اگر استخدام بدی انجام داده‌اید، چه باید بکنید؟

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 181
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 2
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 18
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
    آي پي امروز آي پي امروز : 60
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 1
    بازدید هفته بازدید هفته : 700
    بازدید ماه بازدید ماه : 5548
    بازدید سال بازدید سال : 32048
    بازدید کلی بازدید کلی : 285505

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.145.166.7
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

اگر استخدام بدی انجام داده‌اید، چه باید بکنید؟

اگر استخدام بدی انجام داده‌اید، چه باید بکنید؟

 

 

گاهی اتفاق می‌افتد که یک کاندید شغل که ویژگی‌های درستی دارد و به نظر می‌رسد که در فرآیند مصاحبه به خوبی عمل کرده و معرف‌های خوبی نیز داشته، پس از استخدام به یک مشکل غیرمنتظره تبدیل شده است. اگر این اتفاق هنوز برای شما نیفتاده است، خودتان را خوش‌شانس فرض کنید؛ چون بنا به مطالعه‌ای که انجام شده است، تنها ۱۹ درصد استخدام‌های جدید کاملا موفقیت‌آمیز از آب درمی‌آیند.

 

اگر در این موقعیت بوده‌اید، باید با این مساله روبه‌رو شده باشید که آیا کار با کارمندی که نمی‌تواند از پس کارش بربیاید و در حال صدمه زدن به تیم است بدتر است یا علنی کردن اینکه یک اشتباه قابل‌توجه مرتکب شده‌اید؟

 

معمولا در این موقعیت‌ها، ایجاد یک تغییر کمتر هزینه دارد و هر چه زودتر این کار را انجام دهید بهتر است. گرچه مواجهه و فائق آمدن بر اثر یک استخدام بد هرگز آسان نخواهد بود، اما پیروی از گام‌های زیر به شما کمک خواهد کرد تا شرایط بهبود یابد و با حداقل صدمه ممکن به همه کار‌ها ادامه دهید.

 

 

1-  برای یک مکالمه مستقیم و احتمالا ناخوشایند با فرد تازه استخدام‌شده آماده شوید:

 

به‌جای امید داشتن به بهترین عملکرد یا تلاش برای جلوگیری از یک مواجهه، صادق بودن با فرد تازه استخدام‌شده در مورد نارضایتی‌ها و مشکلات عملکردی او می‌تواند راهی برای حل مشکلات مشترک ایجاد کند.
با در میان گذاشتن نگرانی‌های خود ممکن است بتوانید پیشنهاد‌های عملی پیدا کنید یا حداقل بدانید که این موقعیت واقعا تا چه حد بد است.
در خاطر داشته باشید که ممکن است کارمند جدید برای فرصتی که برای رفع شک و شبهه‌ها و کار روی یک راه‌حل با یکدیگر در اختیارش قرار داده‌اید سپاسگزار نیز باشد.

 

 

2-  با بازخورد متمرکز یا انتصاب دوباره، برای اصلاح موقعیت تلاش کنید:

 

اگر به فردی بازخوردهای بسیاری ارائه می‌دهید و تلاش فردی قابل‌توجه و بهبود واقعی را طی ۳ تا ۶ ماه آینده از او شاهد نیستید، در یک نقطه مشخص باید آماده باشید تا به ضررهای خود پایان دهید.

 

 

3-  هزینه فعلی و آینده حفظ یک استخدام بد را شناسایی کنید:

 

در برخی مواقع، اثر منفی استخدام بد روی سایر اعضای تیم یا کسب‌و‌کار، جست‌وجوی سایر فرصت‌های داخلی یا سرمایه‌گذاری در توسعه را غیرممکن می‌کند. هزینه‌های معمول شامل بهره‌وری کاهنده یا هزینه‌های فرصت فزاینده، استعفای کارمند و درگیری فزاینده بین دپارتمان‌ها می‌شود. همچنین باعث برگزاری پس‌جلسه‌های اضافی است که اغلب تلاشی از سوی همکاران برای جبران تلاش‌های یک فرد با عملکرد ضعیف به شمار می‌رود.
این اثرات را با هزینه جایگزینی و آماده‌سازی بدو استخدام برای یک کاندیدای جدید مقایسه کنید.

 

 

4-  برای خروج او دلیل بیاورید:


اگر این رابطه مخرب نمی‌تواند نجات یابد، به دنبال این باشید تا این خروج را تا حد ممکن آرام و برازنده انجام دهید. یک مکالمه صادقانه می‌تواند به فرد استخدام‌شده ناموفق، حس بهتری بدهد و به شما نیز مهلتی برای یافتن یک جایگزین ارائه دهد.
به‌طور خاص اگر کارمند قبلا اظهار ناراحتی کرده است، می‌توانید با جملاتی مانند این شروع کنید «اینکه از میزان نگرانی خود به من می‌گویید بسیار ارزشمند است و موقعیت فعلی اثری منفی روی تیم دارد؛ بنابراین فکر می‌کنم که ما می‌توانیم به طریقی کار کنیم که به همه منفعت برساند.»
در غیر این صورت، اگر این امر باید برای کارمند غیرمنتظره باشد، صریح باشید: «همان‌طور که چندین بار بحث کرده‌ایم، یک فرد در نقش شما باید بتواند این وظایف را با موفقیت انجام دهد و شما نتوانسته‌اید. بنابراین متاسفانه، ما می‌خواهیم به استخدام شما پایان دهیم.»

 

منبع: Hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 2:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

یک فرهنگ سازمانی شادی‌محور چه مزیت‌هایی دارد؟

یک فرهنگ سازمانی شادی‌محور چه مزیت‌هایی دارد؟

 

 

یکی از سوالات محوری و کلیدی که در ارتباط با راه‌های توسعه شادکاری در سازمان‌ها مطرح است حول محور فرهنگ سازمانی حامی شادکاری متمرکز می‌شود. تجربه نشان داده که حتی اگر شرکتی بتواند بهترین کارکنان را جذب کند و بهترین دستمزدها را به آنها پرداخت کند باز هم بدون داشتن یک فرهنگ سازمانی مبتنی بر شادی نخواهد توانست کاری از پیش ببرد و از تمام پتانسیل‌های نهفته در نخبگانی که برای آن شرکت کار می‌کنند بهره‌مند شود.

