اولين سرمايه گذاري من:

 

يادآوري خاطرات اولين روزي كه من به شركت كارگزاري مراجعه كردم و اولين سهام را خريداري كردم برايم جالب است. راجع به سرمايه گذاري، بازار سرمايه و اقتصاد آن زمان بسيار كم مي دانستم. اما نمي توانستم كم توجه باشم؛ من به سبب علاقه اي كه به بازار سهام داشتم جذب آن شدم و در ابتدا تمام قوانين عقلايي بازار سرمايه را مانند مردي كه در يك درياي بزرگ و در ميان كوسه هاي سفيد گرسنه قرار گرفته، ناديده گرفتم. اين هم داستان رقت انگيز و خنده دار معرفي من در بازار سرمايه.

 

چگونه شروع شد؟

سرمايه گذاري من زماني شروع شد كه (اواخر سال 2005) با دوستم صحبت مي كرديم و او در طول صحبت هايش اشاره مي كرد كه صاحب تعدادي سهام شركت كوكاكولاست. همواره فكر مي كردم كه كار جالبيست، اما راجع به آن زياد فكر نكردم و گفتگوي ما به سوي موضوعات ديگري كشيده شد، اما بعد از زمان كوتاهي شروع به فكر كردن راجع به بازار سرمايه كردم و بازي ويدئويي كه سابقاً با آن بازي مي كردم و راجع به اقتصاد نيز بود را به ياد آوردم، البته زماني كه آن بازي را انجام مي دادم، به طور باور نكردني سعي مي كردم كه بيشترين طلا را داشته باشم پس به سرعت پيچ و خم آن بازي اقتصادي را فرا گرفتم. همواره به اين مساله فكر مي كردم كه اگر من در بازار سرمايه واقعي اين علاقه شديد را به كار گيريم، شگفت انگيز خواهيد بود.

به سايت شركت كارگزاري رفتم و روي يك سهم سرمايه گذاري كردم. به ياد مي آورم كه فكر مي كردم كه چقدر همه چيز سخت بود. به قسمت هاي مختلف سايت مي رفتم و چيزهايي نظير اين كه "دستور بازار چيست؟ "، "چه سهمي را بايد بخرم؟ "، "حجم چيست؟ " را از خودم مي پرسيدم . بالاخره اولين سهم را خريداري كردم.

 

اولين سهام من

من براي اولين سرمايه گذاري، كارخانه napster را انتخاب كردم. نمي توانم به ياد بياورم كه چرا napster را انتخاب كردم. من هرگز از سرويس پرداخت آنها استفاده نكردم، و هرگز فكر نكردم كه چقدر ارزشمند است. با اين وجود احساسم مانند يك مالك مغرور بود و همواره با دوستانم شوخي مي كردم كه من مالك 000017درصد از شركت napster هستم؟ البته مالك آن درصد كوچك هم نبودم، براي اينكه من محاسبات خود را بر اساس حجم روزانه به جاي ارزش بازاري آن انجام مي دادم ( تفاوتها را نمي دانستم).

من حدود 800 دلار از آن سهام را خريده بودم، و هيجان زده مي شدم زماني كه ديدم قيمت سهم كمي افزايش يافت. من مفهوم درصدها را نمي دانستم و فقط به تغييرات ناگهاني قيمت علاقه مند بودم. سرانجام با فروش سهام به 6 دلار سود دست يافتم.

نمي توانم باور كنم كه چقدر ساده لوح بودم و چطور با تفكرات مضحك قصد سرمايه گذاري در سهام شركتها داشتم. مي نشستم و فكر مي كردم كه شركت پربازده بعدي كدام است؟ پس از آن در سهامي مانند شركتnike سرمايه گذاري كردم! البته نه با دلايل واقعي و قابل بحث. البته اين را هم نمي توانم بگويم كه پشيمانم؛ چونكه اين عمل باعث شد كه من حركت در مسير سرمايه گذاري موفق را آغاز كنم.اگر شما سرمايه گذار نبوده ايد و در فكر كسب سود از بازار سرمايه هستيد، مي توانيد درس هايي از اين داستان سرمايه گذاري من در بازار سرمايه بگيرد .

اگر مي خواهيد وارد سرمايه گذاري ، تجارت يا بازار سرمايه شويد فقط به يادداشته باشيد كه نظرات، روشها و اصطلاحاتي وجود دارند كه نيازمند يادگيري آنها هستيد. مثلا در ابتدا من مفهوم انواع سفارشات، حجم سهام، ارزش بازار و غيره را نمي فهميدم.

پس از درك اصلاحات مختلف، تا زمانيكه طرح و راهبرد مشخصي نداشتيد، سرمايه گذاري نكنيد. اگر من مي خواستم دوباره سرمايه گذاري كنم، قبل از شروع، تمام كتاب هايي كه راجع به بازار سهام است، را مي خواندم. تنها بخش خوب تمام اينها اين است كه من با پول بسيار كم كه مي توانستم از عهده از دست دادن آن برآيم، سرمايه گذاري كردم. پس اگر تمام سرمايه ام را از دست مي دادم، وضعيتم نامشخص بود در حالي كه در شرايط كنوني با شكست و از دست دادن پول اندك، درس زيادي گرفتم.

 

شما چگونه آغاز كرديد؟

 

شما سرمايه گذاري يا تجارت را چگونه در بازار سرمايه آغاز كرديد و چه درسهايي از آن گرفتيد. هر چند اين متن ترجمه اي از تجربه هاي يك سرمايه گذار در بازار ايالات متحده آمريكا است؛ ولي من دوست دارم بدانم كه تك تك شما چگونه آغاز كرديد؟ چه اشتباهاتي داشتيد؟ خجالت نكشيد و داستان سرمايه گذاريتان را برايمان بنويسيد. داستان شما مي تواند راهنماي بسياري از سرمايه گذاراني باشد كه مي خواهند وارد بازار سهام شوند.

پس بياييد به آن ها كمك كنيد.


تاریخ ارسال پست: 18 / 1 / 1399 ساعت: 5:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

همزيستي انتظارات عقلايي و حباب در بازارهاي سرمايه

همزيستي انتظارات عقلايي و حباب در بازارهاي سرمايه

 

از اين رو، داشتن برداشت صحيح از چگونگي شكل‌گيري اين انتظارات داراي اهميت بسيار در حوزه اقتصاد مي‌باشد. تقريبا تمام مدل‌هاي اقتصادي، به ويژه مدل‌هاي اقتصاد كلان، با طرح فرضيه‌اي مشخص در مورد چگونگي شكل‌گيري انتظارات آغاز مي‌شوند. براي مثال، تا دهه هفتاد معمول ترين فرضيه در مورد اينكه عامل‌هاي اقتصادي چگونه نرخ تورم را در زمان‌هاي آينده پيش‌بيني مي‌كنند اين بود كه انتظار نرخ تورم فردا برابر است با نرخ تورم ديروز. بدين‌سان، انتظارات كاملا گذشته گرا بودند. در دهه‌هاي هفتاد و هشتاد ميلادي، يك «انقلاب» در مباحث انتظارات اقتصادي شكل گرفت و نظريه جديدي، تحت عنوان «انتظارات عقلايي»

(Rational Expectations)، در ميان اقتصاددانان حاكم شد. اصل اين نظريه بسيار ساده است. طبق اين نظريه؛ همه سرمايه‌گذاران و فعالان اقتصادي انتظارات عقلايي دارند، بدين معنا كه براي شكل دادن انتظارات خود در مورد آينده اقتصاد از تمام اطلاعات و ابزارهاي موجود استفاده مي‌كنند. طبيعتا، انتظار نرخ تورم فردا ديگر برابر با نرخ تورم ديروز نخواهد بود، بلكه برداشت افراد از سياست‌هاي احتمالي بانك مركزي، پيش‌بيني تغيير تعرفه‌هاي وارداتي، اعمال قوانين اقتصادي داخلي و خارجي و غيره نيز در شكل گيري انتظارات بسيار موثر خواهد بود. نظريه انتظارات عقلايي پيامدهاي بسياري براي جنبه‌هاي مختلف اقتصادي دارد. در اينجا به نكته‌اي كوتاه در مورد عواقب آن براي بازارهاي سرمايه اكتفا مي‌كنم.

از آنجا كه اگر يك منطق واقعا به معناي كلمه، منطقي و عقلايي باشد فقط يك وجه صحيح دارد و با فرض اينكه دسترسي تمام عوامل اقتصادي به اطلاعات يكسان است، نظريه انتظارات عقلايي بر اين باور است كه همه عوامل اقتصادي داراي انتظارات يكسان مي‌باشند. به اين ترتيب، هنگام بروز يك خبر اقتصادي جديد، همه عوامل اقتصادي نظري يكسان در مورد آينده ارزش ابزار مالي خواهند داشت و براساس آن، تصميم به چگونه سرمايه‌گذاري كردن مي‌گيرند. از اين‌رو ارزش ارز، سهام، مسكن و غيره در هر برهه زماني، منعكس كننده ارزش واقعي خود خواهد بود. بدين ترتيب فرصت سود كردن از خريد و فروش ابزار مالي فقط در يك لحظه مي‌باشد و آن، هنگام بروز يك خبر جديد است. به محض اينكه خبر جديدي وارد بازار مي‌شود، عوامل اقتصادي كه در آن لحظه فعال هستند با خريد و فروش ابزارهاي مالي مرتبط، ارزش واقعي جديد آنها را تعيين مي‌كنند.

ادامه از همين صفحه

با اين حال در دنياي واقعي مشاهده مي‌كنيم كه ارزش بسياري از ابزاري مالي از ارزش واقعي خود كمتر يا بيشتر هستند و به ندرت منعكس‌كننده ارزش واقعي مي‌باشند. هنگامي كه ارزش يك ابزار مالي از ارزش واقعي خود بيشتر باشد آن را حباب مي‌نامند، با اين باور كه يك حباب دير يا زود مي‌تركد و به ارزش واقعي خود بازمي‌گردد. سوال اين است كه آيا بازارهاي حبابي مي‌توانند با «انتظارات عقلايي» همزيستي داشته باشند؟ با توجه به مباحث آغازين اين يادداشت، تئوري انتظارات عقلايي بدين معنا است كه ارزش همه ابزار مالي منعكس‌كننده ارزش واقعي خود هستند و به نظر مي‌رسد كه تداوم فاصله گرفتن ارزش ابزار مالي از ارزش واقعي خود مدركي دال بر رد تئوري انتظارات عقلايي است. اگرچه چنين استنادي تا حد زيادي درست است، اما در دهه اخير مبحثي مطرح شده تحت عنوان «حباب‌هاي عقلايي»

(Rational Bubbles). براي درك بهتر اين مبحث بگذاريد سوال دوم را مطرح كنيم: اگر يك سرمايه‌گذار اعتقاد به وجود حباب دارد، آيا حتما بايد از آن بازار مربوطه خارج شود يا از ورود به آن بپرهيزد؟ اين سوال احتمالا در حال حاضر ذهن بسياري از سرمايه گذاران ايراني و بين‌المللي را به خود مشغول كرده است. در ايران زمزمه‌هاي حبابي شدن بازار بورس تهران كماكان فراگير مي‌شود و مدت‌ها است كه بسياري اعتقاد به وجود حباب در بازار طلا دارند. تئوري حباب‌هاي عقلايي بر اين باور است كه اگرچه نفس وجود حباب غيرمنطقي است، اما سرمايه‌گذاري كه خود را در فضاي حبابي يافت مي‌كند، مي‌تواند منطقا بر اين باور باشد كه اين حباب ادامه پيدا خواهد كرد و در نتيجه، منطقا در يك بازار حبابي سرمايه‌گذاري مي‌كند و به ادامه و بزرگ‌تر شدن حباب كمك مي‌كند. بالطبع سرمايه‌گذاري در بازار حبابي داراي ريسك بسيار است. سرمايه‌گذار بايد واقف به وجود حباب باشد و براي خود يك پيش‌بيني منطقي نسبت به زمان تركيدن حباب داشته باشد و براساس آن به موقع از بازار مربوطه خارج شود. بنابراين، صرف حبابي بودن يك بازار دليل بر وارد نشدن به آن نمي‌شود. مشاهدات دنياي واقعي نيز حاكي از اين است كه اعتقاد به وجود حباب لزوما باعث پرهيز سرمايه‌گذاران نمي‌شود. حبابي كه تقريبا تمام بازارهاي مالي و پولي كشورهاي توسعه‌يافته را در اوايل هزاره سوم فراگرفته بود، تداوم بسياري داشت. از سال 2004 اغلب اقتصاددانان معتقد به وجود حباب در بازار مسكن آمريكا بودند، با اين حال، رشد اين بازار با سرعت هرچه تمام‌تر تا سال 2007 ادامه پيدا كرد. طبيعتا حبابي كه بيشتر تداوم پيدا كند به هنگام تركيدن ضربه سنگين‌تري را بر سرمايه‌گذاران وارد مي‌كند. ورود به يك بازار حبابي اگرچه لزوما غيرمنطقي نيست، اما ريسك‌پذيري بسيار بالايي را مي‌طلبد.


