| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
معمولی بودن!
معمولی بودن در زندگی، میتواند سخت ترین وضعیت ممکن باشد.
مثلا؛
شاگرد معمولی بودن، قیافه معمولی داشتن، دونده معمولی بودن، نقاش معمولی بودن، دانشجوی معمولی بودن، نویسنده معمولی بودن، معمولی ساز زدن، معمولی مهمانی دادن، فرزند معمولی داشتن...
منظورم از "معمولی" همان است که عالی و ایده آل و منحصر به فرد و کمیاب و در پشت ابرها نیست، بلکه همین جا، روی زمین، کنار ما، فراوان و بسیار هست.
فرهنگ ایده آل گرایی تیغ دولبه ای است که هم انگیزه ایست مثبت برای پیشرفت و هم می تواند شوق و ذوق فراوان آدمهای معمولی را شهید کند.
من مثلا بعد از سالها با علاقه نقاشی کشیدن، روزی که فهمیدم در نقاشی خیلی معمولی ام برای همیشه نقاشی را کنار گذاشتم. این کنار کشیدن زمانی بود که همکلاسی دبیرستانم، در عرض دو دقیقه با مداد بی جانش، چهره معلم مان را کوبید...
کنار طرحی که من بیست دقیقه طول کشیده بود تا دزدکی در حاشیه جزوه از او بکشم.
حقیقت این است که دوستم در نقاشی یک نابغه بود و تمرین و پیگیری من خیلی با نبوغ او فاصله داشت و من لذت نقاشی کشیدن را از خودم گرفتم تا خفت معمولی بودن را تحمل نکنم.
آن روزها آنقدر ضعیف بودم که با شاخص های "ترین" زندگی کرده و خود را مقایسه می کردم. و این ترین بودن آدم را ضعیف و شکننده می کند.
شاید همه آدم ها اینطور نباشند. من اما، همیشه در درونم یک سوپر انسان داشته ام که می خواست اگر دست به گچ بزند، آن گچ حتماً بایستی طلا شود. یک توانای مطلق که در هیچ کاری حق معمولی بودن را ندارد.
اما امروز فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد. آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد نه نقاشی را میگذارد کنار، نه دماغش اگر معمولی است را عمل می کند، نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است، نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد، نه حق لبخند زدن به یک سری آدم ها را، نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.
حقیقت این است که "ترین" ها همیشه در هراس زندگی می کنند. هراس هبوط (سقوط) در لایه آدم های "معمولی". و این هراس می تواند حتی لذت زندگی، نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن، ساز زدن، خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.
تصمیم گرفته ام خودِ معمولی ام را پرورش دهم. نمی خواهم دیگر آدم ها مرا فقط با "ترین"هایم به رسمیت بشناسند. از حالا خودِ معمولی م را به معرض نمایش می گذارم و به خود معمولیم عشق می ورزم و به آدم ها هم اجازه دهم به من معمولی عشق بورزند.
علی شریفی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
اشتباهات زبان بدن که شما را از پیشرفت شغلی باز می دارد
تصور کنید کارمند بامسئولیت و منضبطی هستید و انتظار دارید بالاخره یک روز ارتقای شغلی پیدا کنید. تمام وظایفی که به شما محول می شود را بیشتر از حد انتظار مدیرتان انجام می دهید و حتی یک ربع زودتر از شروع شیفت کاری در محل کار حاضر می شوید؛ اما آیا می دانید برخی اشتباهات زبان بدن سبب می شود از موفقیت شغلی باز بمانید؟
البته خیلی از کارمندان بدون این که بدانند مرتکب اشتباهات زبان بدن می شوند. در ادامه به 19 اشتباهی که باید برای پیشرفت شغلیتان از آنها دوری کنید اشاره می شود.
فرورفتن در صندلی
اگر در محل کارتان مدام در صندلی فرو بروید، شاید رئیستان یا دیگر کارمندان تصور کنند به کارتان چندان اهمیت نمی دهید یا در محل کار بیش از اندازه راحت هستید.
برگرداندن چشم
این حرکت نشان دهنده عدم تمایل شما برای شنیدن حرفهایی است که باب میلتان نیست یا به نظرتان تکراری و احمقانه می آیند.