 

 

حال سوال اینجاست که یک فرهنگ سازمانی شادی‌پرور چه مزیت‌هایی دارد و چگونه می‌توان شادی را به فرهنگ سازمانی تزریق کرد؟ در ادامه به چند نکته در این زمینه اشاره خواهد شد:

 

 

▪️احساس شادی در کار را به بالا بودن دستمزدها ارجحیت دهید

تحقیقات نشان داده که برای ۳۶ درصد داوطلبان تصدی مشاغل در آمریکا، کار کردن در یک محیط شاد، بر بالا بودن سطح دستمزد اولویت دارد. از سوی دیگر مشخص شده که ادامه فعالیت موثر کارکنان برجسته و کارآمد در یک شرکت، وابستگی زیادی به وجود و استمرار جو شادی و رضایت از کار در آن شرکت دارد.

 

▪️فقط استعدادهای برتر را استخدام کنید

تحقیقات جدید در آمریکا نشان داده که تنها ۴۰ درصد از کسانی که در سال ۲۰۱۷ در مشاغل جدیدی مشغول به کار شده‌اند از شغل جدیدشان رضایت دارند و ۶۰ درصد دیگر از شغل جدیدشان خوششان نمی‌آید و از کار کردن احساس شادی ندارند. تحقیقات دیگر نیز حکایت از آن دارد که هزینه‌های ناشی از اشتغال افراد در مشاغل بد و ناشاد، ۵/ ۲برابر دستمزدی است که باید به آنها پرداخت شود.
بنابراین استخدام بهترین نیروها و فراهم آوردن محیط کاری شاد برای آنها می‌تواند هزینه‌های ناشی از اتلاف نیروی انسانی در محیط‌های کاری ناشاد را به حداقل برساند.

 

▪️جو مثبت را در سازمان‌ها گسترش دهید

شرکت‌هایی که جو سازمانی مثبت و شادی را برای کارکنانشان فراهم می‌آورند تا ۱۰درصد بر رقبای خود برتری دارند و به شکل کم‌هزینه‌تری کارکنانشان را تشویق می‌کنند. به عبارت بهتر، تقویت بنیان‌های شادکاری در سازمان‌ها راهی است برای کاهش نیاز به مشوق‌ها و پاداش‌های مالی جهت انگیزه‌بخشی به کارکنان.

 

▪️پس از تعیین اهداف، کارکنانتان را به سمت تحقق آنها سوق دهید

یکی از مشکلات اساسی بسیاری از شرکت‌ها به ویژه شرکت‌های کوچک این است که آنها یا فاقد اهداف سازمانی مشخص هستند یا اینکه کارکنانشان به سمت اهداف مقرر حرکت نمی‌کنند. تعیین اهداف و خیز برداشتن کارکنان به سمت آن اهداف می‌تواند احساس مثبتی را در افراد به وجود آورد و باعث شود تا کارکنان در همه حال احساس مفید بودن کنند و احساش شادی در کار در آنها تقویت شود.

 

▪️کارکنانتان را به کار تیمی دعوت کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای ایجاد و تقویت روحیه شادی در کار و مثبت اندیشی در میان کارکنان یک سازمان این است که آنها را در قالب تیم‌های کاری سازماندهی کرد و به سمت جلو حرکت داد.
تجربه نشان داده که فعالیت افراد با قابلیت‌ها و مهارت‌های گوناگون در قالب تیم‌های کاری می‌تواند موجب تعامل هر چه بیشتر بین آنها شود و همین مساله باعث شادکاری و مثبت اندیشی حداکثری افراد در محل کار و در نهایت موجب افزایش چشمگیر بهره‌وری بین آنها می‌شود.

 

منبع: مجله Happy Work
دنیای اقتصاد

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 1 / 7 / 1397 ساعت: 4:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مزایای استخدام کسی که بارها شغل خود را عوض کرده است!

مزایای استخدام کسی که بارها شغل خود را عوض کرده است!

 

 

هیچ شرکتی نباید یک متقاضی را صرفا به خاطر دانشگاهی که در آن درس خوانده یا اینکه بارها شغلش را عوض کرده، رد کند. چنین رویکردی عواقب و ریسک‌های خودش را دارد. تحصیل در یک دانشگاه رده بالا، لزوما به این معنا نیست که فرد دارای توانایی حل مساله، هوشمندی و خلاقیت است.

 

من با میلیون‌ها نفر مصاحبه کرده‌ام. متقاضیانی که از مدارس فوق‌العاده رقابتی فارغ‌التحصیل شده‌اند، لزوما از بقیه بهتر نیستند. کسی که تمام تمرکزش، کسب نمره بالا بوده است، باهوش‌تر یا با قابلیت‌تر از بقیه افراد نیست. وقتی تمام هم‌و‌غم شما، دریافت مدرک دانشگاهی باشد، این یعنی شما بلدی به اهداف و معیارهایی دست پیدا کنی که دیگران برایت تعیین کرده‌اند. در عرصه کسب وکار، باید بتوانیم نه تنها برای رسیدن به اهدافی که برایمان تعیین کرده‌اند بکوشیم، بلکه خودمان برای خودمان هدف‌گذاری کنیم و دنبال علایقمان باشیم. هیچ شرکتی با استخدام کسی که تمام دغدغه‌اش در ۲۰ سال اول زندگی، گرفتن نمره ۲۰ بوده است، سود نمی‌برد.

 

سعی کنید کسانی که استخدام می‌کنید، از همه گروه‌ها باشند: هم از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های معتبر، هم از سایر دانشگاه‌ها و حتی از میان کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند. دنیا به سرعت در حال تغییر است. هر سازمانی به تلفیقی از دیدگاه‌ها و نظرات مختلف نیاز دارد. این نه تنها خودخواهانه، بلکه نادانی است اگر فکر کنیم استخدام فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های دهان پر کن، موفقیت شرکتمان را تضمین می‌کند.