تاریخ ارسال پست: 17 / 1 / 1399 ساعت: 6:28 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

5 اصل اساسی که "سرمایه گذاران هوشمند" از آنها پیروی می کنند

5 اصل اساسی که "سرمایه گذاران هوشمند" از آنها پیروی می کنند...

 

 

سلطان بازار سهام جهان؛ وارن بافت در حرفه و روش "سرمایه گذاری بر اساس ارزش ذاتی" از هیچکس به اندازه استاد و مربی، کارفرما، شریک و دوست سابق خود یعنی"بنجامین گراهام" که البته پایه گذار این روش می باشد، تاثیر نپذیرفته است.

 

او در جاهای مختلف و در پاسخ به این سوال که کدام کتاب را در زمینه سرمایه گذاری توصیه می کند؛ بلافاصله به "سرمایه گذار هوشمند" 

 

"The Intelligent Investor by Benjamin Graham"
اشاره کرده و گفته:"بهترین کتابی که در زمینه سرمایه گذاری تا بحال نوشته شده است"!

 

خواندن آن برای اولین بار در سال 1949 زندگی وارن را به کلی متحول کرد و تا امروز که با پیروی از اصول، قوانین و مفاهیم آن؛ امپراطوری461 میلیارد دلاری برکشایر هثوی را ساخته، به آن پایبند است!

 

او همچنین توصیه می کند: وقتی نوسانات بازار زیاد می شود و قیمت ها با سرعت تغییر می کنند و هیچ چیز قطعی و مشخص نیست و وسوسه می شوید بخرید یا بفروشید (چیزی شبیه اوضاع کنونی بازار ایران)، این کتاب را باز کنید و دوباره بخوانید!

 

به اعتقاد وارن و بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ، اصولی که بنجامین سرمایه گذاری های هوشمندانه خود را بر آنها بنا نهاده و در کتاب خود مفصل به آنها پرداخته؛ نه به یک قرن پیش و بازاری که در آن فعالیت داشته محدود می شود، بلکه هم اکنون و در همه بازارهای جهانی نیز کماکان بسیار کاربردی و گره گشاست!

 

 

1-  یک برگه سهام؛ فقط یک سمبل دستگاه نمایش بهای سهام و یا تصویری که در صفحه نمایشگر نشان داده می شود، نیست! بلکه مدرکی برای مالکیت یک کاروکسب واقعیِ دارای ارزش پایه ای است که (آن ارزش) بستگی به قیمت آن سهام ندارد!

 

2-  بازار یک پاندول است که برای همیشه بین خوشبینی ناپایدار (که قیمت سهام را خیلی گران می کند) و بدبینی بدون توجیه (که قیمت سهام را خیلی ارزان می کند) تاب می خورد! سرمایه گذار هوشمند یک واقعگرا است که سهام را به خوشبین می فروشد و از بدبین می خرد!

 

3-  ارزش آتی هر سرمایه گذاری؛ تابعی از ارزش کنونی آن است. هرچه قیمت بیشتری برای یک سهام بپردازید؛ بازده سرمایه گذاری شما در آینده کمتر می شود!

 

4-  مهم نیست که چقدر با ملاحظه و محتاط هستید. تنها ریسکی که هیچ فرد سرمایه گذاری نمی تواند آنرا حذف کند، ریسک اشتباه کردن است! با معیار قرار دادن و تاکید بر اصل ساده "حاشیه امنیت" و اینکه "هرگز گران نخرید، مهم نیست که یک سرمایه گذاری چقدر هیجان انگیز است"؛ شما می توانید از اشتباهات خود بکاهید!

 

 

وارن: بیزینسی که 83 میلیون دلار می ارزد را با 80 میلیون دلار نمی خرید چرا که باید حاشیه امنیت زیادی (برای پوشش ریسک) در نظر بگیرید. وقتی یک پل می سازید، شما تاکید می کنید که تحمل کامیون با وزن 13.5 تن را دارد، اما در عمل با کامیون 4.5 تنی از روی آن گذر می کنید!

 

5- راز موفقیت مالی شما در درون خودتان نهفته است. اگر تبدیل به یک متفکر انتقادی بشوید که هیچ واقعیتی در وال استریت (بازار) را بدون شواهد و دلایل کافی نمی پذیرد و باور نمی کند، و با اعتماد به نفس و صبورانه سرمایه گذاری کنید، خواهید توانست پیوسته حتی از بدترین بازارهای خرسی هم منتفع شوید. با بسط و توسعه انضباط و جسارت خود، خواهید توانست مانع تسلط "مود نوسانی" دیگران بر سرنوشت مالی خود شوید!

 

و در پایان؛
اینکه سرمایه گذاری شما چگونه رفتار می کند، بسیار کم اهمیت تر از آن است که خود شما چگونه رفتار می کنید!

 

 

و سخن آخر؛ یک توصیه دیگر از وارن!

 

او در بخشی از نامه سالیانه (2005) خود خطاب به سهامداران برکشایر هثوی نوشت:
در زمانهای خیلی قدیم، سِراسحاق نیوتون سه قانون حرکت را به ما معرفی کرد که حاصل نبوغ او بود. اما استعداد او به درد سرمایه گذاری نمی خورد: او پول خیلی زیادی در حباب قیمتی دریای جنوب (انگلستان-1711) از دست داد که در توضیح آن می گوید: "من می توانم حرکت ستاره ها را محاسبه کنم اما حماقت بشر را نه!" اگر او با این ضرر و زیان آسیب ندیده بود، قانون چهارم حرکت را کشف کرده بود:

 

 

"برای سرمایه گذاران به طور کلی، با افزایش حرکت، بازده کم می شود!"

 

 

در شرایط متلاطم بازار هر چه جو روانی موجب افزایش حرکت ها و انجام معاملات بیشتر می شود، کمیسیون و حق مشاوره به کارگزاران و مشاوران و...بیشتر می شود و از سود سهامداران و سرمایه گذاران کم می شود! علاوه بر آن؛ در چنین شرایطی قیمت ها واقعی نبوده و هر لحظه احتمال باخت کل سرمایه هم وجود دارد!

 

به همین دلیل؛ در نظر وارن، راهبرد انفعالی "بخر و نگه دار" یا همان روش سرمایه گذاری هوشمندانه مبتنی بر ارزش ذاتی و اصول 5 گانه فوق، در هر شرایطی بهتر از راهبرد فعال "خرید و فروش های فوری سفته جویانه" مبتنی بر هیجانات و احساسات زود گذر است!

 

امیرعباس زینت بخش

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 12 / 4 / 1397 ساعت: 11:3 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پیشتازان ورود سرمایه

پیشتازان ورود سرمایه

 

 

 پیشتازان ورود سرمایه به بخش صنعت، معدن و تجارت ایران معرفی شدند. آمار منتشرشده از روند جذب سرمایه خارجی در ۹ ماه منتهی به آذر سال جاری بیانگر آن است که کشورهای «افغانستان، ترکیه، چین، آلمان و فرانسه» رکورددار تزریق پول به بخش‌های صنعت، معدن و تجارت کشور بوده‌اند.

 

 آمارهای اعلام شده حاکی از آن است که در مدت زمان مورد بررسی «افغانستان» با اخذ مجوز برای سرمایه‌گذاری در ۱۶ طرح عنوان رکورددار تزریق سرمایه در طرح‌های صنعتی، معدنی و تجاری را به خود اختصاص دهد. ۱۶ طرح مصوب شده برای افغانستانبه «تولید انواع پین فلزی، گلنرده درب و مصنوعات غیرسازه‌ای و انواع حفاظ»، «تولید مشتقات و حلال‌های آلی نفتی،گریس پایه سدیم و انواع حلال ها» و «تولید فرش ماشینی» برای استان اصفهان، «احداث واحد انبار و بسته بندی مصالح ساختمانی» برایاستان خراسان جنوبی (منطقه ویژه اقتصادی بیرجند)،‌ «چاپ هلیو گراور برای بسته‌بندی»، «تولید فرش ماشینی، پادری، موکت نمدی و کبریتی»، «ساخت و عرضه زیورآلات طلا»، «تولید الک‌های آرد، پوست گیر غلات و آسیاب والسی (غلتکی)»، «تولید در و پنجره U.P.V.C» برای خراسان رضوی، «تولید و بسته‌بندی انواع روغن موتور و بلندینگ انواع هیدروکربن‌های سبک» برای استان سیستان و بلوچستان (منطقه آزاد چابهار)، «تولید کف پوش‌های لاستیکی و یکپارچه ورزشی و گرانول لاستیک از لاستیک مستعمل و تولید انواع گرانول بازیافتی»، «تولید رول نایلون و ظروف بادی»، «طرح بسته بندی انواع پودر ژله، آرد یا پودر سوخاری»، «طراحی،‌ ساخت و عرضه زیورآلات» و «تولید خمیر درزگیر پلی یورتان، ترمیم‌کننده‌های بتن و چسب سیلیکات» برای خراسان رضوی، «تهیه و تولید فرآوری سنگ‌های ساختمانی» برای استان تهران، اختصاص داشته است.



 اما درخصوص طرح‌های مصوب از سوی هیات سرمایه‌گذاری برای ترکیه نیز می‌توان به «تولید قالب اکسترود فلزات» برای استان مرکزی، «تولید اوراق فشرده چوبی با روکش ملامینه و هایگلاس» که به‌صورت مشترک با جمهوری آذربایجان صورت گرفته برای استان آذربایجان شرقی (منطقه آزاد ارس)، «تولید انواع درپوش و سرپوش پلاستیکی» برای استان البرز، «تولید انواع شمش فولادساده کربنی و کم آلیاژی» و «تولید صفحه و ورق فوم نرم از پلی اورتان» برای استان زنجان که در راستای افزایش سرمایه‌گذاری صورت گرفته و «تولید نخ کاملا آرایش یافته، نخ پلی استرو رنگرزی پلی‌استر» برای استان آذربایجان شرقی اشاره کرد. طرح‌های مصوب برای چین نیز به «تولید کنسانتره کرومیت» برای استان فارس، «تولید و مونتاژ انواع بردهای الکترونیکی» برای خراسان رضوی، «تولید خودرو سواری» برای استان کرمان در راستای افزایش سرمایه‌گذاری و «تولید انواع شمش فولاد ساده کربنی و کم آلیاژی» برای خراسان جنوبی و «تولید کیف و کفش» برای استان اردبیل اختصاص داشته است.



 آمار اعلام شده همچنین بیانگر آن است که آلمان نیز با پنج طرح مصوب توانسته در همتراز با چین در جایگاه کشورهای پیشتاز در سرمایه‌گذاری قرار گیرد. در این خصوص می‌توان به «ساخت کالاهای بتنی،‌ سیمانی و گچ» برای استان تهران، «احداث چرخه کامل پنل فتوولتائیک» برای استان فارس، «احداث دو واحد جداساز هوا» برای سیستان و بلوچستان (منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار»، «طراحی و تولید سیلندرهای هیدرولیک» برای استان مرکزی و «تولید متانول» برای استان بوشهر (منظقه ویژه اقتصادی انرژیپارس) اشاره کرد. اما فرانسه نیز در مدت زمان مورد بررسی با اخذ مجور برای چهار طرح در جایگاه بعدی پیشتازان تزریق سرمایه به بخش‌های صنعت، معدن و تجارت قرار دارد. آمارهای اعلام شده بیانگر آن است که در مدت زمان مورد بررسی این کشور موفق به اخذ مجوز سرمایه‌گذاری در طرح‌های «تولید بسته‌بندی آب معدنی» برای استان تهران،‌ «تولید کیسه خون» برای استان البرز در راستای افزایش سرمایه‌گذاری، «تولید سوزن (دوراهه) راه آهن و مترو» برای آذربایجان شرقی و «احداث مجموعه ذخیره‌سازی و نگهداری مواد شیمیایی» برای استان هرمزگان شده است.


منبع:اقتصاد بازار

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 6 / 12 / 1396 ساعت: 6:20 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سرمایه گذاران دودسته هستند

سرمایه گذاران دودسته هستند


دسته اول که بیشتر افرادراشامل میشود افراد پرمشغله هستند.آنها سراغ سرمایه گذاری های بی خطر وآماده می روند .آنها کسانی هستند که مسئولیت خریدشان را به خرده فروشی هایی مانندبنگاه معاملات املاک یا دلال سهام یا برنامه ریزی مالی میدهند

 

دسته دوم
نوع دوم سرمایه گذارانی هستند که سرمایه گذاری می سازند .این افراد معمولا اجزای یک معامله راکنارهم میچینند وکارشان بیشتر شبیه انهایی است که قطعات کامپیوتر رامی خرند و کامپیوتر میسازند

 

نوع دوم سرمایه گذارها خبره تر هستند.اگر میخواهید جزو دسته دوم سرمایه گذارهاباشید باید به تقویت سه مهارت در خودتان بپردازید این مهارتها علاوه برمهارتهای کسب هوش مالی باید داشته باشید
1.مهارت یافتن فرصتهایی که دیگران ازدستش میدهند
2.مهارت افزایش پول
3.مهارت سازماندهی افراد باهوش

 

1.مهارت یافتن فرصتهایی که دیگران ازدستش میدهند :
آنچه راکه دیگران باچشمشان نمیبینند بافکرتان ببینید .مثلا یکی ازدوستانم خانه ی قدیمی و دربو داغانی راخریده بود که حال آدم بدمیشد همه ما ازخرید اوتعجب کرده بودیم.امانکته ای که اودرمورد این خانه میدانست ومانمیدانستیم این بود که خانه همراه چهار قطعه زمین دیگر فروخته میشد و اوبامراجعه به شرکت صاحب خانه این موضوع را فهمیده بود.اوآن راکوبید وپنج قطعه زمین رابه قیمت سه برابر کل قیمتی که برای خرید خانه پرداخته بود فروخت یعنی درمقابل دوماه کار3000000گیرش امد.اگرچه این مقدار مبلغ زیادی نیست اما مطمئنا ازمتوسط حقوق ماهانه بیشتر است وبه دست آوردنش هم از نظر فنی کارمشکلی نیست

 

2.مهارت افزایش پول:
یک فرداز طبقه متوسط برای فراهم کردن مبلغی پول تنهابه بانک مراجعه می کند.یک فرد سرمایه گذار ازنوع دوم باید بداند که چطور پول جمع کند .برای این کار راه های بسیاری وجود دارد ونیازی به بانک نیست .گاهی اتفاق می افتد که از بعضی هامی شنوم که بانک به من وام نمیدهدیابرای خرید فلان کالا پول ندارم.اگرمیخواهید یک سرمایه گذار ازنوع دوم باشید باید بیاموزید که همان کاری راانجام دهید که دیگران از انجام ان خودداری میکنند.بسیاری ازمردم به بهانه کمبود پول از خیر یک معامله میگذرند اگربتوانید با این مشکل کناربیاید نسبت به میلیونها نفردیگر که دراین کارمهارت ندارند جلوترهستید

 

3 .مهارت سازماندهی افرادباهوش:
آدم باهوش کسی است که ازخودش باهوش تررااستخدام میکندویاباآنهاکارمیکند.اگربه مشورت باکسی نیازداشتید ازمشاورتان مطمئن شوید.چیزهایی که لازم است یادبگیریدزیاد هستند.اماپاداشی که درمقابل دریافت میکنید سربه فلک است.اگرحوصله یادگرفتن این مهارتها راندارید ان وقت توصیه میکنم جزو سرمایه گذاران نوع اول شوید.نداشتن اگاهی ودانش کافی بزرگترین خطری است که شماراتهدیدمیکندهمیشه خطروجود دارد پس بیاموزید بجای دور شدن از آن چگونه مدیریتش کنید

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 30 / 9 / 1396 ساعت: 1:57 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

عوامل توليد چه هستند؟

عوامل توليد چه هستند؟

 

عوامل تولید منابعي هستند که بلوک های ساختماني اقتصاد به شمار می آیند. مردم از عوامل تولید استفاده می کنند تا کالاها و خدمات توليد كنند. اقتصاددانان عوامل توليد را به چهار دسته تقسيم مي كنند: زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرینی. .

 

اولین عامل تولید زمین است. زمین شامل هر گونه منابع طبیعی است که برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گيرد.برخي از زمين ها یا منابع طبیعی شامل آب، نفت، مس، گاز طبیعی، زغال سنگ و جنگل ها هستند.

 

عامل تولید دوم کار است.کار تلاشي است که مردم براي توليد كالاها و خدمات انجام مي دهند .این عامل تولید از کار انجام شده به وسيله گارسونی که در یک رستوران محلی كار مي كند و غذايتان را مي آورد تا مهندسي كه اتوبوس طراحی مي كند و آفرينندگي يك هنرمند در يك تابلوی نقاشي و همچنين كار خلبان در به پرواز درآوردن يك هواپيما را دربر می گیرد.

 

سومین عامل تولید سرمایه است.سرمايه به صورت ماشین آلات، ابزار و ساختمان ها برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گیرد. چکش، لیفتراک، تسمه نقاله، رایانه و کامیون های حمل بار برخی از نمونه های سرمایه محسوب می شوند. سرمایه براساس کارگری که آن را به کار می گیرد و نوع کاری که با آن انجام می دهد تقسيم بندي مي شود. به عنوان مثال، یک پزشک ممکن است از یک گوشی طبی و اتاق معاینه استفاده کند تا خدمات پزشکی ارايه دهد. یک معلم ممکن است از کتاب های درسی، میز و تخته وايت بورد برای تولید خدمات آموزشی استفاده كند. درآمد به دست آمده به وسيله صاحبان سرمایه سود نامیده می شود.

 

عامل چهارم تولید کارآفرینی است. كارآفرين كسي است كه از ترکیب عوامل ديگر توليد يعني زمین، نیروی کار و سرمایه برای دستیابی به سود بهره می برد. موفق ترين کارآفرین ها نوآوراني هستند که راه هاي جديدي را براي توليد کالاها و خدمات پيدا مي كنند و یا کساني هستند كه محصولات و خدمات جدیدی را براي ارایه به بازار تولید کرده اند. اگر کارآفرینان زمین، نیروی کار و سرمایه را با روش های جدید به هم نیامیزند بسیاری از نوآوری هایي كه در اطرافمان مي بينيم وجود نخواهند داشت. نازنین دانشور(سایت تخفیفان) کارآفرین محسوب می شود.

 

کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید

 

 

 


تاریخ ارسال پست: 8 / 5 / 1396 ساعت: 9:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راه اندازی ساندویچی و فست فود کوچک

راه اندازی ساندویچی و فست فود کوچک


بسیاری از مردم اعتقاد دارند که کسب و کارهای شکمی همیشه جواب می دهد. احتمالا فست فودها و ساندویچی ها یکی از همین مصادیق هستند. فرقی نمی کند یک فست فود مدرن و زنجیره ای داشته باشید یا یک ساندویچی کوچک در یک کوچه خلوت...
شغل ساندویچی و فست فود از معدود شغل‌هایی می‌باشد که نسبت سرمایه‌گذاری اولیه به درآمدهای خالص ماهانه فاصله بسیار زیادی ندارد و در صورتی که شروع و ادامه فعالیت اصولی انجام گیرد و موارد مدیریتی به نحو صحیح و کامل رعایت شود، درآمد مکفی و برگشت سرمایه زود هنگامی را در پی خواهد داشت. از دیگر نکات بارز شغل ساندویچی و فست فود کار آفرینی برای اشخاص غیر متخصص و بیکار است که می‌توانند خیلی زود و در کوتاه‌ترین زمان آموزش‌های مربوطه را دیده و پس از گذراندن دوره‌های بهداشت و گرفتن جواز کسب اقدام به گشودن مغازه خود کنند.

برای راه اندازی یک ساندویچی موفق ابتدا باید به دنبال یک ایده خلاق برای شیوه ارائه ساندویچ به مردم باشید زیرا این روزها تعداد مغازه‌های ساندویچی بسیاد زیاد شده است و اگر می‌خواهید موفق شوید باید خاص باشید. اما اشتباه نکنید خاص بودن لزوما به معنی صرف هزینه زیاد نیست، سعی کنید ابتدا به مطالعه و بررسی ساندویچی‌ها و نمونه‌های موفق در سطح شهر بپردازید و دلایل موفقیت آنها را برای خود تحلیل کنید و پس از رسیدن به جمع‌بندی وارد مراحل بعدی شوید.

بر اساس بررسی میدانی برای راه‌اندازی یک ساندویچی بین شصت تا هفتاد میلیون تومان سرمایه اولیه نیاز دارید؛ البته اجاره مغازه بستگی به متراژ و محل آن دارد ولی به طور متوسط بین سی تا چهل میلیون تومان رهن و یک و نیم تا سه میلیون تومان اجاره نیاز است. برای تهیه یخچال، فر و سایر وسایل و همچنین تزئینات داخل مغازه نیز بین پانزده تا بیست میلیون تومان نیاز است. تهیه مواد اولیه نیز که معمولا به صورت هفتگی خرید می‌شود نیز هفته‌ای یک تا دو میلیون خرج بر می‌دارد. هزینه انرژی هم حداقل ماهی یک میلیون تومان می‌شود که به آن حقوق حداقل یک کارگر با حقوق حداقل هشصد هزار تومان در ماه را باید اضافه کرد. فرض کنید یک مغازه ساندویچی ۱۰۰ ساندویچ در روز بفروش برساند و قیمت میانگین ساندویچ‌ها ۶۰۰۰ تومان باشد.

بنابراین درآمد روزانه آن ششصد هزار تومان می‌شود و اگر ۳۶۵ روز سال را کار کند درآمد سالیانه این واحد می‌شود ۲۱۹ میلیون تومان، حال باید هزینه‌ها را از این مبلغ کم کنیم. هزینه مواد اولیه در ماه ۸ میلیون تومان و در سال ۹۶ میلیون تومان، هزینه نیروی انسانی (۲ نفر) هر یک در ماه حداقل ۸۰۰ هزار تومان و در سال ۱۹٫۲ میلیون تومان، هزینه انرژی در ماه یک میلیون تومان و در سال ۱۲ میلیون تومان، اجاره بها مغازه به طور میانگین ۲ میلیون تومان در ماه و در سال ۲۴ میلیون تومان، حقوق مدیریت ۲ میلیون تومان در ماه و ۲۴ میلیون تومان در سال در نظر گرفته شده است. بنابراین کل هزینه سالانه برابر ۱۷۵٫۲ میلیون تومان می‌باشد. پس سود خالص این ساندویچی ۴۳٫۸ میلیون تومان در سال خواهد بود و با توجه به سرمایه‌گذاری اولیه به مبلغ ۷۰ میلیون تومان در مدت قریب به ۱٫۶ سال این میزان باز خواهد گشت.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 1:19 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

واردات محصولات کم‌ارزش٬ خوب یا بد؟

واردات محصولات کم‌ارزش٬ خوب یا بد؟

دکتر حامد قدوسی/اقتصاددان ایرانی ساکن آمریکا

هر از چندی خبر و تحلیلی در گوشه سایت‌‌ها و خبرگزاری‌ها پیدا می‌شود که حکایت از «قصه تلخ واردات بی‌رویه» کالاهای کم‌ارزش مثل سیم ظرفشویی و آفتابه و دفتر مشق از چین و عراق و الخ دارد و آن را نشانه زوال اقتصاد کشور می‌داند. در مواجه با چنین خبری ابتدا باید سراغ ارقام رفت. در واقعیت زمانی که آمار واردات را چک می‌کنید٬ گاه می‌بینید که سهم آن کالای ارزان از کل واردات کشور ما یا از سهم واردات از یک کشور خاص تقریبا صفر است. این که مثلا در کل یک سال ۲۰۰ هزار دلار سنجاق قفلی وارد کشور شده باشد موضوع خاصی نیست که ارزش توجه داشته باشد.

از آن مهم‌تر٬ این‌که ایران واردکننده کالاهای کم‌ارزشی مثل دفتر مشق یا سنجاق باشد لزوما علامت بدی نیست. هیچ کشوری در دنیا همه محصولاتش را خودش تولید نمی‌کند٬ تجارت بین‌الملل برای همین است که کشورهابتوانند از مزیت‌های تولید در نقاط دیگر دنیا بهره ببرند. کشورهای توسعه‌یافته هم اکثر کالاهای این دست را از کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته وارد می‌کنند و منابع خود را صرف تولید آن نمی‌کنند. واردات کالاهایی با ارزش افزوده و فناوری پایین (مثل دفتر مشق و سنجاق و آفتابه) اتفاقا نشان‌دهنده این است که منابع تولید در کشور مقصد برای تولید محصولات و خدماتی با ارزش و فناوری بالاتر تخصیص پیدا کرده‌اند و تولید محصولات با ارزش پایین‌تر را به بقیه برون‌سپاری کرده‌اند.

نظریه‌های تجارت بین‌الملل دو توضیح مهم برای چنین الگویی دارند. الگوی اول (هکشر اولین) می‌گوید که کشورها صادرکننده خالص محصولاتی می‌شوند که بیش‌تر نیازمند عامل تولیدی هستند که در آن کشور فراوان است و محصولاتی که نیازمند عوامل تولید با کم‌یابی نسبی در آن کشور هستند را وارد می‌کنند. اگر کشوری صاحب فناوری و سرمایه بالا باشد و نیروی کار در آن‌جا به نسبت کم‌یاب‌تر باشد طبعا تولید آفتابه و سنجاق و لباس زیر را به کشور دیگری که سرمایه ندارد ولی نیروی کار فراوان دارد (مثلا بنگلادش) برون‌سپاری می‌کند. علاوه بر آن نظریه‌های متاخر روی «تنوع گونه‌های محصول و تخصصی شدن هر کشوری برای یک گونه» هم تاکید دارند. حتی اگر ایران خود تولیدکننده برتر آفتابه و دفتر مشق هم باشد باز هم صادرات و واردات همزمان مقداری از انواع دیگر این محصولات توجیه دارد چون باعث افزایش تنوع گونه‌های مختلف محصول در بازار داخلی شده و رفاه مصرف‌کننده را بیش‌تر می‌کند. برترین کشورهای تولیدکننده خودرو و رایانه و الخ هم مقدار بزرگی از این نوع کالاها را از کشورهای دیگر وارد می‌کنند چون خود در تولید همه گونه‌های آن مزیت ندارند.

خلاصه این‌‌که هر وقت چنین خبری دیدید٬ اول به یاد بیاورید که واردات لزوما نشانه ضعف داخلی نیست و امری رایج در دنیا است. ثانیا٬ اتفاقا خوشحال شوید که وقتی سرمایه در کشوری مثل ایران - که نیروی کار تحصیل‌کرده دارد - کم‌یاب است، چه به‌تر که صرف صنایعی مهم‌تر از تولید آفتابه و سنجاق و دفتر مشق شود.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 27 / 12 / 1395 ساعت: 10:51 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ضبط اموال دو تابعیتی ها؛ مانع جذب سرمایه گذاران ایرانی خارج از کشور

ضبط اموال دو تابعیتی ها؛ مانع جذب سرمایه گذاران ایرانی خارج از کشور


سیده فاطمه مقیمی عضو هیئت رئیسه اتاق بارگانی تهران، گفت: اولویت سرمایه گذاری با غیر ایرانی ها در ایران نیست بلکه اولویت با ایرانیان خارج از ایران است که بازگردند و در کشور سرمایه گذاری کنند.

مقیمی با تاکید براینکه برای سرمایه گذاری قطعا نیازمند بستر سازی و آماده سازی هستیم تا بتوانیم این اطمینان را برای سرمایه گذار ایجاد کنیم خاطرنشان ساخت :بنابراین اگر بتوانیم سرمایه های خارج شده را بازگردانیم و سپس جلوی خروج سرمایه از کشور را بگیریم در گام بعد قادرخواهیم بود سرمایه های ایرانیان خارج از کشور را به کشوربرمی گردانیم وازاین رهگذر قطعا خواهیم توانست فرصتی برای اقتصاد کشور ایجاد کنیم.

وی با تاکید براینکه دراین راستا اتاق بازرگانی تهران با سازمان سرمایه گذاری و کمکهای اقتصادی و فنی سه شنبه گذشته در محل اتاق جلساتی برگزار واقدام به انعقاد قرارداد همکاری در زمینه جذب سرمایه گذاری کرده است خاطرنشان ساخت:برای ارائه فرصتهای سرمایه گذاری به علاقمندان سرمایه گذاری در ایران سال 93 همایش ملی فرصت‌های سرمایه گذاری برگزار کردیم که بنده به عنوان دبیر همایش پروپوزالهای قابل اجرا را انتخاب و به عنوان فرصتهای اقتصادی مطلوب در ایران معرفی کردیم وسپس فایل پروپوزالها توسط اقای نهاوندیان در نشست داووس برای معرفی فرصتهای سرمایه گذاری ایران ارائه شد.

عضو هیئت رئیسه اتاق بارگانی تهران همچنین با یادآوری این مهم که کمیته خارجی در اتاق تشکیل شده که مسئولیت آن با دکتر جهانگیری به عنوان نائب رئیس اتاق است اذعان داشت: درکشورهای مختلف برای جلوگیری از خروج سرمایه ها درزمان بحران های اقتصادی بنیاد های بوجود می آید که این بنیاد ها را قوانین و مقررات کشور و تسهیلات سرمایه گذاری در داخل آن کشور تشکیل می دهد.

مقیمی افزود: امنیت خاطری که تاکنون از طرف دولت در بخش سرمایه گذاری بوده است انتظار می رود ادامه داشته باشد تا امنیت، اعتماد و دلبستگی برای سرمایه گذاری در کشور ایجاد شود. بسیاری کسب و کارهای سنتی، نوآورانه و فن آورانه در کشور وجود دارد که می شود با معرفی، سرمایه گذاری در آنها انجام شود. فرصتهای جدید بر منبای نیروی انسانی و سرمایه انسانی با تبحر و دانش آموخته دانشگاهی که الان ما بسیار داریم برای سرمایه گذاری ایجاد می گردد.

عضو هیئت رئیسه اتاق بارگانی تهران ادامه داد: در جریان دیدار با علی اصغر محمدی مدیرکل امور ایرانیان قرار شد یک مجموعه سرمایه گذاری در اتاق تهران و سازمان سرمایه گذاری برای ایرانیان خارج از کشور ایجاد کنیم. در هفته بعد از تعطیلات عید یک نشستی رو برگزار می کنیم و چهارچوبی را مشخص می کنیم، در سایت اتاق تهران فضایی رو اختصاص خواهیم داد تا راه ارتباط دوسویه بین سرمایه گذاران با مسئولین مربوطه داشته باشیم تا جوابگوی سوالات آنها باشیم.

مقیمی همچنین تاکید کرد: یکسری قوانین مربوط به ایجاد کسب و کار جدید و توسعه کسب و کار وجود دارد، البته متاسفانه در شاخصه های بین المللی افت داشتیم و جایگاه کنونی مورد قبول نیست. این قوانین شروع کسب و کار موجود در کشور باید بطور مناسب اجرا شود و آیین نامه های مناسب هم وضع گردد، قابلیت تحول را ایجاد خواهد کرد.

عضو هیئت رئیسه اتاق بارگانی تهران درپایان افزود: امنیت سرمایه گذاری یعنی اگر کسی در کشور سرمایه گذاری کرد بتواند سود حاصل را به راحتی خارج کند و یا در جای دیگر سرمایه گذاری کند وازاین رود باید این امنیت وجود داشته باشد. وقتی این روزها صحبت از قانون ضبط اموال دو تابعیتی ها مطرح می شود و همه ایرانیان خارج از کشور هم دو تابعیتی هستند چه امنیتی برای ایرانی سرمایه گذار مقیم خارج از کشور بوجود خواهد آمد اینها باید واضح شود و امنیت ایجاد گردد تا سرمایه گذار وارد کشور شود.

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 24 / 12 / 1395 ساعت: 1:16 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

دومینوی سقوط بانک‌ها

دومینوی سقوط بانک‌ها

سقوط 45 درصدی سهام بانک ملت و احتمال ورشکستگی بانک سرمایه

در پایان معاملات 8 مارس 2017 بورس تهران، ارزش بانک ملت ایران، 45 درصد سقوط کرد و احتمال ورشکستگی بانک سرمایه تقویت شد. ارزش سایر بانک‌های ایران نیز با شیب فراوان در حال کاهش است.

به گزارش سایت انتخاب، در پایان معاملات چهارشنبه مارس 2017، شاخص کل بورس 514 واحد کاهش یافت و به رقم 76285 واحد رسید. نمادهای فملی (صنایع مس ایران) با 73 واحد ،شبریز (پالایشگاه نفت تبریز) با 69 واحد ، وبملت (بانک ملت) با 60 واحد بیشترین تاثیر منفی را در سقوط شاخص کل بورس داشته‌اند.

در پایان معاملات امروز بورس، در گروه بانک و بیمه، سریال تلخ کاهش قیمت در اکثر نمادهای معاملاتی بانک‌ها ادامه‌دار بود. در این راستا، در ادامه‌ی روند کاهش ارزش وبملت (بانک ملت)، سهامداران این بانک 61 میلیون سهم از سهام خود را فروختند. نکته قابل توجه، سقوط قیمتی بیش از 45 درصدی نماد این بانک از تیر ماه سال جاری است.

سهامداران نماد معاملاتی وپست (پست بانک) نیز اقدام به فروش سهام خود کردند. مقدار فروش سهم این بانک به نحوی بوود که حجم معاملات در این سهم حتی به اندازه ی حجم مبنا نیز نبود. در مقابل نماد معاملاتی وخاور (بانک خاورمیانه) با افزایش قیمت مواجه شد به طوری که در قیمت 2488 ریال، خریداران برای خرید سهام این بانک به صف شدند. حمایت کدهای حقوقی نماد معاملاتی وتجارت (بانک تجارت) از سوی بورس، موثر واقع شد و با حجم معاملات بیش از 50 میلیون سهمی، روند فروش سهام این بانک متوقف شد.

در بازار سهام، هنگامی که ارزش یک شرکت سقوط می‌کند، سهامداران اقدام به فروش سهام خود کرده و اصطلاحا برای آن "صف فروش" تشکیل می‌دهند. در نقطه مقابل هنگامی که ارزش سهام یک شرکت افزایش پیدا کند، سهامداران برای خرید آن ترغیب شده و برای آن «صف خرید» تشکیل می‌دهند.

به گزارش انتخاب، اگرچه بانک سرمایه اخبار منتشره درباره ورشکستگی این بانک را تکذیب کرد، لیکن بانک سرمایه در پایان عملکرد واقعی منتهی به 23 سپتامبر 2015 (حسابرسی شده) ، مبلغی در حدود 196 میلیارد و 800 میلیون تومان زیان انباشته در صورت‌های مالی خود منتشر کرده است که با توجه به سرمایه ثبت شده‌ی 400 میلیارد تومانی این بانک، این مقدار زیان انباشته در حدود نیمی از سرمایه ثبت شده‌ی بانک را تشکیل می‌دهد. باتوجه به موارد مطرح شده و عدم انتشار صورت‌های مالی جدید بانک سرمایه خصوصا ترازنامه این بانک و درخواست هیئت مدیره بانک به منظور افزایش سرمایه از مبلغ 4,000,000,000,000 ریال به مبلغ 28,000,000,000,000 ریال از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی به منظور اصلاح نسبت کفايت سرمايه در تاریخ 11 فوریه سال جاری، این احتمال وجود دارد که بانک سرمایه ورشکسته شده است

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 20 / 12 / 1395 ساعت: 11:56 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

استراتژی سود مرکب بازار بورس

استراتژی سود مرکب

زیاد شنیده ایم که افراد ثروتمند برای 3 نسل آینده شان هم برنامه دارند.بازار بورس هم طوری است که شما باید برنامه ریزی مناسب و بلندمدت داشته باشید.

ثروتمندان در چنین بازاری یک استراتژی دیگر هم دارند و آن استراتژی سود مرکب است.

فرض کنید که در حال حاضر یک میلیون تومان سرمایه دارید،هر ماه اگر 10 درصد به سرمایه قبلی تان اضافه کنید و به سود سرمایه تان هم دست نزنید سرمایه تان به طرز عجیبی افزایش پیدا خواهد کرد.

درماه اول،سرمایه شما با احتساب سود 10 درصد برابر یک میلیون و 100 هزار تومان می شود.حالا ماه دوم میزان سود شما با سرمایه جدیدتان یعنی یک میلیون و 100هزار تومان محاسبه می شود.

افراد خیلی محدودی هستند که می توانند جلوی وسوسه خود را بگیرند وبه سود ماهانه سرمایه خود دست نزنند.اما اگر موفق شوید برخود غلبه کنید مطمئنا راه مناسبی برای سود کردن را در پیش گرفته اید.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 28 / 10 / 1395 ساعت: 11:45 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راز ثروت بیل گیتس

راز ثروت بیل گیتس

بیل گیتس راز ثروتش را در چه می‌داند؟

او در این مورد می‌گوید: راز اصلی میلیاردر شدن من این است که طرحم را به 1200 نفر نشان دادم.

900 نفرشان قاطعانه گفتند: نه!

300 نفر به آن توجه کردند.

80 نفرشان نظر مثبتی داشتند‌.
ولی بیشترشان در عمل هیچ‌کاری نکردند.

30 نفر از آنان طرح را جدی گرفتند.

11 نفرشان با سرمایه‌گذاری در طرحم من را مولتی‌میلیاردر کردند!