گره زدن دستها یا پاها
خیلی از افراد وقتی به حرف رئیس خود گوش می دهند، گره کردن و روی هم انداختن دستها و پاهایشان سبب می شود احساس راحتی بیشتری کنند، اما شاید این زبان بدن به دیگران انرژی منفی دهد. زیرا فکر می کنند حالت تهاجمی دارید، لجباز هستید یا احساس صمیمیتی با آنها ندارید.
تجاوز به حریم شخصی
با همکارتان خیلی صمیمی باشید یا نباشید، در هر صورت بهتر است در مورد موضوعات شغلی، فاصلهی مناسبی را با دوستان، همکاران و رئیستان در محل کار داشته باشید. بهترین قانون این است 1 تا 2.5 متر از همکارانتان فاصله بگیرید.
تکرار نکردن حرکات دیگران
رفتار مشابه با دیگران در برخورد با آنها، به شما امکان می دهد روابط عمیقتری برقرار کنید که در طولانی مدت سبب اعتماد بیشتر آنها به شما میشود.
عدم برقراری ارتباط چشمی
اگر می خواهید شانس خود را برای داشتن گفتگوهای مؤثر با دیگران در محل کار افزایش دهید، حتی وقتی در حال صحبت هستید، به چشمانشان نگاه کنید، زیرا این کار سبب ایجاد ارتباطی مستحکم میان دو طرف می شود.
شل دست دادن
محکم دست دادن در ملاقاتهای کاری اهمیت زیادی دارد. البته در هنگام دست دادن، دست همکارتان را به سمت خود نکشید یا به قدری محکم دست ندهید که استخوان دست طرف مقابل بشکند.
بی سر و صدا وارد شدن
وقتی وارد اتاق یا جلسهای می شوید، در بزنید و سلام کنید؛ حتی وقتی دیرتر از بقیه می آیید.
بیحوصله و کسل دیده شدن
نگاه کردن به ساعت، نقاشی کشیدنهای بیهدف، آه کشیدن پشت میز، به رئیستان نشان می دهد در محل کار کسل هستید. اگر در محل کار کسل هستید، قدم بزنید یا از همکارانتان بپرسید نیاز به کمک دارند یا نه.
بروز حرکات عصبی
از حرکات عصبی می توان به قلنج شکستن، بازی با مو، جویدن ناخن و گاز گرفتن لب اشاره کرد. انجام این رفتارها در مقابل رئیس یا همکارتان باعث می شود از اعتبارتان کاسته شود و دیگران فکر کنند شما مضطرب و نالایق هستید.
لم دادن به دیوار یا مبلمان
صاف ایستادن سبب می شود دیگران مطمئن شوند شما هوشیار هستید و اعتماد به نفس کافی دارید. در هنگام ایستادن، پاها را به اندازه عرض شانه باز کنید و به چهار ستون بدنتان تکیه دهید.
لبخند زدن
لبخند داشتن روی لب یکی از آسانترین راهها برای نشان دادن اعتماد به نفس است.
پنهان کردن دستها
پنهان کردن دستها در هنگام صحبت با دیگران، شما را فردی غیرقابل اعتماد نشان می دهد. کف دستهایتان باز و به سمت بالا باشد تا قابل اعتماد و شفاف به نظر برسید.
زل زدن به ساعت
نگاه کردن به ساعت، شما را فردی بیحوصله و کسل نشان می دهد و شاید طرف مقابل این رفتار را نوعی بیاحترامی تلقی کند.
استفاده از حرکات اغراق آمیز
حرکات زیاد دست نشان می دهد فردی غیرحرفهای هستید و اعتماد به نفس کافی ندارید. این رفتارهای غیرکلامی را در کمترین حد ممکن نگه دارید.
رو برگرداندن از اطرافیان در جلسات کاری
وقتی از حضار روی برمی گردانید یا بدنتان به سمت آنها نیست، شاید بیتوجه یا گستاخ به نظر برسید.
استفاده طولانی مدت از گوشی تلفن
نباید خیلی از تلفن استفاده کنید، مگر این که مکالمات تلفنی جزئی از کارتان باشد. کار کردن با گوشی موبایل در محل کار خصوصاً در هنگام جلسات، بیاحترامی به کسی است که صحبت می کند.
تکان ندادن سر
لبخند و سر تکان دادن ساده می تواند به عنوان یک حرکت غیرکلامی قدرتمند بهحساب آید که نشان می دهد به طور فعالانه در حال گوش دادن هستید.
کناره گرفتن از همکاران
وقتی از دیگران فاصله می گیرید، فردی بیمیل، ناراحت و حتی بیاعتماد به نفس به نظر خواهید رسید. از پیله تنهایی خود بیرون بیایید و برای برقراری ارتباط با همکارانتان وارد عمل شوید.
منبع: workandmoney
سایت ucan
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
۵ راه برای اینکه در صحبت کردن تاثیر گذارتر باشیم:
طرز صحبت کردن کارآفرینان موفق با آدمهای معمولی فرق دارد.
آنها خوب میدانند چطور مُخ دیگران را بزنند و از چه جملاتی استفاده کنند که بیشترین تأثیر را روی مخاطبشان بگذارند. در واقع، رمز موفقیت این افراد در هنر دانستن فن بیان مناسب و متقاعد کردن دیگران است که از مهمترین مهارتهای ارتباطی بهشمار میرود.
در ادامه، با این مطلب ما همراه باشید، تا فقط با ۵ راه ساده به راز و رمز این هنر مسلط شوید و بتوانید در صحبتکردن تاثیرگذارتر باشید.
1. از موضع دانش و قدرت حرف بزنید:
چنانچه با سؤالی مواجه شدید که جوابش را نمیدانید،بهجای اینکه فقط اظهار بیاطلاعی کنید، چیزی بگوییدکه در عوض، کاربلد بودنتان به چشم بیاید.
مثلابگویید:«این موضوع، راست کار علی آقاست، پس بذارید ببینیم نظر علی در مورد این سؤال چیه؟»
این طرز جواب دادن موجب افزایش اعتبار حرفهایِ شما نزد دیگران می شود، چون با این کار نشان میدهید که واقعا سعی دارید به سؤال طرف مقابلتان جواب دهید واینکه خوب میدانید چطوری از تخصص همکارانتان برای رسیدن به جواب کمک بگیرید.
2. همکارانتان را به شرکت در بحث تشویق کنید:
هر وقت به بُنبَست رسیدید، از دیگر اعضای تیم بپرسید: «دیگه چی کار میتونیم بکنیم تا یه قدم بیشتر به راهحل نزدیک شیم؟» به عبارت دیگر، از همتیمیهای خود نظرخواهی کنید و حتی اگر نظرات شان بیراه یا نشدنی بود، باز هم در تبادلنظر با آنها کوتاهی نکنید.
به این ترتیب، دیگران را تشویق کردهاید که در بحث شرکت کنند و هر چه را درذهنشان میگذرد با شما در میان بگذارند.
شاید دانش واستعداد منحصر به فرد یکی از اعضای تیم که میتواند چالشهارا ازدریچه یا زاویه جدیدی ببیند، کمک کند که موانع را کنار بزنید.
3. از ابراز همدردی با دیگران غافل نشوید
به همکارانتا ن نشان دهید که تلاششان را میبینید و قدر زحمات شان را میدانید تا ترغیبشان کنید به قابلیتهایتان ارزش بگذارند و برایتان احترام قائل شوند.
به مشکلات همکارانتان گوش دهید و برای اینکه بفهمند درکشان میکنید، خط فکری خودشان را در صحبتهایتان بازتاب دهید.
همچنین از زبان بدن کمک بگیرید تا در طول مکالمه به طرف مقابل نشان دهید به آنچه میگوید توجه دارید. مثلا کمی به جلو خم شوید و ارتباط چشمیِ مستقیم برقرار کنید تاهمدلی کردنتان بیشتر حس شود.
دیگر اینکه حرفی بزنید که به تقویت رابطهیتان کمک کند، مثلا بگویید: «آره، خیلی چالشی به نظر مییاد» یا «میفهمم چی داری میگی.»
4. اعتمادبهنفس داشته باشید و به دیگران هم اعتمادبهنفس دهید
هر وقت کسی به شما انتقاد کرد، نظراتش را در کمال آرامش بشنوید و حتی اگر نظراتش را قبول ندارید، خیلی مؤدبانه از اینکه دیدگاهش را صادقانه با شما در میان گذاشته تشکر کنید،این واکنش نشان میدهد به خودتان مسلط هستید و از هر بازخوردی که شاید به بهبود عملکرد تان بینجامد، استقبال خواهید کرد. بعلاوه،اینطرز برخورد نشان میدهد به اندازهی کافی، عاقل هستید که بازخوردهای کاربردی را به مرحلهی اجرا درآورید.
همچنین یادتان باشد دیگران را به دلیل نقاط ضعفشان به باد انتقاد نگیرید.درعوض، با تعریف و تمجید های سازنده بکوشید تا روحیهی همکارانتان را تقویت کنید. مثلا بگویید: «خیلی داری کارت رو خوب انجام میدی.» یا مثلا «میدونم که میتونی انجامش بدی.» دیگران با شنیدن این قبیل تأکیدات مثبت ترغیب خواهند شد که نهایت تلاش شان را به کار ببندند.
5. از دستاوردهای همکارانتان قدردانی کنید:
به دستاوردهای سایر همکارانتان اذعان داشته باشید ونشان دهید که برای خدمات همگی آنها ارزش قائل هستید و میخواهید از زحماتشان قدردانی کنید. مثلا در پایان پروژه بگویید:
«این یه تلاش تیمی فوقالعاده بود. مطمئنا بدون شما نمیتونستم از پَسِش بربیام.»
همین دو جمله ی ساده نشانه ی فروتنی، سخاوت، خوشقلبی و سایر خصلتهای مثبتی است که دیگران را ترغیب میکند دوباره با شما همکاری کنند.
همانطور که در مقدمه نیز اشاره کردیم،هنرمتقاعدکردن دیگران یکی ازمهمترین مهارتهای ارتباطی است و تسلط بر آن کمکتان خواهد کرد تا طوری حرف بزنید که اعضای تیم تان را راحتتر و مؤثرتر به سمت هدفی مشترک هدایت کنید.
کلام آخراینکه با رعایت صداقت در گفتار و گشادهرویی در رفتار میتوانید احترام دیگران را جلب کرده و به درجهای برسید که روی اطرافیانتان یا حتی عالم هستی تاثیر مثبت بگذارد.
مقدمه مترجم
شروع
یک واقعیت جدید
فنون مبارزه، فراموش کردن دنیای واقعی، یادگیری ا ز شکست ها یکجور مبالغه است، برنامه ریزی یعنی حدس و گمان، چرا
رشد؟، اعتیاد به کار، کارآفرینی را متوقف کنید،
حرکت، حرکتی مثبت در جهان انجام دهید، نیاز خود را پوشش دهید، شروع به ساخت کنید، زمان نداشتن بهانه است، سبک خودتان
را داشته باشید، چشم انداز داشتن غیر ممکن است، سرمایه گذاری خارجی آخرین نقشه است، نیازتان کمتر از تصور شما است، مطمئن
بپاشیید، ش ارستفارت ت آ،پ را بی خیال شوید یک کسب و کار را شروع کنید، قبل از شروع به فکر پایان نباشید
محدودیت های خود را به آغوش بکشید، جاه طلبی خود را نصف کنید، نقطه کانونی را بیابید، جزئیات را در ابتدای کار
فراموش کنید، تلفن زدن هم گاهی یک پیشرفت است، موزه دار باشید، به روی تغییرناپذیرها تمرکز کنید، نوازنده شما هستید، محصولات
بجان هبری هرا بوفرروشی ید،، همین الان دست به کار شوید
گول توافقات را نخورید، برای نپرسیدن همیشه وقت است، وقت دشمن درجه یک خلاقیت، جلسه یعنی سم، خوب باشید
نه عالی، بردهای سریع و دم دستی، قهرمان بازی را کنار بگذارید، برید بخوابید، پیش بینی هایتان خیلی زننده است، لیست های بلند بالا
بره قهی باج ءج،ا نمی رسند، تصمیم های کوچک بگیرید
کپی نکنید، محصول تان را خاص کنید، بجنگید و کم نیاورید، چه کسی به کار آنها کار دارد؟
تکامل، نه بگویید، بگذارید مشتریان بزرگتان کنند، اشتیاق و اولویت بندی را با هم یکی نکنید، محصول خانگی خوب بسازید،
نن موی عسریفدی و تبلیغ،
از ابهام استقبال کنید، مخاطب سازی کنید، آموزش راه سبقت از رقباء، از سرآشپزها یاد بگیرید، پشت صحنه
را نشان دهید، گل های پلاستیکی دوست داشتنی نیست، لطفا سرو صدای رسانه ای نکنید، رسانه های تخصصی بهتر از رسان های معتبر،
االگو سیتی ب خه نا دما فمر،وشندگان مواد مخدر، بازاریابی دپارتمان نیست، یک شبه ره صد ساله را نمی روند
اول خودتان انجام دهید، فقط در صورت ضرورت استخدام کنید، بیخیال کله گنده شوید، استخدام اتوبوسی آغاز مشکلات،
رزومه یعنی مسخره بازی، تجربه های کاری طولانی اما به دردنخور، آموزش آکادمیک را فراموش کنید، مدیران درجه یک را استخدام کنید،
بآهتر سیین نوی بس ندشه نراا اسستخد یا،م کنید، بهترین ها همه جا هستند، کارمندان را محک بزنید
به اشتباه خود اعتراف کنید، سرعت همه چیز را تغییر دهید، چگونه معذرت بخواهید، همه باید در خط مقدم
با فشرنده، ی نک نف گ،س عمیق بکشید
فرهنگ نصب کردنی نیست، تصمیم ها موقتی هستند، تیم کهکشانی درست نکنید، آنها 13 ساله نیستند، ساعت 5 کار
تعطیل، بریدگی را به زخم تبدیل نکنید، خودتان باشید، امان از این واژه مخرب، به محض امکان، سم است
پایان،
الهام بخشی تاریخ انقضاء دارد
بدترین باوری که میتواند دامنگیر ما بشود این باور است که "من به اندازه کافی خوب نیستم"، این باوری است که تولید احساس حقارت و نابسندگی میکند. فرض را بر این میگذاریم که دیگران از ما بهتر هستند، آن هم تنها به این دلیل که در حال حاضر در شرایط بهتری از ما قرار دارند. احساس میکنیم که ارزش آنها باید از ارزش ما بیشتر باشد. و بنابراین ارزش ما از آنها کمتر است. این احساس بیارزش بودن در عمق روان ما جای میگیرد و سبب میشود که خودمان را دستکم بگیریم و ارزان بفروشیم. اینگونه حتی نمیتوانیم هدفگذاری کنیم. باید بپذیرید که نه تنها خوب هستید، بلکه میتوانید در زمینه مورد نظر خود به جایگاه عالی برسید. توانمندی بالقوه شما نامحدود است، و به همین دلیل است که میتوانید به مراتب به بیش از آنچه تاکنون دست یافتهاید دست پیدا کنید.
برایان تریسی
از خبرهای بد با آغوش باز استقبال کنید تا بدانید که دقیقا در کجا نیازمند بهینه سازی و پیشرفت هستید.
هرچند هیچ کس چندان دوست ندارد که دیگران به انتقاد از نحوه تفکر و عمل وی بپردازند، اما در فقدان این موضوع، پیشرفت فردی بسیار کندتر خواهد بود. انتقادات معمولا فرد را با زاویه های جدید از موضوع مواجه میسازد که پیش از آن پنهان بوده اند.
در این میان فرد باید از قوه قضاوت خود برای تشخیص انتقادات مناسب و کاربردی از موارد بی فایده استفاده کرده و یاری بگیرد. با دقت گوش دادن به دیگران مهارت مهم دوم برای موفقیت در زندگی است.
چه اتفاقی می افتد اگر ما ماشین راهنگامی که ترمز دستی آن کشیده است،برانیم؟آیا این کار عاقلانه است؟چه اتفاقی برای ماشین خواهد افتاد؟مطمئنا ماشین نمی تواند با سرعت حرکت کند،زیرا ترمز دستی مانع ازاین امر می شود.ممکن است ماشین داغ کند یا دچار نقص فنی شود.دراین حال دوراه وجود دارد،می توان برسرعت ماشین افزود و درنتیجه انتظار آسیب جدی راداشت یا این که ترمز دستی راآزاد کرد وبرسرعت ماشین افزود.این مثال درست شبیه مسائل زندگی است،زیرا در مسیر زندگی ماباترمزهای عاطفی خود مواجه هستیم.این ترمزها شامل عواملی هستند که مانع موفقیت ها ی ما می شوند.برای آزاد کردن ترمزهای عاطفی باید نگرش های مثبت ایجاد کرد،خودپنداری بالا-داشت ومسئولیت را پذیرفت.
دلایل شکست(چرا کامل پیشرفت نمی کنیم)
زندگی مانند یک دوچرخه ی چند سرعته می باشد.بسیاری از ما دنده ها را برای سرعت داریم اما نمی توانیم از آن ها استفاده کنیم. (چارلز شولتز)