 

اما برویم سراغ پیشینه شغلی متقاضی. بسیاری از کسانی که در گذشته شغل‌های کوتاه‌مدت داشته‌اند، خودشان انتخاب نکرده‌اند که شغلشان را مدام تغییر دهند. آنها طبق یک روال پیش نرفته‌اند و فراز و نشیب‌های زیادی داشته‌اند. آنها می‌دانند چطور بر ناملایمات غلبه کنند. آنها می‌دانند وقتی کار نیاز دارند، چطور کار پیدا کنند. این کاملا بدیهی است و مدیران استخدام باید این را بدانند، اما متاسفانه افرادی که در جایگاه استخدام هستند، از این مساله غافلند.

 

 

برای استخدام فردی که بارها «از این شاخه به آن شاخه پریده»، دلایل بسیاری وجود دارد، از جمله:

 

 

1-  کسانی که شغل خود را بارها عوض کرده‌اند، از ورود به محیط‌های جدید و کشف ناشناخته‌های یک سازمان جدید نمی‌ترسند. چون این کار را بارها انجام داده‌اند. کسانی که شغل خود را بارها تغییر داده‌اند، می‌دانند چگونه در مسیر زندگی و دائما یاد بگیرند و این مهارتی است که همه سازمان‌ها نیاز دارند.

 

2-  این افراد، در مقایسه با افرادی که سال‌ها در یک سازمان می‌مانند، دایره ارتباطات گسترده‌تری دارند. شبکه ارتباطی گسترده یعنی ایده‌های بیشتر، حمایت معنوی بیشتر و ارتباط با گروه‌های مختلف و متنوع و اینها فاکتورهای مهمی برای موفقیت کارکنان و سازمان شما هستند.

 

3-  کسانی که شغل خود را بارها تغییر داده‌اند، برای مدیران مختلف کار کرده‌اند. آنها می‌دانند چگونه خود را با سبک‌های مدیریتی مختلف وفق دهند.

 

4-  کسی که به میل و خواسته خود، شغل خود را بارها عوض کرده است، به توانایی‌هایش ایمان دارد و می‌داند اگر محیط قدیمی پاسخگوی نیازهایش نبود، می‌تواند وارد یک محیط جدید شود. آیا نمی‌خواهید کسی را استخدام کنید که اعتماد به نفس دارد و جایگاهش را می‌داند؟

 

5-  کسانی که مدام شغل خود را تغییر می‌دهند، در هر سازمانی که باشند، مهارت‌های جدید یاد می‌گیرند و چیزهای جدید کشف می‌کنند. آنها تجربه‌ای دارند که سایر کارکنان کمتر دارند: تجربه «تازه‌وارد بودن». وقتی در یک محیط جدید هستیم، بیشتر از هر زمانی یاد می‌گیریم.

 

6-  این افراد به مواجهه با تغییر عادت دارند. آنها برای آنکه موفق شوند، نیازی به حفظ وضعیت موجود ندارند. آیا شما می‌خواهید کسب‌وکارتان تا سالیان سال در یک وضعیت بماند؟ گمان نمی‌کنم!

 

7-  این افراد براحتی می‌توانند نشانه‌های موفقیت یا شکست یک برنامه، فرآیند یا طرح را تشخیص دهند. وقتی کسی می‌گوید «چند تا پیراهن بیشتر پاره کرده‌ام»، منظورش را می‌دانیم. این افراد برای کسب تجربه بارها زمین خورده‌اند و پروژه‌های موفق و ناموفق بسیاری را پشت سر گذاشته‌اند. این زمین خوردن‌ها و زخم‌ها برای هر سازمانی ارزشمندند.

 

نویسنده: Liz Ryan

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 9 / 5 / 1397 ساعت: 11:25 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ابتکار جالب یک شرکت ژاپنی برای استخدام کارکنان

ابتکار جالب یک شرکت ژاپنی برای استخدام کارکنان

 

 

به تازگی یک شرکت ژاپنی، کوهپیمایی را یکی از شروط استخدام و قبول کارمند قرار داده است. این یکی از خلاقانه ترین تصمیماتی است که تا‌‌‌ حالا در زمینه منابع انسانی و جذب و استخدام نیروی پرسنلی به گوش رسیده است. وقتی با دقت بیشتری در تار و پود این شرط عجیب و غریب استخدامی بنگریم می توانیم به پیامدها و نکات ارزنده این تصمیم پی ببریم. این شرط از چندین زاویه و با تکیه بر چندین صفت مشخصه مثبت، مسائلی را در ابعاد گوناگون اجتماعی، فکری، جسمی و فرهنگی به ما نشان می دهد که ما در ذیل به 11 مورد آن اشاره ای مختصر می کنیم.:

 

 

شرایط فیزیکی: اولین و شاید ساده ترین برداشت از این حرکت پی بردن به وضعیت جسمانی افراد یا همان سلامتی و تندرستی فیزیکی خواهد بود. چه امری از این مهم تر که بنیادی ترین سرمایه یک سازمان از سلامت و تندرستی کافی برخوردار باشد.

 

انعطاف پذیری: در وحله نخست همین که این افراد شرط غیر معمول استخدامی این شرکت را نسبت به وضعیت عادی دیگر شرکت ها ترجیح داده اند، روحیه انعطاف پذیری آنها می باشد. مطمئناً وجود این پرسنل، سازمان را در پویایی همیشگی قرار می دهد زیرا آنان قدرت سازگاری با هر شرایطی را دارند و پذیرای تغییرات سازمانی خواهند بود.


ریسک پذیری: کسانی که این شرط را قبول نموده، در واقع خطرات آن را نیز به جان خریده اند (قبول ریسک). آنان که از شروع این صعود تا پایان راه را با موفقیت به پایان رسانده اند و از موقعیت های سختی که ما بین راه پیش آمده، فرار نکرده اند و در واقع ریسک پذیر و متعهد بوده اند همان افرادی هستند که گاه توانایی نجات یک سازمان را دارند. این افراد درصد موفقیت بالایی نسبت به ریسک گریزها و توانایی خلق یک پیروزی را از دل یک شکست دارند و در واقع همان کورسوی امید هستند.