@eghtesadjahani


تاریخ ارسال پست: 5 / 10 / 1395 ساعت: 11:29 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رالف وانگر-موفقیت در سهام کوچک وانگی

رالف وانگر-موفقیت در سهام کوچک وانگی

رالف وانگر،مدیر بازنشسته صندوق کلمبیا آکورئف،بدنبال سهام کوچکی است که معتقد است هنوز توسط وال استریت کشف نشده اند.وانگر برای سرمایه گذاری بدنبال شرکت هایی است که از نظر مالی قوی هستند و فرصت های رشد مهمی در پیش روی آنها قراردارد.اینها معیارهای آشکاری است که اغلب سرمایه گذاران بدنبال آن هستند.
باوجود این،در حالیکه سرمایه گذاران بدنبال آن هستند وتمایل دارند تا از ارزشگذاری سهام چشم پوشی کنند،وانگر معتقد است که شرکت های رشدی تنها باید بایک قیمت منطقی خریداری شوند.بازارها در اغلب موارد سهام رشدی را بیش از حد ارزشگذاری می کنند.در نتیجه باید به این نکته ی مهم،توجه داشت.با وجود این،ازجنبه مثبت،شرکتهای کوچکی که وانگر بدنبال آنها است اغلب توسط تحلیل گران وال استریت مورد غفلت قرار می گیرند.
بنابراین،بسیاری از سرمایه گذاران از فرصت های رشد بالقوه آگاه نیستند.چون سر مایه گذاران کمی به شرکت های کوچک تر توجه دارند،شانس یافتن سهامی که پایین قیمت گذاری شده اند احتمالا بیشتر است.بجای استفاده از روش بالا به پایین برای سرمایه گذاری که در آن،سرمایه گذاران ابتدا روندهای شاخص های اقتصاد کلان مثل رشد تولید ناخالص داخلی در یک کشور خاص را تجزیه و تحلیل می کنند.وانگر از ایده های سرمایه گذاری مبتنی بر طرح ها استفاده می کند.برای مثال،اگر وانگر معتقد باشد که ثروت مردم چین افزایش می یابد،او ممکن است تولید کنندگان کالاهای مصرفی را که اقلام مصرفی در کشور می فروشند،انتخاب کند.
وانگر از حرکت در خلاف جهت روند نیز هراسی ندارد.دراوخر سالهای 1990،بسیاری از همتایان او که به دنبال شرکت های کوچک رشدی بودند با شرط بندی برروی سهامی که قبلا قیمت بالایی داشتند به دلیل اشتیاق سرمایه گذاران برای سهام فن آوری،بازده های بالایی کسب کردند.(این استراتژی اصطلاحا((حماقت بزرگتر))نامیده می شود)
البته آن تاکتیک با ریسک همراه بود،و بسیاری از صندوق ها قیمت بالایی برای خرید پرداخت کرده اند.
با وجود همه این موارد،وانگر مثل همیشه عمل کرد:او بدنبال کسب و کارهای درستی که سودآوری قوی داشتندو جریان نقدی آنها به نظر می رسید ناچیز است،بود.این تاکتیک در سال 1999باعث شد تا صندوق وانگر عقب بماند،اما او سرانجام ثابت کرد که کار او درست است.از مارس 2000تا 30 آوریل 2001 صندوق او در کل 16/8درصد بازده بدست آورد،درحالیکه شرکت های مشابه او در کل31%زیان دیدند.به همین دلیل وانگر از نظر عملکرد سالهای مدیدی در لیست افراد برتر مورنینگ استار قرار داشته است.
اگر شما 10000دلار در سال 1970 در این صندوق سرمایه گذاری کرده بودید در ژوئن 2003 سرمایه شما به حدود 1/3 میلیون دلار رسیده بود.برعکس،همین میزان پول اگر در شاخص s&p500سرمایه گذاری می شد بیشتر از 400000 دلار،رشد نمی کرده است.


تاریخ ارسال پست: 2 / 10 / 1395 ساعت: 8:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

بیل روان-بهترین سرمایه گذار ارزشی

بیل روان-بهترین سرمایه گذار ارزشی

بیل راون برعکس بسیاری،دقت بالایی دارد.روان از سال 1970 مدیر صندوق اسکویا بود و موفقیت های زیادی نیز کسب نمود.
10000دلار سرمایه گذاری دراین صندوق قبل از 1970 در سال 2004 به بیش از 1/7میلیون دلار رسیده است.
در بیشتر زمان ها،استراتژی سرمایه گذاری روان نه دقیقا اما خیلی مشابه استراتژی بافت است.
هردوسرمایه گذار بزرگ ازشاگردان بن گراهام در دانشگاه کلمبیا بودند،وحتی در دوره ای برای او کار می کردند.
به همین دلیل است که واژه هایی مثل(ارزش ذاتی)و(حاشیه ایمنی)اغلب در گفتار روان دیده می شود.
به همین دلیل است که در هنگام نوشتن این کتاب،برکشایی بزرگترین سرمایه گذار صندوق اسکویا می باشد.
روان بدنبال شرکت هایی است که وضعیت مالی سالم و شعبه های قوی دارند و تنها سهامی را که پائین تر از ارزش ذاتی معامله می شوند،خریداری می کند.
روان در صورت لزوم از ابزار مخالفت با روندهای مدیریت سنتی سرمایه ابائی ندارد.برای مثال،بسیاری از مدیران تلاش می کنند تا سهام های داغ را خریداری نمایند تااز کاهش عملکرد خود جلوگیری کنند.
صندوق روان هرگاه به این نتیجه می رسید که قیمت ها خیلی بالاست پول نقد نگه می داشت و اقدام به خرید نمی کرد.این استراتژی مطمئنا در طی زمان کاملا به نفع سهامداران بوده است.
وقتی سهام خیلی داغ شده اند روان کنار می نشیند،اما وقتی شدیدا به یک سهم اعتقاد داشته باشد،تمایل دارد تابرروی آن شرط بندی نماید.برای مثال،برکشایی گاهی اوقات تا 30درصد از دارایی های صندوق اسکویا را تشکیل می دهد.
سایر شرکت ها نیز اغلب بخش زیادی از صندوق اسکویا را تشکیل می دادند.روان معمولا با این وضعیت ها راضی است زیرا او آنها را با حاشیه ایمنی زیادی خریداری می کند،حتی اگر سهامی بطور موقت عملکرد بدی داشته باشد،حاشیه ایمنی معمولا بعنوان ضربه گیر عمل کرده و از زبان های شدید جلوگیری می کند.این،بهترین روش برای سرمایه گذاری ارزشی است.

 


تاریخ ارسال پست: 2 / 10 / 1395 ساعت: 7:55 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

استیو جابز در دهه 1980 میلادی ایده ای از تصویر سه بعدی در سر داشت

استیو جابز در دهه 1980 میلادی ایده ای از تصویر سه بعدی در سر داشت

استیو جابز در دهه 1980 میلادی ایده ای از تصویر سه بعدی در سر داشت که همه صنایع دفاع، نفت و پزشکی را دگرگون کند. اما او در ایده پردازی خود اشتباه کرد و برای این اشتباه میلیون ها دلار از سرمایه شخصی خود را از دست داد و در سال 1991 میلادی، کمپانی 125 هزار دلاری پیکسار را تعطیل کرد.

در آن زمان، تنها سود حاصل از پیکسار، تیم کوچکی از انیماتورهایی بود که از نرم افزار پیکسار برای برای ساخت تبلیغات کامپیوتری تلویزیون بهره می گرفتند. همین گروه بعدها کارتون داستان اسباب بازی ها را تولید کردند. هنگامی که جابز در سال 2011 میلادی درگذشت، بیش از 70 درصد از سرمایه 8.3 میلیارد دلاری او حاصل از سهام او در استودیو پیکسار بود، صنعتی که هرگز قصد ورود به آن را نداشت.


تاریخ ارسال پست: 30 / 9 / 1395 ساعت: 7:15 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

قانون سرمایه

اول بررسی بعد سرمایه گذاری
ارزشمندترین سرمایه تان برای کسب پول عبارت است از سرمایه ذهنی و جسمی تان یا توان کسب درآمدتان
ممکن است اصلا ندانید که ارزشمندترین دارایی که دارید، مگر در حالتی که همین حالا ثروتمند باشید، توانایی تان برای کارکردن است. با حداکثر استفاده از توان کسب درآمدتان میتوانید سالی چندین میلیون تومان وارد زندگی تان کنید. با بکارگیری توان کسب درآمدتان درتولید کالا ها و خدمات ارزشمند میتوانید آنقدر پول ایجاد کنید که بتوانید هر چه در زندگیتان میخواهید داشته باشید.
درآمد امروزتان نشان میدهد تاکنون توان کسب درآمدتان را چقدر رشد داده اید.
اولین نتیجه قانون سرمایه میگوید:ارزشمندترین دارایی تان زمان تان است. تنها چیزی که برای فروش دارید زمان تان است.توان کسب درآمدتان تا حد زیادی بستگی به این دارد که چقدر زمان میگذارید و در این زمان چقدر از خودتان مایه میگذارید.ضعف در مدیریت زمان یکی از دلایل اصلی کارایی ضعیف و کم کاری در تمام صنایع است.همچنین مشکل اصلی مدیران و فروشندگان در هر رشته ای است.
دومی نتیجه قانون سرمایه میگوید : وقت و پول را میشود یا خرج کرد و یا سرمایه گذاری کرد.
پول و وقت تا اندازه ای قابل تبدیل به یکدیگر هستند.اگر خرج شان کنید برای همیشه از بین میروند و نمی توانید پسشان بگیرید.دراین صورت تبدیل به هزینه های هدر رفته یا هزینه های حرام شده زندگیتا ن میشوند.
از طرف دیگر میتوانید آن هارا سرمایگذاری کنید که در این صورت برایتان بازدهی میدهد که میتواند ادامه پیدا کند.اگر وقت و پول تان را برای کسب آگاهی و مهارت بیشتر سرمایه گذاری کنید،میتوانید ارزشتان را بالا ببرید با افزایش توانایی تان در جهت کسب نتایج برای خودتان و دیگران، توان کسب درآمدتان و پولی که نصیبتان میشود را افزایش میدهید که گاهی تاثیرش تا پایان دوره کارتان میماند. یکی از عاقلانه ترین کارهایی که میتوانید بکنید این است که هر ماه3درصد درآمدتان را برای رشد شخصی خودتان و کاریتان و همینطور برای بهتر شدن در مهم ترین کارهای تان سرمایه گذاری کنید.بیشترین سودی که میتوانید از پول ببرید این است که بخشی از وقت و پول تان را دوباره برروی توان تان برای کسب درآمد بیشتر سرمایه گذاری کنید.همه افراد موفق و ثروتمند این موضوع را فهمیده اند(حال دیر یا زود) و همه افراد فقیر و بدبخت هنوز در تلاش هستند که از آن سردربیاورند.
سومین نتیجه قانون سرمایه میگوید:یکی از بهترین زمینه های سرمایه گذاری وقت و پول تان است.
هدف برنامه ریزی راهبردی سازمانی این است که نسبت بازده سرمایه(roe)را افزایش بدهد.لازمه این کار سازمان دهی و بازسازمان دهی فعالیت های سازمانی است تا شرکت از سرمایه اش سود بیشتری به دست آورد.
سرمایه شخصی شما در زندگی کاری تان، دارایی ذهنی و عاطفی تان است.پس کارشما این است که از سرمایه انسانی تان بالا ترین بازده را بگیرید تا نسبت بازده انرژی،انرژی تا ن ا افزایش دهید.ببینید در شغل تان انجام کدام کارها با ارزش ترین استفاده از زمان تان است و وقت تان را هر چه بیشتر و بیشتر روی آن کارهای متمرکز کنید که بهترین فعالیت ها برای مهم ترین نتایج هستند. همیشه بدنبال روش هایی بگردید که نسبت بازده انژی تان را افزایش بدهد.


تاریخ ارسال پست: 11 / 9 / 1395 ساعت: 10:25 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

قرارداد مشارکت حقوقی در بانکها به چه معنی است؟

منظور از مشارکت حقوقی عبارت از تامین قسمتی از ‹‹سرمایه›› شرکتهای سهامی جدید و یا خرید قسمتی از سهام شرکتهای سهامی موجود است.

بانکها می توانند، بمنظور ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش فعالیت بخشهای مختلف تولیدی، بازرگانی و خدماتی، قسمتی از سرمایه مورد نیاز شرکتهای سهامی را که برای امور مذکور تشکیل شده و یا می شوند تامین نمایند.

 بانکها موظفند قبل از مشارکت وضعیت شرکتهای سهامی را که سهام آنها موضوع خرید است و یا طرح ارایه شده برای مشارکت را از لحاظ فنی، مالی و اقتصادی (درحد نیاز بانک) بررسی و ارزیابی نمایند.

مشارکت هر بانک از محل منابع بانک وسپرده های سرمایه گذاری در صورتی مجاز است که نتیجه بررسی و ارزیابی حاکی از پیش بینی عدم زیان دهی مشارکت باشد.

 بانک مرکزی می توانند عنداللزوم نسبت مشارکت یک و یا چند بانک، از محل منابع بانک و سپرده های سرمایه گذاری در یک شرکت سهامی جدید و همچنین نسبت سهام خریداری توسط یک و یا چند بانک از محل مذکور، در یک شرکت سهامی موجود را تعیین نماید.


تاریخ ارسال پست: 21 / 8 / 1395 ساعت: 7:32 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

با سرمایه کم کسب و کار کنیم!

با سرمایه کم کسب و کار کنیم!

نویسنده : عباس قربانی

هر وقت که صاحب سرمایه ای در حدود ۴ یا ۵ میلیون تومان می شویم، این فکر به ذهن مان خطور می کند که به وسیله آن کسب و کار جدیدی راه بیاندازیم. خیلی وقت ها هم این سرمایه ۱۰ یا حتی ۱۰۰ برابر این عدد است. ولی لطفا تا این مقاله را نخوانده اید تصمیم عجولانه نگیرید.

 

یکی از خوانندگان مقالاتم از من سوال کرده بود که با ۸ میلیون تومان می شود کارگاه تولیدی راه اندازی کرد یا خیر؟

 

پاسخ من این بود که این سوال اول نیست که باید پرسیده شود. با هزار تومان هم می شود کسب و کار راه انداخت. ولی نمی شود یک کارگاه تولیدی زد. هر مقدار پولی می تواند تبدیل به یک کسب و کار موفق شود. فقط مواظب باشید. انتظارتان به اندازه همان سرمایه باشد.

 

شما اگر با پنج میلیون تومان یک کسب و کار ده میلیونی راه بیاندازید، قوانین ریاضی تغییر نمی کنند. دقیقا در نیمه راه پول کم می آورید. این کسب و کار راه نمی افتد و پنج میلیون تومان خود را هم از دست می دهید.

 

در ادامه چند راه حل ارائه می کنم که می تواند مفید واقع شود:

 

در شروع کار، کسب و کارتان را خلاصه کنید:

 

یک مثال می آورم:

 

▪ در شهرستان ما فراهم کننده عمده تسمه دینام پراید نیست. من می خواهم تولید کنم. سرمایه ام بر اساس تخمین هایی که زده ام کافی نیست. چه کار کنم؟

 

بالاخره در شهر شما تسمه دینام پراید به دست مغازه ها می رسد. ولی احتمالا به سختی و با قیمت بالاتر توزیع می شود. ابتدا تعداد محدودی تسمه دینام از مرکز استان خود تهیه کنید و بین مغازه ها توزیع کنید. اگر بازار خوبی بود و توانستید فروش را انجام دهید، تعداد بیشتری را دوباره خریداری و توزیع کنید. این کار را ادامه دهید تا هم به سودآوری خوبی برسد هم اعتبار خوبی کسب کنید. حال که اعتبار دارید جذب سرمایه برای شما آسان تر است. سرمایه ای از دوستان یا آشنایان جذب کنید و او را شریک کنید. حالا در کنار جنس اصلی، کالای خودتان را توزیع کنید و کم کم کالای خودتان را جایگزین کالای اصلی کنید.

 

 

 

● کسب و کار کم هزینه تری راه اندازی کنید

 

▪ چند نمونه از کسب و کارهای کم هزینه:

 

هدایای توریستی: اگر در شهرهای تاریخی زندگی می کنید، موقعیت خیلی خوبی را از دست می دهید اگر به بازار توریستی این شهرها توجه نکنید. یکی از اقوام ما به شهر پاریس رفته بود و وقتی به ایران بازگشت، تندیس کوچکی از برج ایفل را خریده بود که نورپردازی زیبایی داشت. وقتی کلیدش روشن می شد، رقص نور زیبایی به کار می افتاد. حدس می زنید که قیمت این آهن پاره چند؟ ۲۷ یورو ناقابل!

 

خوب وقتی من هم برای گردش به پاریس بروم دوست دارم نمادی از اون شهر رو با خودم به ایران بیاورم. تا حال چند جای ایران دیدید که نماد شهر تاریخی را به عنوان هدایای توریستی بفروشند؟

 

 

 

● پس دست به کار بشوید.

 

▪ بقالی محلی: اگر در مجتمع های مسکونی زندگی می کنید یا در محله ای هستید که بقالی نزدیک ندارد. هم فردا دست به کار شوید. خانم های خانه دار عاشق سوپرمارکت های نزدیک منزل با امکان ارسال سریع کالا هستند. معطل نکنید.

 

▪ خشکشویی: سرمایه بیشتری می خواهد ولی کسب و کار تضمین شده ایست.

 

مثال هایی که ذکر شد تنها منابع مطمئن درآمدزایی نیستند و اما منظور من از بیان آن ها این بود که در هنگام نیاز به یک کسب و کار جدید از شرایط جغرافیایی محل زندگی خودتان بیشترین استفاده را ببرید. محل زندگی من شهرک اکباتان است. تعجب می کنید اگر به شما بگویم شهرک اکباتان با ۱۲۰ هزار نفر جمعیت تنها ۲ خشکشویی دارد و اصلن تعمیرگاه یا تعویض روغن یا تنظیم باد خودرو ندارد تعجب نمی کنید؟ اگر داشت، در زمان های مسافرت مثل عید میلیاردر می شد.

 

 

 

● در کسب و کار دیگران شریک شوید

 

▪ بانک: نمونه قدیمی این مساله بانک ها هستند که با افتتاح حساب سرمایه گذاری سودی را از بانک دریافت می نمایید. اوراق مشارکت هم بد نیستند.

 

▪ بورس: بورس تنها جایی است که یه سرمایه گذار با پنج میلیون تومان می تواند تراکتور تولید کند. البته با مشارکت با کلی سهام دار دیگر. البته اگر با اصول بورس آشنایی ندارید و از اوضاع بورس ایران مطلع نیستید ریسک نکنید و این گزینه را برای کاربلدها بگذارید.

 

▪ سرمایه گذاری: شرکت رایانمهر که من مدیر آن هستم، سرمایه خوبی را به عنوان سرمایه در گردش در اختیار دارد. این به خاطر اعتمادی است که اقوام و دوستانم و همچنین کارمندان شرکت به مجموعه داشتند. آن ها به اندازه ای که نیاز بوده سرمایه در اختیار شرکت گذاشته اند تا شرکت به راحتی به معاملات و کارهای تولید خود بپردازد.

 

در میان آشنایان و افراد مورد اعتماد شما کسی هست که بتوانید پولتان را در کسب و کار وی سرمایه گذاری نمایید؟ البته حتما کسب و کار وی را بررسی و حساب های بانکی اش را چک کنید.

 


تاریخ ارسال پست: 2 / 6 / 1395 ساعت: 6:11 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

معیار سوددهی یک ایده تجاری

معیار سوددهی یک ایده تجاری

 

آیا ایده تجاری شما واقعاً یک ارزش را به مشتری ارایه می کند؟ این پرسش را از ابتدا تا آخرین روزی که قصد دارید به کسب و کار مستقل ادامه دهید باید از خود بپرسید. ایده های بزرگ تنها هنگامی به ایده های موفق تجاری تبدیل می شوند که بتوانید مشتری را به خرید کالا یا خدمت تان با قیمتی بالاتر از هزینه ای که داشته اند متقاعد کنید. 

یکی از نکاتی که کارآفرین ها باید جداً مورد توجه قرار دهند این است که هر ایده تجاری ظاهراً جذاب لزوماً به کسب و کاری موفق و پایا تبدیل نخواهد شد. به همین دلیل لازم است قبل از اقدام برای تاسیس یک شرکت با سرمایه ای که به زحمت جمع کرده اید پرسش های زیر را از خود بپرسید و دقت کنید پاسخی واقع بینانه به آن ها بدهید. گاه اشتیاق به کار مستقل اقتصادی افراد را نسبت به ضروریات اولیه یک کسب و کار سودده غافل می کند. در مقاله حاضر به شش پرسشی که در همین زمینه مطرح است اشاره می شود:

 

۱) آیا ایده تجاری شما واقعاً یک ارزش را به مشتری ارایه می کند؟ این پرسش را از ابتدا تا آخرین روزی که قصد دارید به کسب و کار مستقل ادامه دهید باید از خود بپرسید. ایده های بزرگ تنها هنگامی به ایده های موفق تجاری تبدیل می شوند که بتوانید مشتری را به خرید کالا یا خدمت تان با قیمتی بالاتر از هزینه ای که داشته اند متقاعد کنید. صرفاً به این دلیل که شما فکر می کنید ایده ای جذاب دارید به این معنا نیست که دیگران نیز چنین تصوری دارند و حاضرند محصولات و کالاهای شما را خریداری کنند. آنچه شما عرضه می کنید باید نیازی واقعی و مبرم را از مشتری ها برطرف کند. گاه مشتری حاضر به خرید هست اما تمایلی ندارد قیمتی را بپردازد که برای تامین هزینه های شما کافی است. برای روشن شدن موضوع برای خودتان حتماً لازم نیست یک برنامه تجاری ۱۰۰ صفحه ای تدوین کرده باشید. باید بتوانید در چند جمله علت نیاز مشتری ها به کالا یا خدمات را توضیح دهید. اگر شما نتوانید ثابت کنید ایده ای که دارید واقعاً ارزش آفرین است، مشتری ها هم نخواهند توانست.نکته دیگر این که درباره نو بودن ایده تجاری خود اغراق نکنید. توبی استوارت استاد مدیریت کارآفرینی دانشکده تجاری هاروارد معتقد است اگر شما به این ایده دست یافته اید این احتمال وجود دارد که فرد دیگری هم به آن رسیده باشد.

 

۲) آیا بازاری به اندازه کافی بزرگ برای محصولات شما وجود دارد؟ کافی نیست که تعداد محدودی مشتری مایل به خرید کالای شما باشند. شما باید تعدادی بیش از حد کافی مشتری برای محصول کسب و کار خود بیابید. در حقیقت محصول شما باید چنین خاصیتی داشته باشد یعنی نیاز مشتری به آن نه تنها تکرار شونده باشد بلکه تعداد بیش از حد کافی محصول شما را بخرند زیرا در هر کسب و کاری افت و خیزهایی پدید می آید. ساختار کسب سود شرکت باید طوری باشد که بخشی از آن پس انداز شود تا در مواقع رکود مشکلی برای شما در تامین هزینه های شرکت پدید نیاید. سرمایه گذاران حرفه ای به ویژه به این سوال علاقه مند هستند. آن ها مایل نیستند سرمایه راه اندازی کسب و کاری را تامین کنند که پتانسیل رشد آن محدود است. نکته بسیار مهم دیگر این که به عنوان یک کارآفرین هرگز روی خلق یک بازار از نقطه صفر حساب نکنید. بهتر است در بازارهایی که اکنون وجود دارد به تولید محصول بپردازید شاید علت آن که بازاری تاکنون وجود نداشته این باشد که نیازی به کالایی خاص نبوده است. این جملات به معنای کم اهمیت بودن نوآوری نیست. شما باید نوآوری را در بازاری که اکنون وجود دارد به خرج دهید تا سهم بزرگی از بازار موجود را به تملک خود درآورید.

 

۳) آیا قادرید هزینه های توسعه کسب و کار را تامین کنید؟ قبل از آن که بتوانید بر بازار سلطه پیدا کرده و سهم خود را در آن به حداکثر ۲۵ تا ۴۰درصدی برسانید باید قادر باشید هزینه های توسعه کسب و کار خود را تامین کنید. اکثر شرکت ها و کسب و کارهایی که کوچک می مانند و در نهایت از دور خارج می شوند در تامین سرمایه ضروری برای توسعه ناتوان بوده اند. چارلز هالووی مدیر مرکزمطالعات کارآفرینی دانشکده تجاری دانشگاه استنفورد می گوید: «اگر نمی توانید سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در کسب و کار خود متقاعد کنید، در سودده بودن ایده تجاری تان تردید کنید.» ایده های خوب تجاری باید توسعه پیدا کرده و بزرگ تر شوند زیرا اگر این طور نباشد دیگران با استفاده از آن کسب و کاری راه می اندازند و سهم شما را از بازار کم می کنند. بزرگ تر شدن از ضروریات حفظ سوددهی شرکت است.

 

۴) آیا با هزینه ای مناسب قادرید به بازار هدف دسترسی پیدا کنید؟ حتی اگر کالا یا خدمتی جذاب و تامین کننده نیاز واقعی مشتری ها را تولید می کنید، سرمایه کافی در اختیار دارید و به طور بالقوه تعداد بسیار زیادی مشتری دارید، اگر نتوانید به شیوه ای مناسب و هزینه نسبتا پایین به این مشترک ها دسترسی پیدا کنید، موفق نخواهید بود. تبلیغات ابزار اصلی این دسترسی است اما حضور در رسانه ها و تبلیغ به سرمایه نقد نیاز دارد. هزینه تبلیغات خود را باید طوری تعیین کنید که همواره در رسانه های اصلی حضور داشته باشید. منظور از رسانه های اصلی، رسانه هایی است که مشتری های بالقوه شما، آن ها را می بینند.

 

۵) آیا می توانید مزیت رقابتی خود را حفظ کنید؟ تردیدی وجود ندارد که ایده های جذاب رقبا را به سوی خود جذب می کند. این به آن معناست که اگر با ایده ای خلاق و جذاب کسب و کاری را آغاز کرده اید، نباید انتظار داشته باشید که در بلندمدت و حتی میان مدت تنها بازیگر در این صحنه باقی بمانید. دیگر افراد نیز با شناسایی این ایده از آن برای حضور در بازار استفاده خواهند کرد. در این جا راز تداوم فعالیت سودده داشتن مزیت نسبت به رقبا و حفظ این مزیت است. اولین بودن در یک بازار سود کوتاه مدت شما را تضمین می کند (البته اگر به چهار پرسش پیش پاسخ مثبت داده باشید) اما باقی ماندن آن هم به شکل سودده مستلزم داشتن و حفظ مزیت رقابتی است. از خود بپرسید مزیت شما نسبت به رقبا در این بازار چیست؟ اگر پاسخ شما تکنولوژی است آیا می توانید امتیاز آن را به نام خود ثبت کنید؟ اگر کالایی خاص است، آیا می توانید نام تجاری آن را در انحصار خود درآورید؟ به یاد داشته باشید که با از دست دادن مزیت رقابتی خود در بهترین حالت باید به سودی اندک راضی باشید.

 

۶) چه میزان می توانید انرژی صرف رونق کسب و کار خود کنید؟ درست همان طور که ممکن است سرمایه آغاز کسب و کار را دست کم گرفته باشید این امکان نیز وجود دارد که دقیقا ندانید چه میزان باید در راه ادامه فعالیت شرکت تلاش کنید. یک توصیه دوستانه: «کارآفرینی کاری دشوار و انرژی بر است. اگر آمادگی اختصاص وقت و انرژی را به آن ندارید، دست نگه دارید.»

اکرم حمیدیان

منبع:روزنامه تفاهم


تاریخ ارسال پست: 31 / 5 / 1395 ساعت: 7:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مفهوم و اهمیت کارآفرینی

مفهوم و اهمیت کارآفرینی

مقدمه :

عصر جدید، عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست، كشورهای بزرگ صنعتی كه فاتحان این عرصه اند بهره وری از منابع و سرمایه ها را در سرلوحه كار خود قرار داده اند و در پرتو وجود افراد تحصیلكرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حركت در آورده اند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند .دسترسی به این نوآوری ها كه اقتصاد كشورهای توسعه یافته را از نو زنده كرده است منوط به كارآفرینی است. (شان،2003) كارآفرینی را به این دلیل كه جامعه را به سمت تغییرات تكنیكی و مبتكرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی می‌شود و همچنین چون كارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل می كند حایز اهمیت است. سالازار(1383) نیز بر این اعتقاد است كه كارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن كیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، كاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری از منابع ملی می‌شود. كارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است كه در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است. در حال حاضر كه اقتصاد كشور ما گرفتار نارسایی ها، كمبودها، و سوء مدیریت هایی است كه منجر به وضعیت ناهنجار بیكاری، كمبود تولید ناخالص داخلی، كاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی و بیماریهایی از این قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور می كشاند كه رشد كارآفرینی و فرهنگ كارآفرینانه به شرطی كه هنرمندانه، با فرهنگ، امكانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد كشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست (دهقانپور، 1381). با توجه به دلایلی كه در زمینه اهمیت كارآفرینی وجود دارد ضروری است برنامه ریزان و كارگزاران دولتی با حمایت همه جانبه از فرایند كارآفرینی و برنامه ریزی جامع، زمینه رشد و ترویج فرهنگ كارآفرینی را فراهم كنند. امروزه شواهد موجود نشان می دهد که کارآفرینی می تواند در نتیجه برنامه های آموزشی، پرورش یابد (سالازار، 1383). نظریه‌پردازان علم مدیریت كه بعد فنی كارآفرینی را بررسی می كنند بر این اعتقاد هستند كه كارآفرینان می توانند در كلاس درس آموزش ببینند و بالنده شوند(عابدی، 1381). بنابراین كارآفرینی امروزه به یكی از مهم ترین و گسترده ترین فعالیت‌های دانشگاه‌ها تبدیل شده است (احمدپور،1378). دانشگاهها ملزمند برای ترقی و ترویج آموزش كارآفرینی بیندیشند، چون نسل جوان نیاز داردكه بداند چطور در برابر محیطهای ناامن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازار كار بطور انعطاف پذیر عمل كند. ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گرددکه فارغ التحصیلان بتوانند در آینده بصورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند (اوسامان، 1998).

از طرفی ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخص‌های سخت افزاری و دارایی‌های مشهود كه دیروز در بنگاه اقتصادی نقشی تعیین كننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارایی‌های نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند كه منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروزه ثروتمندترین مردم دنیا، افراد صاحب دانش و كارآفرین هستند. از این رو توسعه اقتصادی در دنیای امروز برپایه نوآوری، خلاقیت، استفاده از دانش و کارآفرینی استوار است. اهمیت کارآفرینی و نقش کلیدی آن در پیشرفت جوامع، موجب شده است که بسیاری از دانشگاههای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، بهره گیری از کارآفرینی را مورد توجه قرار دهند و در این مسیر با تدوین استراتژی ها، سیاست ها و برنامه های علمی، در جهت بسط و تقویت روحیه و رفتار کارآفرینی در دانشجویان بکوشند. پرورش ویژگیهایی نظیر خلاقیت، خوش بینی به آینده، خطرپذیری، آینده نگری، مهارتهای رهبری، استقلال طلبی و کسب مهارتهای مختلف، می تواند فرصتهای کارآفرینی پیش روی دانشجویان را افزایش دهد (فیض و صفائی، 1386).

 

نگاهی آماری به وضعیت آموزش عالی کشور:

آخرین آمار انتشار یافته توسط مرکز پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی کشور نشان می‌دهد که پذیرفته شدگان در سال تحصیلی 85-84 بالغ بر 340 هزار نفر می باشند که از این تعداد قریب به 228 هزار نفر در مراکز وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری[1]، 24 هزار نفر در مراکز آموزش عالی مستقل[2] و 88 هزار و 700 نفر در مراکز آموزش عالی وابسته به ارگان های دولتی پذیرفته شده اند. همچنین تعداد دانش آموختگان در سال تحصیلی قبل آن (84-83) قریب به 179 هزار نفر بوده اند. از سوی دیگر، همین آمار تعداد کل دانشجویان کشور در سال تحصیلی 85-84 را بیش از یک میلیون و یکصد و نود و یک هزار (1191000) نفر بیان نموده است. نکته قابل توجه آن است که علی رغم تلاش و هزینه های هنگفت صرف شده برای ارتقای شاخص های آموزش عالی در کشور، متاسفانه، نرخ بیکاری در بین دانش آموختگان دانشگاهی بسیار بالا است. بر اساس آمار انتشار یافته در مراجع مختلف این نرخ بین 16 تا 19 درصد برآورد شده است. که در مقابل نرخ بیکاری کل جامعه، رقم نسبتا بالاتری را شامل می‌شود که نشان دهنده فراهم نبودن بستر اشتغال متخصصان در کشور می‌باشد

 

عمده‌ترین دلایل بیكاری و عدم اشتغال فارغ ‌التحصیلان دانشگاهی :

مرکز کارآفرینی دانشگاه تهران در آذر ماه 1384 عمده‌ترین دلایل بیكاری و عدم اشتغال فارغ ‌التحصیلان دانشگاهی را به شرح ذیل بیان می‌کند :

1. عدم تناسب بین رشد فارغ التحصیلان دانشگاهی با رشد ایجاد فرصتهای شغلی.

2. پایین بودن رشد فرصتهای شغلی مناسب و برخوردار از قابلیتهای لازم برای بكارگیری دانش آموختگان دانشگاهی.

3. عدم تناسب بین آموخته‌های علمی دانش آموختگان در دانشگاهها و مهارتهای ادراكی و تجربی مورد نیاز فعالیتهای اقتصادی.

4. عدم برخورداری نظام آموزش عالی از یك سیستم فراگیر توسعه فرهنگ كارآفرینی در میان دانش آموختگان دانشگاهی. (حداقل تا سال 80)

5. عدم آشنایی مقامات و مسئولین ارشد مراكز دانشگاهی با اهمیت توسعه روحیه و گسترش صفات كارآفرینی در میان دانش اموختگان دانشگاهی.

6. پایین بودن سطح مهارتهای علمی دانش آموختگان دانشگاهی.

میانگین نرخ بیكاری در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی در حال حاضر 20 درصد می‌باشد.

7. فقدان مراكز مهم پرورش كارآفرینان از میان دانش آموختگان دانشگاهی تا قبل از سال 80 در كشور.

8. عدم حمایت كافی از مراكز كارآفرینی دانشگاهی در كشور لازم به توضیح می‌باشد كه:

الف) در برزیل از هر 20 نفر شروع كننده كسب وكار كارآفرینی، یك نفر فارغ التحصیل دانشگاهی می‌باشد كه در مراكز كارآفرینی دانشگاههای این كشور دوره‌های ویژه و مشاوره های لازم را برای شروع كسب و كار دریافت كرده است.

ب) در هندوستان در تمام دانشگاههای دولتی این كشور بالغ بر 2950 مركز توسعه كار آفرینی و مراكز رشد فعالیتهای كارآفرینی وجود دارد.

ج) در آمریكا از هر 10 شروع كننده فعالیتهای اقتصادی با استفاده از فن‌آوری پیشرفته، 1 نفر دانش آموخته دانشگاهی دارد كه در مراكز كارآفرینی دانشگاه آموزشها و مهارتهای لازم را فراگرفته است.

د) در مالزی وزارت كارآفرینی و جوانان مسئولیت ارشد هدایت و تامین تجهیزات نرم‌افزاری و سخت افزاری مراكز توسعه كارآفرینی در مراكز علمی را بعهده دارد.

9. عدم حمایت سیاستها و قوانین خاص حمایت از دانش آموختگان دانشگاهی در مسایل مالی، سرمایه‌گذاری، فنی،‌تكنولوژیكی و امور مشاوره‌ای كه قصد راه‌اندازی فعالیتهای اقتصادی را دارند.

 

 

 

 

تب کارآفرینی :

خوشبختانه چند سالی است که تب کارآفرینی همچون تب واقعی که علامت دفاع و واکنش طبیعی نسبت به ورود یک میکروب خارجی است به عنوان علامت دفاع و درمان بیکاری و اشتغالزایی در چهره دولتمردان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی به خوبی و وضوح مشهود است . اگرچه فرصت طلبان و رانت خواران اقتصادی نیز خود را با تب مصنوعی به این چهره نمایان ساخته اند و سیلی های زیادی به تب داران واقعی نظام و کارآفرینان اقتصادی و اجتماعی جامعه زده اند، اما در مجموع طرح موضوع کارآفرینی در دولت و مجلس امری مبارک و خیر است . در چنین شرایطی چنانچه صاحبنظران کارآفرینی کشور احساس مسئولیت نکنند و با یک همت گروهی، جایگاه، رسالت و مفهوم حقیقی کارآفرینی را تبیین و معرفی ننمایند و از آن حفاظت و صیانت نکنند ممکن است همچون بسیاری از امور ضروری و مفید دیگر به انحراف، باد فراموشی و نهایتا به نابودی کشیده شود. کارآفرینی اگرچه یک شغل نیست و ترویج فرهنگ آن در جامعه، ابتدا موجب افزایش بیکاری می‌شود، اما موتور توسعه است و بیکاری های پنهان را نه تنها آشکار و درمان می‌کند،بلکه باعث پیشگیری از آن نیز می‌شود .در اینجا این سوال مطرح می گردد که اگر کارآفرینی یک شغل نیست و نتیجه کار او نیز ممکن است بیکاری را افزایش دهد، پس کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست ؟ چرا آنها را موتور توسعه اقتصادی نامیده اند ؟ آیا کارآفرینی انواع مختلفی دارد؟ آیا ویژگی های روان شناختی و جمعیت شناختی کارآفرینان اقتصادی، سیاسی،اجتماعی با هم تفاوت دارند؟ و . . . در ادامه به این سئوالات پاسخ داده خواهد شد.

 

کارآفرینی چیست ؟

واژه کارآفرینی در زبان فارسی واژه‌ای نو است که معنای لغوی آن، شنونده یا خواننده ناآشنا به مفهوم اصلی آن (که ترجمه واژه انگلیسی Entrepreneurship است) را به اشتباه می‌اندازد. این واژه اغلب در اذهان، مفهوم اشتغال‌زایی و ارتباط مستقیم و ذاتی با کار (آن هم از نوع فیزیکی آن) را تداعی می‌کند، متاسفانه عده ای در کشور، کارآفرینی را به عنوان یک شغل معرفی می کنند و آنها را در کنار کارگر، مدیر، مهندس، پزشک، خلبان، وکیل، جوشکار و.... قرار می دهند و عده ای دیگر آن را شغل آفرینی می دانند، عده ای دیگر کارآفرین را کسی می دانند که فقط بتواند کارگاه یا کارخانه یا شرکتی را تاسیس،راه اندازی و مدیریت نماید و ریسک آن را متقبل شود. عده‌ای دیگر فقط صاحبان کسب و کارهای کوچک و نوآور را کارآفرین می دانند و عده ای شالوده کار را در عصر صنعت " استخدام " و در عصر فرا صنعتی " کارآفرینی " معرفی می کنند، عده ای دیگر کارآفرینی را مترادف با شغل آزاد و کارآفرین را به معنی کارفرما و سرمایه دار تلقی می کنند . در حالی که کارآفرینی به معنی حقیقی و علمی خود، تعاریف مختلف و متنوعی دارد. در تعاریف صاحب نظران و دانشمندان تفاوت آشکاری بین کارآفرین، سرمایه گذار، مدیر و ... وجود دارد. او حتی مخترع، عالم و هنرمند نیست ولی توان بهره برداری مناسب از علم و تخصص و هنر دیگران را دارد و این از استعداد های مهم کارآفرینان است : یعنی شناسایی راه حل ها، بدست آوردن آنها و تبدیل آنها به فرآورده های موفق بازرگانی.

می توان گفت نخستین گام برای شناخت و درک هر مفهوم یا پدیده، ارائه تعریف واضح و روشن از آن می‌باشد . کارآفرینی یکی از مفاهیم مطرح در حوزه علوم انسانی است و از آنجا که مفاهیم علوم انسانی همانند مفاهیم علوم تجربی قطعی و واحد نیست، ارائه یک تعریف مشخص برای واژه های آن که مورد تائید همگان باشد، کاری بسیار دشوار و حتی غیر ممکن است . اغراق نیست اگر بگوییم که به تعداد صاحبنظران این حوزه، برای کارآفرینی تعریف وجود دارد (احمدپور، 1378). وجود تفاوت ها و مغایرتها در تعریف كارآفرینی، از یك سو نشان دهنده گستردگی و اهمیت آن است كه می­تواند از زوایای مختلف مورد بررسی قرارگیرد، از سوی دیگر بیانگر پویایی موضوع است كه زمینه ارائه مدل ها و تئوریها و نظرات متفاوت را فراهم آورده است.(شاکر،1996)

 

روند تکاملی مفهوم کارآفرینی و ارائه تعاریف گوناگون از مفهوم کارآفرینی :

برای درک هر چه بهتر مفهوم کارآفرینی در این بخش به مرور سیر تکاملی مفهوم کارآفرینی و ارائه تعاریف گوناگون از مفهوم کارآفرینی از دید صاحبنظران مختلف می‌پردازیم :

خاستگاه واژه کارآفرینی کشور فرانسه است. این واژه، از واژه فرانسوی Entreprendre که به معنای متعهد شدن است، گرفته شده است. در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که ماموریتهای نظامی را هدایت می کردند، کارآفرین می‌خواندند . از حدود سال 1700 میلادی به بعد فرانسویان این واژه را برای پیمانکاران دولت که مسئول ساخت جاده، پل، بندر و ... بودند به کار بردند. این واژه در ادبیات فارسی ابتدا به معنای کارفرما و سپس کارآفرین ترجمه شد. البته این ترجمه، جامع، مانع و مفید معنای دقیق واژه نیست. در واقع اگر این واژه " ارزش آفرین " ترجمه می شد، به نظر رساتر بود. گرچه معنای واژه ای " ارزش " در ادبیات اقتصادی غرب با معنای آن در ادبیات دینی ما متفاوت است ( احمدپور،1383 ). در اوایل قرن هجدهم، برنارد دو بلیدور اقتصاددان فرانسوی تعریف فراگیرتری را ارائه نمود که عبارت است از : خریداری نیروی کار و مواد اولیه به بهایی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهایی طبق قرارداد . ریچارد کانتیلون در تعریف کارآفرین می آورد : فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولاتی قابل عرضه به بازار ارائه می‌کند . جان تامپسون می‌گوید : فرایندی که در آن بتوان با استفاده از خلاقیت، عنصر جدیدی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل، به وجود آورد، را کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست، سازمانی هم می‌تواند باشد. (جان تامپسون،2000) به عقیده آرتورکول کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. از دیگر سو «روبرت نشتات» فرهنگ کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب ‌و ‌کار می‌داند.جان باتیست سیمی گوید : كارآفرین فردی است كه مسئولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده می گیرد و كارآفرینی یعنی ارتقاء بازده منابع از سطحی به سطحی بالاتر . طبق نظر شومپیتر(که از سال 1925 تا سال 1932 استاد اقتصاد دانشگاه بُن بود و از سال 1932 تا سال1950 در دانشگاه‌هاروارد تدریس می کرد) کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نو آوری یا ایجاد ترکیب های تازه مواد. استدلال ژوزف شومپیتر این بود که نوآوری در نتیجة کارآفرینی به وجود می آید و به فردی نیاز دارد که ویژگیهای غیرعادی داشته باشد، درصدد بنانهادن یک قلمرو خصوصی باشد، برای رفع موانع، انگیزه داشته باشد و از ایجاد مهارت و به کاربستن آن در جهت کارآفرین شدن، لذت برده و خشنود شود. شومپیتر استدلال می‌کند که کارآفرینان، ساز و کارهای ایجاد و توزیع ثروت در نظام سرمایه داری هستند. او این فرآیند را ”تخریب خلاق“ می نامد، چرا که کارآفرینان ثروت جدید را از طریق تخریب ساختارهای موجود بازار ایجاد می کنند. آنها مدیران مالک شرکت های جدید و مستقلی هستند که نوآوریها را وارد بازارهای موجود می کنند . چنانچه نوآوری های آنها تقاضا را افزایش دهد و ثروت جدید ایجاد کند، بازارهای موجود را از بین می برد. هنگامیکه این گروه جدید از سهامداران، کارگران و عرضه کنندگان افزایش درآمدها را تجربه می کنند و گروه های قدیمی تر شاهد کاهش درآمد خود می شوند، کارآفرینان ثروت را توزیع می‌کنند و به محض اینکه شرکت های کارآفرین، بزرگ و ثروتمند می شوند، به طعمه ای برای کارآفرینان جدید تبدیل می شوند(احمدپور،1378). استیونسون و همکارانش معتقدند که کارآفرینی عبارت است از فرایندی که فرصت ها بوسیله افراد (یا برای خودشان یا برای سازمانی که در آن کار می کنند)، بدون توجه به منابعی که در اختیار دارند تعقیب می شوند(هارلی،1999). تیمونز1999))کارآفرینی را توانایی خلق و ساخت چیزی ارزشمند از هیچ چیز می داند . این مفهوم یعنی شروع انجام دستیابی و ایجاد یک شرکت یا سازمان ( مقیمی، 1383). «پیتر دراکر» معتقد است کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه شروع می نماید. کارآفرین ارزش ها را تغییر می دهد و ماهیت آن ها را دچار تحول می نماید. همچنین مخاطره پذیر است و به درستی تصمیم می گیری می نماید. برای فعالیت خود به سرمایه نیز دارد ولی هیچگاه سرمایه گذار نیست، کارآفرینی همواره به دنبال تغییر است وبه آن پاسخ می دهد و فرصت ها را شناسایی می‌کند وکارآفرینی به عقیدهُ دراکر همانا به کار بردن مفاهیم و فنون مدیریتی، استانداردسازی محصول، بکار گیری ابزار ها وفرایند ها و طراحی و بنا نهادن کار بر پایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است. او کارآفرینی را یک رفتار می انگارد نه یک صفت خاص در شخصیت افراد.

از نظر اقتصاددانان کارآفرین کسی است که ارزش افزوده ایجاد نماید. یعنی اینکه با زمان و انرژی لازم، سرمایه ها را به گونه ای به کار گیرد که ارزش آنها و یا محصولات بدست آمده، نسبت به حالت اولیه اش افزایش یابد. «رابرت هیسریچ» فرایند کارآفرینی را خلق چیزی نو می داند که توام با صرف و وقت و تلاش بسیار و پذیرش خطرات مالی، روحی و اجتماعی برای به دست آوردن منابع مالی، رضایت شخصی و استقلال است، که نتیجه این فرایند از فعالیت های منظمی حاصل می‌شود که خلاقیت و نوآوری را به نیاز مندی‌ها و فرصت‌های بازار پیوند می دهد. یا به عبارتی فرایند کارآفرینی تنها خلق محصول یا خدمتی جدید نیست بلکه خلق محصول جدیدی است که متناسب با نیاز های بازار وتقاضای موجود باشد و بتوان آن را به جامعه ارائه نمود(سعیدی کیا، مهدی،1382). فرد كارآفرین كسی است كه توانایی تشخیص و ارزیابی فرصت های كسب و كار دارد و می‌تواند منابع لازم را جمع آوری كرده و از آنها بهره برداری نموده و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی كند (مردیث،1371). «مک کله لند» تعریف گسترده‌تری از کار آفرینی بیان می‌کند و فرایند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه بلکه یک شیوه زندگی تعبیر می نماید به طوری که خلاقیت و نوآوری، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، آرمان گرایی، فرصت گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی، زیر بنا و اساس زندگی کارآفرینانه می‌باشد، در این زندگی شکست مفهومی ندارد به جز این که پله ای برای بالا رفتن، موقعیتی برای آموختن، تصور ناقصی از واقعیت، ابهامی که در هدف وجود دارد، واقعه ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است، دراین زندگی پول انگیزه ی اصلی و اولیه فعالیت های اقتصادی نیست بلکه معیاری برای سنجش میزان موفقیت فرد محسوب می‌شود. در زندگی کارآفرینانه هدف اصلی از کار و فعالیت ارضاء حس کنجکاوی، تحقق بخشیدن به آرمان ها، آزاد سازی انرژی های ذهنی و تبدیل آنها به ایده های عملی و نهاتاًٌ خلق ارزش است و همه چیز تحت الشاع آرمان شخصی قرار می گیرد (صمدآقایی، 1380). در مجموع می توان گفت کارآفرینی که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید می‌شود. کارآفرینی عبارت است ازفرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصت ها (احمد پور،1387). و به عبارت دیگر فرایند کارآفرینی، فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلق و شناسایی فرصت های جدید به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی و یا بهبود ساختار تولید، که توام به پذیرش مخاطرات مالی، روانی و اجتماعی و دریافت منابع مالی، رضایتمندی شخصی و استقلال می‌باشد، مبادرت می ورزد. (سعیدی کیا، مهدی، 1382)

 

 

 

 

منابع و مآخذ:

1. سالازار، ( 1383). مقدمه اي بر کارآفريني ترجمه سيامک نطاق سازمان ملي بهره وري ايران چاپ اول
2. دهقانپور فراشاه، علي( 1381). «کارآفريني و کارآفرينان، تعاريف و ويژگيها»، فصلنامه صنايع شماره 33

3. عابدي، رحيم (1381) .« مروري بر مکاتب فکري کارآفريني»، مجله علوم انساني و اجتماعي دانشگاه سيستان و بلوچستان ويژنامه اقتصاد و مديريت :172-155.

4. احمد پوردارياني، محمود،1378، «كارآفريني (نظريات،تعاريف،الگوها)» تهران، انتشارات پرديس
5. فیض، داود و صفائی، میلاد،1386، طراحي الگوي مفهومي استفاده از ظرفيتهاي خوابگاههاي دانشجويي در توسعه کارآفريني دانشگاهي، مجموعه مقالات همايش ملي آموزش عالي و کارآفريني، انتشارات دانشگاه سمنان
6. احمدپور دارياني، محمود، 1383، کارآفريني يک دقيقه اي : در هزار نکته کارآفرينانه، انتشارات محراب قلم
7. مقيمي، سيد محمد، 1383، کارآفريني در نهادهاي جامعه مدني، انتشارات دانشگاه تهران.
8. سعيدي کيا، مهدي، ( 1382 )، آشنايي با کارآفريني، نشر سپاس، تهران .

9. مرديث، جفري و ديگران ، كار آفريني، انتشارات دفتر بين المللي كار، مترجم : محمد صادق بني ئيان، مؤسسه كار و تامين اجتماعي، تهران، 1371،ص1.

10. صمد آقايي، جليل، تکنيک هاي خلاقيت فردي و گروهي، مديريت دولتي، چاپ اول، 1380

11. Shan. S .Locke ،E & Collin ،C.(2003) “ Entrepreneurial motivation .Human resource management Review ” Vol،13 pp 257-279
12. Ussman ،Anna-Maria (1998) “University and Entrepreneurship Development International ” Conference Budapest Hungary .JULY p 13-15
13. Shaker ،zahra(1996):» Ownership and Corporate Entrepreneurship« The academy of Management، December،vol ،39
14. Hurley Amy ، "incorporating feminist theories in to sociological theories of entrepreneurship" ، women in management review ، vol.14 ، N2 1999.

 

 



[1] . شامل دانشگاه‌های دولتی، غیردولتی (مانند دانشگاه آزاد اسلامی) و غیرانتفاعی در کشور

[2] . شامل دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی غیردولتی و دانشگاه‌های امام رضا(ع)، امام صادق (ع)، علوم و فنون مازندران، مذاهب اسلامی، مفید و علوم اسلامی رضوی 


تاریخ ارسال پست: 31 / 5 / 1395 ساعت: 7:21 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

فواید نگرش مثبت

آن چه برای دیدن آسان است،از دست دادن آن نیز آسان است.فواید نگرش مثبت بسیار و مشاهده ی آن ها آسان است.این فواید عبارتند از:

-کارآیی را افزایش می دهد

-کارگروهی را رشد می دهد

-مسائل را حل می کند

-کیفیت را افزایش می دهد

-جو همکاری را باعث می شود.

-قانون مداری را پرورش می دهد

-سود را افزایش می دهد

-روابط بهتر کارفرما و کارمند و مشتری ها را باعث می شود

-استرس را کاهش می دهد

-کمک می کند که شخص،فردی موثر برای جامعه و سرمایه ای برای کشورش بشود.

-باعث شخصیت مطبوع می شود


تاریخ ارسال پست: 12 / 5 / 1395 ساعت: 4:46 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد