| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
هشت نوع فرهنگ سازمانی
براساس موضعگیری سازمانها نسبت به دو مقوله «تعاملات افراد» و «واکنش نسبت به تغییر»، هشت سبک فرهنگی شناسایی شده است که هم در مورد سازمانها کاربرد دارد و هم در مورد رهبران به صورت مجزا.
طی ۲۰ سال گذشته، محققان در شرکت مشاوره مدیریتی «اسپنسر استوارت»، این لیست را به طور مستقل مطالعه و بارها اصلاح کردهاند. این سبکها از این قرارند:
حمایتگر:
در این فرهنگ، تمرکز روی روابط و اعتماد متقابل است. محیط کار گرم، مشارکتی و دوستانه است. مردم به هم کمک و از هم حمایت میکنند. وفاداری، کارکنان را با هم متحد میکند؛ رهبران بر صداقت، کار تیمی و روابط مثبت تاکید میکنند.
هدفمحور:
این فرهنگ، نمونه بارز آرمانگرایی و نوعدوستی است. در محیط کار، همه صبور، دلسوز و اهل مدارا هستند و تمام تلاش افراد این است که در بهبود وضع جهان در بلندمدت سهم داشته باشند. عامل اتحاد کارکنان، تمرکز بر پایداری و جامعه جهانی است؛ رهبران بر آرمانهای مشترک و مشارکت در فعالیتهای انساندوستانه تاکید دارند.
یادگیری:
اکتشاف، وسعت فکر و خلاقیت از مهمترین ویژگیهای یک فرهنگ مبتنی بر یادگیری است. محیط کار، محلی برای نوآوری و آزاداندیشی است. افراد همواره در حال ایدهپردازی هستند و تمامی روشهای ممکن را بررسی و امتحان میکنند. کنجکاوی، عامل اتحاد کارکنان است؛ رهبران بر نوآوری، دانش و ماجراجویی تاکید دارند.
مفرح:
تفریح و هیجان از ویژگیهای اصلی این فرهنگ است. محیط کار شاد و سرزنده است و افراد معمولا کاری را انجام میدهند که خوشحالشان میکند. شادی و انگیزه، کارکنان را دور هم جمع میکند؛ رهبران بر اقدامات خودجوش و شوخطبعی تاکید دارند.
نتیجهگرا:
کامیابی و موفقیت از مهمترین ویژگیهای این فرهنگ است. محیط کار، مبتنی بر نتیجه و شایستهسالاری است. آرزوی قلبی افراد، رسیدن به عملکرد بالا است. آنچه کارکنان را با هم متحد میکند، میل به (افزایش) صلاحیت و موفقیت است؛ اولویت اصلی رهبران، نیل به اهداف است.
اقتدارگرا:
فرهنگ اقتدارگرا با ویژگیهایی مثل قدرت و قاطعیت شناخته میشود. محیط کار رقابتی است. افراد برای منافع شخصی خود تلاش میکنند. کنترل و تسلط، کارکنان را با هم متحد میکند؛ دغدغه اصلی رهبران، تسلط و اعتماد است.
ایمن:
برنامهریزی، احتیاط و آمادگی از جمله ویژگیهای یک فرهنگ ایمن است. محیط کار قابل پیشبینی است. افراد از خطرات آگاهند و تمامی جوانب را بررسی میکنند. میل به احساس امنیت و پیشبینی تغییرات است که کارکنان را با هم متحد میکند؛ رهبران واقعگرا هستند و از قبل همه چیز را برنامهریزی میکنند.
قانونمدار:
در این فرهنگ، تمرکز اصلی روی احترام، ساختار و هنجارهای مشترک است. محیط کار باقاعده و روشمند است (هر کاری طبق روش خاص خودش انجام میشود). افراد معمولا تابع قوانین هستند و میخواهند با محیط سازگار شوند. همکاری، عامل اتحاد کارکنان است؛ رهبران به روشهای مشترک و سنتهای قدیمی و ریشهدار اهمیت میدهند.
منبع: hbr
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
مدیر ارشد فرهنگ (Chief Culture Officer)
امروزه نمیتوان فرض را بر این گذاشت که فرهنگِ یک سازمان، به خودی خود ایجاد و بهینه شود؛ در عصرِ تکنولوژی، فرآیند، سیستم و اپلیکیشن باید از روح سازمان مراقبت کرد. به گفته پیتر دراکر: "فرهنگ، استراتژی را سر صبحانه میبلعد!"
یکی از راهکارهای ساخت فرهنگ و رفتار فعالانه در قبال مسائل فرهنگیِ سازمان، این است که شخصی را در سطح معاونت، به عنوان "دیدهبان فرهنگ" قرار دهیم. این سِمَت را میتوان به عهده مدیرعامل سازمان گذاشت.
باید توجه داشت که مسئولیتهای مدیر ارشد فرهنگ متمایز و متفاوت از مدیر منابع انسانی است.
به عنوان مثال، گوگل در سال ۲۰۰۶ مدیر ارشد فرهنگ را در راس واحد منابع انسانی اضافه کرد؛ بخشی از وظیفه او این بود که گوگل را که در حال تبدیل شدن به یک غول چندملیتی بود از خطر عدم یکپارچگی فرهنگی نجات دهد.
برخی از وظایف CCO:
1 اهداف سازمان را تعریف میکند و واحدهای شرکت را به طور موثر در یک راستا قرار میدهد.
2 بین کارکنان و مدیران ارشد سازمان، به عنوان رابط عمل میکند.
3 بین کارکنان، مدیران ارشد و کل سازمان رابطه عاطفی برقرار میکند.
4 مهمترین وظیفه مدیر فرهنگ سازمان، این است که ارزشهای سازمان را در تمامی مراحلِ شروع به کار، مدیریت استعدادها و تصمیمات سازمانی دخیل کند.
برگرفته از نوشتهی فرشته کسرایی(مدیر ارشد منابع انسانی دیجیکالا)
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
مقدمه مترجم
شروع
یک واقعیت جدید
فنون مبارزه، فراموش کردن دنیای واقعی، یادگیری ا ز شکست ها یکجور مبالغه است، برنامه ریزی یعنی حدس و گمان، چرا
رشد؟، اعتیاد به کار، کارآفرینی را متوقف کنید،
حرکت، حرکتی مثبت در جهان انجام دهید، نیاز خود را پوشش دهید، شروع به ساخت کنید، زمان نداشتن بهانه است، سبک خودتان
را داشته باشید، چشم انداز داشتن غیر ممکن است، سرمایه گذاری خارجی آخرین نقشه است، نیازتان کمتر از تصور شما است، مطمئن
بپاشیید، ش ارستفارت ت آ،پ را بی خیال شوید یک کسب و کار را شروع کنید، قبل از شروع به فکر پایان نباشید
محدودیت های خود را به آغوش بکشید، جاه طلبی خود را نصف کنید، نقطه کانونی را بیابید، جزئیات را در ابتدای کار
فراموش کنید، تلفن زدن هم گاهی یک پیشرفت است، موزه دار باشید، به روی تغییرناپذیرها تمرکز کنید، نوازنده شما هستید، محصولات
بجان هبری هرا بوفرروشی ید،، همین الان دست به کار شوید
گول توافقات را نخورید، برای نپرسیدن همیشه وقت است، وقت دشمن درجه یک خلاقیت، جلسه یعنی سم، خوب باشید
نه عالی، بردهای سریع و دم دستی، قهرمان بازی را کنار بگذارید، برید بخوابید، پیش بینی هایتان خیلی زننده است، لیست های بلند بالا
بره قهی باج ءج،ا نمی رسند، تصمیم های کوچک بگیرید
کپی نکنید، محصول تان را خاص کنید، بجنگید و کم نیاورید، چه کسی به کار آنها کار دارد؟
تکامل، نه بگویید، بگذارید مشتریان بزرگتان کنند، اشتیاق و اولویت بندی را با هم یکی نکنید، محصول خانگی خوب بسازید،
نن موی عسریفدی و تبلیغ،
از ابهام استقبال کنید، مخاطب سازی کنید، آموزش راه سبقت از رقباء، از سرآشپزها یاد بگیرید، پشت صحنه
را نشان دهید، گل های پلاستیکی دوست داشتنی نیست، لطفا سرو صدای رسانه ای نکنید، رسانه های تخصصی بهتر از رسان های معتبر،
االگو سیتی ب خه نا دما فمر،وشندگان مواد مخدر، بازاریابی دپارتمان نیست، یک شبه ره صد ساله را نمی روند
اول خودتان انجام دهید، فقط در صورت ضرورت استخدام کنید، بیخیال کله گنده شوید، استخدام اتوبوسی آغاز مشکلات،
رزومه یعنی مسخره بازی، تجربه های کاری طولانی اما به دردنخور، آموزش آکادمیک را فراموش کنید، مدیران درجه یک را استخدام کنید،
بآهتر سیین نوی بس ندشه نراا اسستخد یا،م کنید، بهترین ها همه جا هستند، کارمندان را محک بزنید
به اشتباه خود اعتراف کنید، سرعت همه چیز را تغییر دهید، چگونه معذرت بخواهید، همه باید در خط مقدم
با فشرنده، ی نک نف گ،س عمیق بکشید
فرهنگ نصب کردنی نیست، تصمیم ها موقتی هستند، تیم کهکشانی درست نکنید، آنها 13 ساله نیستند، ساعت 5 کار
تعطیل، بریدگی را به زخم تبدیل نکنید، خودتان باشید، امان از این واژه مخرب، به محض امکان، سم است
پایان،
الهام بخشی تاریخ انقضاء دارد
چرا ما معیار داریم؟آن ها اندازه هستند.یک متر در اروپا همان یک متر در آُسیا است.یک کیلوگرم آرد هر کجا که آن را ببرید همان یک کیلوگرم آرد است.افرادی که نمی خواهند از معیارهای اخلاقی تبعیت کنند بااین گفته که هیچ چیز نمی تواند درست یا نادرست باشد،بلکه درستی یا نادرستی در طرز فکر انسان ها است،مدام تعریف عمل اخلاقی را تغییر می دهند.آن ها بیشتر ار رفتار خود،طرف مقابل را مقصر می دانند.آن ها احساس می کنند که((رفتار من ایرادی ندارد،بلکه برداشت شما اشکال دارد))
برای مثال،هیتلر می توانست بر این باور باشد که رفتار او به حق است.اما سوال این است((آیا واقعا او برحق بود؟))دادن پول به یک گرسنه برای تهیه ی غذا کار درستی است،اما پول دادن برای خریدن مواد مخدر کار اشتباهی است.
تعمیم باعث مشخص شدن معیارها می شود و استثنا بستگی به موقعیت دارد.برای مثال،قتل کار خطایی است.این بیان کلی یک معیار اخلاقی و حقیقتی تعمیم یافته است،مگر این که قصد،دفاع ار خود باشد.پس نمی توان گفت که اگر هوا خوب باشد یا این که اگر احساس خوبی داشته باشید،قتل می تواند موجه و صحیح باشد.
علایق یک شخص بیشتر از شغل او می تواند آن فرد را به ما بشناساند.روشی که یک فرد اوقات فراغتش را با آن سپری می کند می تواند نشانگر عملکرد فرد در شغلش باشد.اگر در دسترس یک معتاد پول قرار داشته باشد نسبت به شخصی که اعتیاد ندارد،بیشتر احتمال دارد که دست به دزدی بزند.
معیارهای اخلاقی ما به وسیله ی مشاورانی که استخدام می کنیم،حامیانی که برمی گزینیم و فروشندگانی که با آن ها سر و کار داریم،مشخص می شوند.
دیدگاه ها شاید از فرهنگی به فرهنگی دیگر متفاوت باشند،اما ارزش هایی چون انصاف،عدالت،درستکاری وتعهد جهانی و ابدی هستند و کاری به فرهنگ ندارند.در هیچ زمان و مکانی بزدلی گرامی تر از شجاعت نبوده و نخواهد بود.
اون جلو تصادف شده
اوسطو باز گذاشتن که
خودروهای امدادی برسن...
برای نابود کردن یک فرهنگ
نیازی نیست کتابها را سوزاند
کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند ...
در آلمان دور انداختن هرگونه بطري شيشه اي و پلاستيكي كار كاملا عجيبي محسوب ميشود.
در آن كشور به علت اهميت مسئله بازيافت شما مي توانيد با برگرداندن بطري ها به هر سوپر ماركتي بخشي از پولي كه در ازاي خريد محصول داده بوديد را پس بگيريد.
اما در كنار اين قانون فرهنگ زيباتري شكل گرفته كه معمولا مردم بطري هاشون را در كنار سطل آشغال ها ميگذارند تا بى بضاعتها با برگرداندن آنها به سوپر ماركت پول خورد و خوراكشان را در بياورند.
"انسان دوستى در هر شكل و آيينى زيباست"