خلاقیت و ابتکار: خلاقیت با میزان ریسک پذیری رابطه مستقیم دارد. یعنی افرادی که ریسک پذیر هستند از قوه خلاقیت بالا برخوردارند و می شود گفت این افراد همان خصیصه های افراد گروه 3 را دارا هستند. آنان مدام پیگیر شناخت مسیرهای تازه، سریع و گوناگون در راه پیش روی هستند و در این زمینه ابتکار فراوان به خرج می دهند. آنان صرفاً دنباله رو فرد پیش روی نیستند و در واقع می توان آنها را در زمره رهبران آینده دانست، کسانی که نمی هراسند، فکر می کنند و ابتکار به خرج می دهند.


انگیزه: مهترین عاملی که در افراد ایجاد قدرت افزوده می کند انگیزه می باشد. افرادی که با انگیزه بالا در حرکت هستند مدام به مقصد و نتیجه کار فکر می کنند هرگز در برابر مشکلات کمر خم نمی کنند و هیچ عاملی آنان را از کسب پیروزی دور نمی سازد. در این مسیر افراد با انگیزه بصورت خستگی ناپذیر از ابتدا تا انتهای راه حضوری پر شور دارند و اگر در آینده سازمان در یک شرایط بحرانی قرار بگیرد و مدیریت حقایق را برای پرسنل تشریح نماید، این افراد (انگیزه مند) بصورت توده ای عظیم به حرکت در می آیند و تمام افراد را به تغییر وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب ترغیب می نمایند. این افراد گنج های پنهانی هستند که در سختی ها به مدد سازمان می آیند. در یک نگاه، انگیزه می تواند خاکستری را به آتش مبدل می کند.

 

استقامت و پشتکار: یکی دیگر از خصیصه هایی که در این آزمون به چشم می آید، میزان استقامت و پشتکار در افراد می باشد. مسلماً این مورد یکی از پله های صعود سازمان و نیز خود فرد به سمت کارایی بیشتر است. آنان که به سمت قله در حرکت هستند مدام با سختی های بسیار دست و پنجه نرم می کنند کسانی که برتر هستند سعی می کنند تا با قدرت و ثبات به راهشان ادامه دهند و در برابر ناملایمات صبر و شکیبایی پیشه می کنند تا اینکه در نهایت پیروزی را در آغوش بگیرند.

 

روحیه ایثار: افرادی که دارای این خصیصه هستند براحتی قابل شناسایی خواهند بود. آنها در این مسیر سخت و پر پیچ و خم، هرگز به دیگران تنه نمی زنند، برای دیگران مزاحمت ایجاد نمی کنند و بر عکس، اگر فردی دچار مشکل یا حادثه ای شود بلافاصله برای کمک رساندن حاضر می شوند. این دسته، از خودگذشته ترین افراد هستند. آیا شما اینگونه افراد را که اهداف فردیشان را فدای اهداف جمعی و سازمانی می کنند، در جمع سازمان خویش راه نمی دهید؟ این افراد کم مشکل ترین و سر براه ترین پرسنل شما در سازمان خواهند بود و شما همواره به وجود این نیرو ها نیازمند هستید.اجتماعی یا گوشه گیر: در این حرکت گسترده به سمت قله، شما می توانید به راحتی و بدون جلب توجه، افراد اجتماعی و یا گوشه گیر را شناسایی کنید.این شناخت به شما کمک می کند تا تناسب بهتری بین خود و شغل برقرار کنید که متعاقب آن افراد بهتر به فعالیت می پردازند و کارآیی را در بالاترین سطح توان خود نمایان می سازند و در نتیجه به دلیل این علاقه، با مشتری و ارباب رجوع رفتار بهتری خواهد داشت.

 

شناخت این صفات در افراد، فرد گرا را در اموری که آرام و فاقد جنب جوش است، همچون بایگانی و جمع گرا را که بیشتر اجتماعی تر هستند را در مشاغلی پر برخورد تر و فعالتر همچون پشت باجه یک بانک و یا در سمت یک فروشنده، بکار می گماریم. اگر هر کس همانجا باشد، که باید باشد، دیگر دغدغه ای گریبان گیرتان نخواهد شد.

 

سرعت یا دقت: فردی که با عجله و سریع به فعالیت می پردازد به همان نسبت نیز از دقت کمتری در انجام امور بهره می برد و بلعکس فردی که در اصطلاح پیوسته و آرام گام بر می دارد اگر چه ممکن است با صرف زمان بیشتری به مقصد برسد اما مطمئن خواهد بود که کار را بدون نقص به پایان رسانده است. به هر حال از هر کدام از این خصایص که دقیقاً عکس هم هستند، می توان در زمان و مکان خودش به خوبی استفاده کرد. مهم آن است که مدیریت، افرادی را که دارای این فاکتورها هستند را بشناسد تا بتواند بطور درست بکارگیری نماید.


روحیه مشارکت: از بارزترین خصایص سازمانی وجود روحیه مشارکت در پرسنل آن سازمان می باشد چرا که یک کل چیزی نیست جز مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته، که در جهت تحقق یک هدف، در کنار هم فعالیت می کنند. سازمانی که می خواهد همیشه در موفقیت غوطه ور باشد باید تمام پیکره و اجزایش با هم هماهنگ و همسو فعالیت نماید. در این کوه پیمایی افرادی هستند که با مشارکت و همکاری در پی رسیدن به قله می باشند، لذایذ و تلخی ها را با هم و در کنار هم می چشند تا اینکه در نهایت امر، بر بام قله پای نهند.


ادب و احترام: در این سفر کوچک سازمانی (کوه پیمایی) می توان افراد را از نقطه نظر رعایت ادب و احترام شناسایی نمود. حتماً همگی به این امر واقف هستید که شایستگی های علمی و فنی در کنار رعایت ادب و احترام سنگینی بیشتری خواهد داشت و افراد شایسته هرگز نباید در وادی غرور و تکبر گام بردارند چرا که از ارزش های خویش می کاهند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 17 / 4 / 1397 ساعت: 9:57 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

"مدیران سازمان را از درون سازمان انتخاب کنیم یا از بیرون؟"

"مدیران سازمان را از درون سازمان انتخاب کنیم یا از بیرون؟"

 

 

ما در سازمان دو دسته مدیر داریم یا میتوانیم داشته باشیم؛ یک، مدیرانی که از درون سازمان رشد کرده اند، سلسله مراتب را طی کرده اند و مدیر شده اند و دو، مدیرانی که از بیرون دعوت میشوند و به استخدام سازمان در می آیند تا مستقیما مسئولیتهای مدیریتی را بر عهده بگیرند. مدیران بیرونی با خودشان ایده های جدید می آورند، نسبت به گذشته سازمان تعصب کور ندارند، چیزهایی را میبینند که درونی ها به دلیل عادت زدگی و روزمرگی، آنها را نمیبینند، میتوانند ساختارشکنی کنند، نسبت به اعضای سازمان پیشداوری ندارند و بالاخره، انگیزه زیادی دارند تا در همان هفته ها و ماه های اول، خودشان را اثبات کنند و در نقش منجی سازمان، مورد تحسین و تأیید قرار بگیرند.

 

علیرغم همه این امتیازات، تحقیقات زیادی انجام شده که حاکی از آن است که مدیران درون سازمانی، اگر درست انتخاب شوند، موفق تر از بیرونی ها خواهند بود. وقتی مدیران را از درون سازمان انتخاب میکنیم آنها:

 

1 فرهنگ و مناسبات و ارتباطات را میشناسند.


2 با اهداف و برنامه ها آشنا هستند و تا حدود زیادی به آنها ملتزم و متعهد میباشند و از صفر شروع نمیکنند.


3 نسبت به سازمان تعصب دارند و در قبال سرنوشت آن، احساس مسئولیت میکنند.


4 به سایر کارکنان پیام میدهند که اگر آنها هم خوب کار کنند و شایسته باشند، میتوانند رشد کنند، ارتقا یابند و مدیر شوند، لذا خروج از خدمت کارکنان شایسته کاهش می یابد و روحیه کارکنان تقویت میشود.


5 شایسته هستند؛ زیرا بعد از سالها کار در سازمان، ما آنها و قابلیتهایشان را دقیقتر میشناسیم، لذا انتخاب آنها با ریسک کمتر و اطمینان بیشتری انجام میشود.


6 برای شروع کار در مسئولیتهای جدید خود، نیاز کمتری به آموزش و توجیه دارند.

 

این نوع انتصاب با چند ریسک جدی هم مواجه است که باید مراقب آنها بود مانند:

 

 

مشکل بروز حسادت و رقابتهای داخلی منفی و مشکل توجیه و حفظ روحیه کسانی که در رقابتهای داخلی برای ارتقاء برنده نمیشوند.


غیر منعطف شدن سازمان از نظر فرهنگی و مقاومت آن در قبال تغییراتی که منشاء بیرونی دارند.


محدودیت در ورود افکار و ایده های جدید پیشنهاد میشود از ترکیبی از مدیران درونی و بیرونی بهره ببرید البته با تأکید بر سهم بیشتر مدیران درونی

 

به نقل از آقای دکتر بهزاد ابوالعلایی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 

 


تاریخ ارسال پست: 14 / 12 / 1396 ساعت: 6:46 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

لطفا با دنده‌ سنگین حرکت کنید!

لطفا با دنده‌ سنگین حرکت کنید!

 

معمولا اخطار با دنده‌ سنگین را در0 سراشیبی‌ها می‌بینیم. سراشیبی‌ها در زندگی امروزی کم نیست. وقتی فرصتی بیش از ظرفیت و توانمندی خود در اختیار داریم، تقریبا هر جا که یک مانع متعارف برداشته می‌شود، یک سراشیبی پیش روی ما ظاهر می‌شود.

 

موارد زیر تنها نمونه‌هایی از سراشیبی‌های ممکن در مسیر کار و زندگی هستند:

 

 

 وقتی مدیر من به علت اعتمادی که به من دارد، دستم را باز می‌گذارد تا خودم، حیطه‌ وظایف و مسئولیت‌هایم را تعیین کنم.


 وقتی یک ابزار اطلاع‌رسانی رایگان مثل کانال تلگرام در اختیارم قرار می‌گیرد و می‌توانم با مخاطبان خود در مورد هر چیزی که به ذهنم می‌رسد صحبت کنم.


وقتی وبلاگ دارم و فکر می‌کنم می‌توانم هر موضوعی را تحلیل کنم.


وقتی می‌توانم پای سایت یا اکانت شبکه اجتماعی هر فردی – مستقل از جایگاه او نسبت به من – در مورد او و رفتار و زندگی و تصمیم‌هایش اظهار نظر کنم.


 وقتی می‌توانم در حوزه‌هایی که تخصص ندارم فعالیت کنم.


وقتی می‌توانم به‌خاطر رابطه‌ای که دارم، تقریبا هر مبلغی که دلم می‌خواهد وام بگیرم و به شرکت تزریق کنم.


وقتی می‌بینم مشتری‌های بسیاری برای محصول و خدماتم وجود دارد و می‌توانم آن‌ها را به‌سرعت جذب کنم (بدون این‌که زیرساختهای درون‌سازمانی را برای آن حجم از مشتری فراهم کرده باشم).


 وقتی فرصت هم‌کلامی و هم‌نشینی و دوستی با فرد یا افرادی را پیدا می‌کنم که در حالت عادی، از طبقه‌ اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی من، فاصله‌ قابل توجهی دارند و ممکن بود فرصت همراه‌شدن با آن‌ها هرگز برای من پیش نیاید.


وقتی دیگری در مسیری که حرکت می‌کرده، زمین خورده و فرصت مناسبی است تا من هم – که قبلا هم‌قد او نبودم – در حال عبور لگدی هم به او بزنم یا از روی او عبور کنم.


وقتی این اختیار به من داده می‌شود که براساس قضاوت شخصی خود، در مورد جذب و استخدام چند عضو جدید برای شرکت تصمیم بگیرم و انتظار هم نمی‌رود که در مورد تصمیم‌هایم پاسخ‌گو باشم.


 وقتی دوستی مرا در جایی معرفی می‌کند و رابطه‌ تازه‌ای برایم می‌سازد و دیگران به اعتبار معرفی او، به من اعتماد می‌کنند.


وقتی کسب و کارم به‌سرعت رشد می‌کند و چشم‌ها به سویم دوخته می‌شود تا در مورد کسب و کار و هر چیز دیگری خارج از فضای کسب و کار، اظهار نظر کنم.


وقتی کسی اجازه می‌دهد یک گام به حریم خصوصی او نزدیک‌تر شوم یا اصلا گام در حریم خصوصی او بگذارم.


 وقتی یک همکار یا دوست در یک جلسه، کمی کنار می‌کشد تا کمرنگ‌تر شود و من بهتر دیده شوم.

 

به این فهرست بالا، می‌توان ده‌ها و صدها مورد دیگر اضافه کرد.

 

من و احتمالا شما تجربه‌های فراوانی داریم که در چنین شرایطی قرار گرفته‌ایم و گاهی فراموش کرده‌ایم با دنده‌ سنگین حرکت کنیم.


محیط و شرایط محیطی، منابع و فرصت‌ها، اقبال عمومی به ما، همگی کمک کرده‌اند سریع‌تر از آن‌چه باید حرکت کنیم و بیشتر از آن‌چه مناسب است،‌ شتاب بگیریم.


فکر می‌کنم بسیاری از ما، هزینه‌های این بی‌دقتی را هم پرداخت کرده‌ایم و شاید هم‌اکنون در حال پرداخت آن باشیم.

 

محمدرضا شعبانعلی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 15 / 10 / 1396 ساعت: 9:9 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اشتباهات فاحش در مصاحبه استخدامی

اشتباهات فاحش در مصاحبه استخدامی

میانگین زمان یک مصاحبه استخدامی حدود 40 دقیقه است، اما 33 درصد از 2000 مدیر شرکت‌کننده در یک نظرسنجی اظهار کردند که آنان در 90 ثانیه اول مصاحبه خواهند فهمید که آیا داوطلب را استخدام می‌کنند یا خیر.

در همان نظرسنجی، مدیران اشتباهات زیر را به عنوان دلایل اصلی رد داوطلب برشمردند:

70 درصد اعتقاد داشتند داوطلبان استخدام از نظر ظاهر و پوشش بیش از حد غیررسمی در جلسه مصاحبه ظاهر شدند.

67 درصد گفتند متقاضیان استخدام قادر نبودند تماس چشمی برقرار کنند.

55 درصد به خاطر نحوه از در وارد شدن مصاحبه‌شونده به اتاق مصاحبه.

47 درصد مدیران ابراز می‌کردند که داوطلبان استخدام هیچ اطلاعاتی درباره شرکتی که برای مصاحبه آمده‌اند نداشتند.

38 درصد مدیران به خاطر کیفیت صدا و میزان اعتماد به نفس و هم‌چنین نداشتن لبخند متقاضی را رد کردند.

33 درصد دلیل رد کردن را نوع نشستن متقاضی هنگام مصاحبه بیان کردند.

26 درصد بد دست دادن متقاضی را دلیل رد شدن می‌دانند.

21 درصد یکی از دلایل رد شدن متقاضی را دست به سینه نشستن او هنگام مصاحبه عنوان کردند.

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 11 / 12 / 1395 ساعت: 6:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

انفجار نادانی چیست؟

انفجار نادانی چیست؟

کاواساکی نظریه‌پرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیده‌ای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان می‌کند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد!

این نظریه می‌گوید: مدیران درجه یک، کسانی را استخدام می‌کنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایین‌تر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایین‌تر را استخدام می کنند و همینطور نفرات رده‌های پایین‌تر نیز همین چرخه باطل را ادامه می‌دهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند)

لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه می‌شوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند!
این نظریه را می‌شود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:

از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوش‌ترند و مرا به نقد می‌کشند یا کسانی هستند که هم‌رده من یا پایین‌ترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟

در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوش‌تر، مطلع‌تر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟ آیا تعداد کسانی که از من باهوش‌تر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟

در کشورداری از خود بپرسید آخرین باری که یکی در كشورداري از خود بپرسيد آخرين باري كه از منتقدان باهوش خود مشورت یا کمک گرفته‌اید یا وی را به یک سمت کلیدی منصوب کرده‌اید کی بوده است؟ آیا از اینکه من از همه باهوش‌ترم لذت می‌برم یا اینکه می‌توانم از باهوش‌ها بیشترین استفاده را بکنم خوشحالم؟

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 4 / 12 / 1395 ساعت: 3:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چطور از بیکاری نجات پیدا کرده و کسب درآمد کنیم؟

چطور از بیکاری نجات پیدا کرده و کسب درآمد کنیم؟

 

۱- در خانه ننشينيد و منتظر يک پيشنهاد شغلی باشيد .
جويندگان کار فکر می کنند که پيدا کردن شغل جديد کار خيلی مشکلي است ، لذا همينطور فقط در خانه منتظر مي نشينند و با کسي ملاقات نمي کنند ، که البته اين کار فقط پيدا کردن شغل جديد را براي آنان به تعويق می اندازد ، اين را بدانيد که نشستن و منتظر زنگ تلفن ماندن شما را در ليست حقوق بگيران قرار نمی دهد.


۲ - جستجوي خود را در يک پيشه محدود نکنيد
اغلب کساني که به دنبال کار هستند يک نظر ثابت در مورد انتخاب شان دارند . اگر آنها فقط در پيشه بخصوصي در دوران کاري خود مشغول بوده اند ، مسلما به دنبال شغلي که با آن هنر و پيشه سرو کار داشته باشد مي گردند . تمايل آنان به شغلي که نسبت به آن آشنايي دارند بيشتر است تا يک شغل ناشناخته اگر ديد خود را محدود به يك شغل کنيد ، مسلما جستجوي شما طولاني تر خواهد شد و مدت هاي زيادی بايد بدنبال کار بگرديد.

۳ - فرصت هاي خارج از شهر را از دست ندهيد
اگر فقط در محدوده پايتخت و شهرهای بزرگ به دنبال کار برويد مسلما دامنه جستجوی خود را محدود کرده ايد و جستجوي شما موثر و کافي نيست. شکارچيان کار دريافته اند که شانس موفقيت آنها با وسيع بودن محدوده جستجو زيادتر خواهد شد. هنگامي که شغل مناسبي در شهر خود پيدا نکرديد ، معمولا اگر جای ديگری بگرديد موفق خواهيد شد.


۴ - هرگز پيشنهاد استخدام به شرط پيدا کردن جای خالی را نپذيريد
اين بدترين پيشنهادی است که ممکن است به شما بکنند .
با اين کار روند رو به رشد جستجوی کار را برای شما متوقف می کنند. مرکز اين ذهنيت را در شما ايجاد می کند که هر لحظه ممکن است استخدام شويد و اين نمی گذارد شما به دنبال شغل ديگری برويد.

۵ - نامه نگاري راه خوبی براي پيدا کردن کار نيست بلکه مراجعه کردن بهتر است.
ترس از پذيرفته نشدن در کاری ممکن است باعث شود شما در خانه بمانيد و راه مطمئن تر يعني نامه نوشتن را در پيش بگيريد. حقيقتا نوشتن نامه روش ۱۰ سال پيش است. مطالعات بيان مي کند که درصد پاسخ به نامه بيش از ۱% نيست ، حتي اگر بوسيله يک نويسنده ماهر نوشته شده باشد.
بعضي شرکتها امروزه تعداد زيادی از نامه هايي که از جويندگان کار مي آيند را بدون اينکه بخوانند دور می ريزند!


۶ - مصاحبه پشت تلفنی انجام ندهيد. مصاحبه بايد حضوري باشد
بعضي از جويندگان کار تلاش دارند که از مصاحبه حضوري دوري کنند، چون مصاحبه تلفني روش راحت تري براي شنيدن جواب رد است. بزرگترين ضرر اين نوع مصاحبه اينست که ممکن است حق کشی در اين ميان باشد، پس براي مصاحبه حضوری خود را آماده كنيد تا شغل را بدست آوريد.


۷ - براي مصاحبه دير نکن
بعضي از مردم خيلی به خود افتخار می کنند که هميشه دير در مکان مورد نظر حاضر مي شوند. آنها فکر می کنند دير وارد شدن مد است و خيلی توجه ديگران را جلب مي کند ، ولي اين نوع جلب توجه کردن آنی نيست که شما می خواهيد. اگر شما در وقت مصاحبه دير برسيد حتی با يک دليل موجه ،شما احتمالا خوب نمی توانيد تاخير خود را توجيه کنيد.
کارفرما انتظار دارد شما منظم و سروقت باشيد. بدانيد کجا مي خواهيد برويد و چقدر طول مي کشد به آنجا برسيد و چند دقيقه هم به آن اضافه کنيد و برنامه خود را طوري طراحی کنيد که حداقل ۱۰ دقيقه قبل به آنجا برسيد.


۸ - وسط مصاحبه آن را قطع نکنيد
بعضی ها ناگهان تصميم می گيرند که شغل برای آنها نيست و ممکن است پيشدستی کنند و با احتمال پذيرفته نشدن در آن شغل و يا آماده نکردن جواب مناسبی براي مصاحبه کننده ، ناگهان تصميم می گيرند مصاحبه را خراب کنند.


۹ - مادامی که بیکار هستید بیکار نباشید...!
درست است که سیر مراحل استخدامی یا جستجوی مشاغل بسیار وقت گیر است اما این دلیل نمی شود تا شما بیکار باشید و کسب درآمد نکنید پس خودتان برای خود کاری دست و پا کنید و از آن کسب درآمد کنید.
به عنوان مثال می توانید با دراپ شیپینگ و بدون هزینه اولیه برای خرید کالا یا اجاره انبار دنیایی از کالاها را برای فروش داشته باشید و از اوقات بیکاری خود حتی بعد از استخدام نیز کسب درآمد کنید.
برای شروع دراپ شیپینگ شرکتهای زیادی در جهان مشغول به خدمات دهی هستند که در ایران از شرکت و سایت ایرانی و قانونی خودمون می توانید یک سایت دراپ شیپینگ برای خود درخواست و ایجاد نمایید .

کانال تلگرامی ما 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 15 / 10 / 1395 ساعت: 10:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

روزی که برایان تریسیراز موفقیت را کشف کرد

روزی که برایان تریسیراز موفقیت را کشف کرد

اغلب تمام روز برای يک فروش كوچک و جزيی كار می‌كردم تا بتوانم كرايه اتاقم را بپردازم و حداقل شب‌ها برای خوابيدن جايی داشته باشم. اين شروع خوبی برای زندگی نبود.
روزی تكه كاغذی برداشتم و روی آن هدفی بزرگ و جسورانه، يادداشت كردم. هدفم، كسب 1000 دلار درآمد ماهانه از طريق فروش خانه به خانه و اداره به اداره بود!
این شروعش بود، مصمم شده بودم که این هدف به واقعیت تبدیل خواهد شد.
30 روز بعد، همه زندگی‌ام تغيير كرده بود. در طی اين مدت، روشی را برای فروش كشف كرده بودم كه با آن درآمدم به سه برابر روز اول رسيد.
همزمان، مالكيت شركت به فرد ديگرى كه به تازگى به شهرمان نقل مكان كرده بود واگذار شد.
دقيقا 30 روز پس از نوشتن هدفم، صاحب جديد شركت، من را به كنارى برد و پيشنهاد كرد كه در ازاى 1000 دلار در ماه، سرپرستى و آموزش ديگر افراد شاغل در بخش فروش را به عهده بگيرم و به آن‌ها بياموزم كه چگونه توانسته‌ام بيشتر از سايرين فروش انجام دهم!
اين پيشنهاد را پذيرفتم و از آن به بعد زندگی‌ام هرگز شبيه قبل از آن نشد.
ظرف مدت 18 ماه، از آن شغل به شغل ديگری روى آوردم و سپس به كار ديگرى وارد شدم.
از يک فروشنده به يک مدير فروش تبديل شدم كه ديگران برايم می‌فروختند. نيروی فروش 95 نفره‌اى تحت سرپرستى و استخدام من بود.
تدريجا از جايى كه نگران هزينه وعده بعد غذايم بودم، به جايى رسيدم كه با كيف پولى پر از اسكناس‌هاى 20 دلارى قدم مى‌زدم.
آموزش فروشندگانم را شروع كردم و به آن‌ها آموختم كه چگونه اهدافشان را بنويسند و چگونه فروش بيشتر و موثرترى داشته باشند.
تقريبا بلافاصله، آن‌ها درآمدشان را حتى تا ده برابر افزايش مى‌دادند. همين امروز بسيارى از آن‌ها ثروتمندانى ميليونر و ميلياردر هستند.
در سال 1981 آموزش اين روش را در كارگاه‌ها و سمينارها آغاز كردم كه تا امروز به دو ميليون نفر در 25 كشور جهان آموزش داده شده است...


تاریخ ارسال پست: 30 / 9 / 1395 ساعت: 7:34 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

سوالات ساده و چالشی استخدامی شرکت گوگل

سوالات ساده و چالشی استخدامی شرکت گوگل

یکی از علل شهرت شرکت گوگل پرسش های دشواری است که هنگام مصاحبه شغلی ذهنتان را درگیر می کند تا توانایی شما را در شرایط دشوار به چالش بکشد. اکثر این سوالات شما را تحت شرایطی قرار می دهد که باید در کمترین لحظه درست ترین تصمیم را بگیرید و انتخاب کنید.
گفتنی است؛ گوگل سوالات استخدامی خود را مدام تغییر می دهد.
بسیاری از سوالات گوگل بسیار ساده هستند ولی این پرسش ها به گونه ای مطرح می شوند که شما را به اشتباه می اندازند.
در ادامه به این سوالات می پردازیم:

۱. کدام یک از محصولات گوگل را بیشتر دوست دارید و چگونه آن را ارتقا می دهید؟

۲. اگر تبلیغات یوتیوب حذف شود. چگونه از سایت کسب درآمد میکنید؟

۳. از گوگل چی می دونی؟

۴. یک خروج اضطراری برای ساختمان طراحی کنید.

۵. کدامیک در بوستون فضای تبلیغاتی بیشتری دارد، گل فروشی یا مرده شویی؟

۶. یک سکه را هزار بار شیر یا خط می اندازیم، ۵۶۰ بار روی شیر آن می آید، به نظر شما این سکه تقلبی است؟

۷. گوگلی شدن برای شما چه مفهومی دارد؟

۸. یکی از شوخی هایی که بعد از استخدام شدن با مدیر ایکس می کنید، نام ببرید.

۹. آیا شما موافقید که از افراد خواسته شود برای ساختن اکانت در جی میل و گوگل پلاس از نام اداری و رسمی خود استفاده کنند؟

۱۰. اگر شما مجبور نبودید کار کنید، چه کارهایی دوست داشتید انجام دهید؟

۱۱. چه چیزی شما را می ترساند؟

۱۲. برای پیدا کردن یک سوزن در انبار کاه چند راه به ذهتان می رسد؟

۱۳. چه تعداد توپ تنیس می تواند در یک هواپیما جا شود؟

۱۴. اگر شما بتونید فقط یک جمله به ذهنتان بسپارید، آن جمله چیست؟

۱۵. اگر شما مجبور باشید برای ادامه عمرتان تنها یک آهنگ را انتخاب کنید، آن چه خواهد بود؟

۱۶. به نظر شما دنیای تبلیغات دیجیتالی در سه سال آینده چقدر و چگونه تغییر می کند؟

۱۷. اگر امروز مدیر عامل بودید، کدام یک از سه چیز در محل کار و یا دانشگاهتان تغییر می دادید؟

۱۸. تکنولوژی تبلیغات ادوردز گوگل را برای یک پسر بچه هفت ساله توصیف کنید.

۱۹. فرض کنید یک خدمات تحویل مواد غذایی دارید (چیزی شبیه آمازون) که در عرض ۲۴ ساعت غذا را به دست افراد می رساند. تخمین بزنید که چه تعداد کامیون برای اداره این خدمات نیاز دارید.

۲۰. چگونه می توانید فرآیند پردازش ابری را برای یک کودک ۶ ساله توضیح دهید.

۲۱. نظر شما درمورد پرداخت ماهیانه یک دلاری کاربران به شرکت گوگل برای استفاده از جی میل چیست؟

۲۲. به نظر شما سالانه چه تعداد کوتاهی مو در آمریکا انجام می شود؟

۲۳. شش چیزی که شما را مضطرب می کند.

۲۴. یه چیزی درمورد خودتون بگید که در رزومه تون ذکر نشده است.

۲۵. در سال ۲۰۲۰ بازار ماشین های بدون سر نشین چگونه خواهد بود؟

۲۶. بارش قطرات باران را در یک پیاده رو طراحی کنید (پیاده رو یک متر و قطرات باران یک سانتی متر است.) چطوری می توانیم متوجه شویم که پیاده رو کاملا خیس شده است؟

۲۷. من چگونه می توانیم اهمیت HTML5 را برای لری پیج و سپس برای مادربزرگم توضیح دهم؟

۲۸. برام یک جک تعریف کن.

۲۹. کدامیک را ترجیح می دهید؟ کسب درآمد یا یادگیری؟

۳۰. اگر من همین الان به شما ۱۰ میلیون دلار پول بدهم با آن چه می کنید؟

۳۱. یک سرویس را تعریف کنید که به شما این امکان را می دهد به آینده سفر کنید.

۳۲. شما چگونه معضل بی خانمانی را در پایین شهر سان فرانسیسکو حل می کنید؟

۳۳. تیراژ کتاب های جدیدی که سالانه در ایالت متحده منتشر می شود چندتاست؟

۳۴. چگونه به رشد و ارتقای یک کارخانه کفش کمک می کنید؟


تاریخ ارسال پست: 23 / 9 / 1395 ساعت: 8:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد